اطلاعات تماس
[نمایش اطلاعات]
کد: 13951111229336915

تاملی بر تاریخچه روش پژوهش تحلیل محتوا

از تبلیغات جنگ تا تحقیقات بازار

کد: 13951111229336915

https://goo.gl/LpVjd9

، تهران , (اخبار رسمی): رویکردهای تاریخی به تحلیل محتوا متأثر از تعاریف مختلفی تاکنون بوده که لورنس باردن تعریفی عام و وسیع را از این تکنیک داده و کاربی. باربون فرانسوی در جهت نشان دادن اصطلاحات مربوط به هیجانات و تمایلات در زبان، تحت عنوان تحلیل محتوا می‌آورد.

تاملی بر تاریخچه روش پژوهش تحلیل محتوا؛ از تبلیغات جنگ تا تحقیقات بازار

به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی شرکت خانه ایده آزود، تاریخچه اولین کندوکاو تجربی محتوای ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی به مطالعات الهیات در اواخر سده هفدهم بر می‌گردد که به نگرانی کلیسا نسبت به گسترش مطالب غیرمذهبی در روزنامه‌ها مربوط می‌شود، با این حال مورخان آغاز این تحقیقات را به کارهای آن دسته از دانشمندان علوم سیاسی نسبت می‌دهند که به تأثیر تبلیغات و سایر پیام‌های اقناعی علاقه‌مند بودند.

اولین مورد مستند تحلیل کمی مطالب مکتوب، تحلیل محتوایی است که در قرن هیجدهم در سوئد انجام شده و بر اساس این بررسی بر روی مجموعه اشعاری شامل 90 سرود مذهبی است که شاعر ناشناسی تحت عنوان سرودهای صهیون منتشر می‌کند.

این مجموعه اشعار از سانسور دولتی مصون می‌ماند ولی به‌زودی متهم به تضعیف روحانیت ارتدوکس کلیسای دولتی می‌شود و دستاویز گروهی مخالف قرار می‌گیرد. مجادله‌ای علمی بر سر خطرناک بودن یا نبودن مضمون این اشعار می‌گیرد.

بر اساس این گزارش یک سری این مجادله نمادهای مذهبی به‌کار رفته در این اشعار را بر می‌شمرد و طرف دیگر نیز به‌همان نماد را در کتاب شعر رسمی بر می‌شمرد و تفاوتی بین آنها نمی‌یابد هدف این بررسی‌ها این بود که مشخص شود آیا این سرودها این خطر را دارند که بر پیروان کلیسا اثر نامطلوب بگذارند یا خیر؟ از این رو تحلیلی از مضامین مختلف مذهبی، ارزش و کیفیت پیدایش(مطلوب یا نامطلوب بودن)‌ و همینطور پیچیدگی سبک آنها انجام شد.

رویکردهای تاریخی به تحلیل محتوا متأثر از تعریفی است که محققان از تحلیل محتوا دارند. لورنس باردن که تعریفی عام و وسیع از این تکنیک داده کار بی. باربون فرانسوی را در جهت نشان دادن اصطلاحات مربوط به هیجانات و تمایلات در زبان، تحت عنوان تحلیل محتوا می‌آورد. باربون بخشی از تورات «مهاجرت» را به طریقی نسبتاً دقیق، با آماده کردن متن و طبقه بندی موضوعی کلمات معنی دار کار کرد. 

در آلمان، لوبل طرح طبقه‌بندی مبسوطی برای تحلیل «ساختار درونی محتوا» بر حسب کارکردهای اجتماعی عملکرد روزنامه‌ها منتشر می‌کند. این کتاب در جرگه روزنامه‌نگاران آوازه‌ای به هم می‌رساند،‌ ولی محرک تحقیقات اجتماعی نمی‌شود. کمی بعد مطالعه‌ای وسیع و جامعه شناسانه در مورد یکپارچگی مهاجران لهستانی اروپایی در آمریکا توسط توماس و زنانیکی انجام شد که باردن آن را جزو تاریخچه تحلیل محتوا قرار می‌دهد.

به عقیده او روش بکار رفته، تکنیکی ابتدایی از تحلیل محتوا- یا به عبارت بهتر نظم دادن به قرائت ساده متون- بود که از اسناد گوناگون مانند خاطرات،‌ نامه ها، مقالات روزنامه ها و نحوه روابط رسمی تشکیل شده بود.   

در اولین گردهمایی انجمن جامعه شناسی آلمان در 1910، ماکس وبر (1911) طرحی برای تحلیل محتوای گسترده مطبوعات پیشنهاد می‌­کند که به دلایل گوناگونی جامه عمل نمی‌پوشد. در همان ایام مارکف (1913) روی نظریه زنجیره و نمادها کار می‌کند و تحلیلی آماری از نمونه‌ای از رمان منظوم پوستکین پوژن اونژین منتشر می‌کند.

در 1893 تحلیل منتشر می‌شود که به این پرسش می‌پردازد که «آیا روزنامه های امروز مطالب ارزشمند ارائه می دهند» این تحلیل نشان می‌دهد که از 1881 تا 1893 در روزنامه‌ای عمده نیویورک،‌ افتراء، شایعات،‌ وزرش و مطالب پیش پا افتاده تا حد زیادی جایگزین مطالب مذهبی، علمی و ادبی شده است.

از سوی دیگر مطالعه دیگری می‌کوشد نشان دهد که عرضه روزنامه‌ها عمدتاً به جای اخبار ارزشمند، به مطالب غیراخلاقی، مضر و پیش پا افتاده اختصاص یافته است.

در آستانه قرن بیستم افزایش محسوسی در تولید انبوه کاغذ روزنامه در آمریکا توجه به ارزیابی بازارهای انبوه و توجه به افکار عمومی پدید آمد. مکتب های روزنامه نگاری پا گرفته به لزوم معیارهای اخلاقی و لزوم مطالعه تجربی روزنامه ها کشید. در این دوره مادامی که مورد تحلیل قرار می‌گیرد اصولاً مطالب مطبوعات است و دقت علمی که مراعات می‌شود اندازه‌گیری است.

مکتب روزنامه‌نگاری کلمبیا به این امر اهمیت می‌دهد و کار بررسی کمی روزنامه‌ها افزایش می‌یابد. فهرست عناوین مختلف تهیه می‌شود،‌ تحول یکی از مطبوعات مورد توجه قرار می‌گیرد و میزان «هیجان بخشی» مقالات آن اندازه‌گیری می‌شود. هفته‌نامه‌های روستایی و روزنامه‌های شهری مقایسه می‌شوند و اندازه‌گیری و شمارش به طرز خیره‌کننده‌ای فراگیر می‌شود.

در 1912 تنی به فراخوان پیمایش بزرگ و مستمر محتوای مطبوعات برای برقراری نظام ثبت «اوضاع اجتماعی» می‌پردازد که دقیقاً قابل قیاس با آمار اداره هواشناسی باشد.

وی دستورالعمل اجرای این پیمایش را در چند روزنامه نیویورک جهت گروه های مختلف قومی ارائه می‌دهد اما عملاً تحقق نمی‌یابد. چنین رویکردی به تحلیل محتوا در مطالعه روزنامه محلی توسط جامعه شناس ویلی به اوج خود می‌رسد. ویلی در این مدل مطالعه پیدایش هفته‌نامه‌های محلی را ردگیری می‌کند و تعداد تیراژ آنها، تغییر محتوای آنها و نقش اجتماعی که در رقابت با روزنامه های شهرهای بزرگ کسب می کنند، توصیف می‌کند.

تجربیات حاصل از تحلیل افکار عمومی موجب اولین توجه جدی به مسایل روش شناسی تحلیل محتوا شد که وودوارد  آن را «تحلیل کمی روزنامه» به منزله تکنیک نظرسنجی می‌نامد. از مطالبی که درباره افکار عمومی نوشته می‌شد، توجه به پیشداوری‌های اجتماعی به صور مختلف وارد تحلیل ارتباطات شد. حال دیگر پرسش‌هایی همچون نحوه ترسیم سیمای سیاه‌پوستان در مطبوعات فیلادلفیا ، نحوه ترسیم جنگ های آمریکا در کتاب‌های درسی در مقایسه با نحوه ترسیم آنها در کتاب‌های دشمنان سابق یا نحوه بیان ملی‌گرایی در کتاب‌های کودکان آمریکا، انگلستان و سایر کشورهای اروپایی با اهمیت به شمار می‌آمد.

آزمایش‌های روانشناسی در پخش شایعه، آلپرت و فدنر را به مطالعه محتوای روزنامه‌ها از دیدگاه کاملاً‌ تازه‌ای می‌کند. «پنج قانون آزمایشی روانشناسی روزنامه ها» که آلپرت و فدنر مطرح کرده‌اند، کوششی است برای تبیین تغییراتی که اطلاعات در مسیر خود از نهادها تا انتشار در مطبوعات دستخوش آن می‌شوند.

توجه به نمادهای سیاسی ویژگی دیگری به تحلیل پیام‌های عمومی افزود. مک دایر مید سخنرانی افتتاحیه 30 رئیس جمهور آمریکا را برحسب نمادهای هویت ملی، ارجاع تاریخی، ارجاع به مفاهیم بنیادی حکومت و واقعیت و انتظارات تحلیل کرده است. خصوصاً لاسول ارتباطات عمومی را در چارچوب نظریه روانکاوی خود درباره سیاست نگریسته و نمادها را به مقولاتی چون «خود» و «دیگران» و به انواع «افراط» و «محرومیت» طبقه‌بندی کرده و تحلیل نمادی وی به «پیمایش توجه جهانی» کشید که در آن روزنه‌های فراوانی نمادهای ملی براساس محتویات روزنامه های رسمی چند کشور مقایسه شده است.

تحلیل محتوا به عرصه مطبوعات و علوم ارتباطات محدود نشد. چند رشته علمی به مطالعه روزنامه های خود در دانش پژوهی به صورتی که در عناوین نشریات معروف منعکس شده پرداخته اند.

این مطالعه اول بار در رشته فیزیک در روسیه صورت گرفت و سپس به‌طور کامل‌تر در خور جامعه‌شناسی و سپس روزنامه‌نگاری ارائه یافت جنگ دوم جهانی، بدون شک نقطه عطف قابل توجهی برای تحلیل محتوا به شمار می‌رود. احتمالا اولین محرک عمده در کاربرد عملی وسیع تحلیل محتوا در جنگ‌جهانی دوم پدید آمد. این تحلیل محتوا، بررسی تبلیغات سیاسی است. تحلیل تبلیغات به‌صورت ابزاری برای تشخیص افرادی که منبع نفوذ غیراخلاقی، بودند آغاز شد.

در دهه 1940 در آمریکا جنگ کانون تبعه قرار گرفت، اولین نامی که در این عرصه تاریخ تحلیل محتوا را واقعا روشن می‌کند، «هارولد لاسول»‌ است. او تقریباً از سال 1915 تحلیل هایی از مطبوعات و تبلیغات به عمل می آورد. در سال 1927 تکنیک های تبلیغات در «دنیای جنگ » منتشر می‌شود.

هارولد لاسول و همکارانش در بخش مطالعه ارتباطات دوران جنگ کتابخانه فعالیت می‌کردند.

هانس اسپایر نیز گروه تحقیقی را در سرویس اطلاعات سخن پراکنی‌های خارجی کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا به راه انداخته بود تا رویدادهای آلمان نازی و متحدانش را شناخته و پیش‌بینی کند و اثر عملیات نظامی را بر روحیه جنگ برآورد کنند. بعد از جنگ جورج به بررسی این گزارش‌ها پرداخت که نتیجه آن کتاب تحلیل تبلیغات بود که سهم عمده‌ای در اهداف مفهوم‌سازی و فرآیند‌های تحلیل محتوا پیدا کرد.

در این دوره 25 درصد از بررسی‌های تجربی در زمینه فنون تحلیل محتوا به بررسی‌های سیاسی اختصاص یافت. این تحقیقات بسیار عملی بودند و هدف مشخص آنها بررسی تضادی بود که دنیا را به جدال و آشوب کشیده بود. برخی از روش های متعددی از تحلیل محتوا که در جهت اهداف جنگ بکار رفت عبارتند از کشف مضامینی که به نفع دشمن بود و محاسبه درصد آنها به سایر مضامین ؛ مقایسه بین محتوای روزنامه متهم(گالیلن) و مضامین مطبوعات نازی که به ایالات متحده فرستاده می‌شد و مقایسه دو نشریه مظنون (تودی چنج و فوروم آبزرور) با دو نشریه که میهن پرستی آنها آشکار بود (ریدرز دایجست و ساتردی ایوی‌نینگ).  تحلیل مفید یا غیر مفید بودن بسیاری از کتب و نشریات ادواری در مورد دو مضمون «اتحاد جماهیر شوروی موفق می شود» و «اعتقادات کمونیستی واقعی هستند».

تحلیل لغوی از روی فهرستی از کلماتی که به عنوان کلمات کلیدی در سیاست تبلیغاتی نازیها در نظر گرفته شده بود.  بعد از جنگ جهانی و احتمالاً در نتیجه اولین تصویر ترکیبی از تحلیل محتوا که لازارسفلد و برلسون   ارائه کردند،‌ تحلیل محتوا به تعدادی از روشته های علمی دامن گسترد.

در سال 1947 رمان اتوبیوگرافی «پسر سیاه» نوشته ریچارد رایت توسط ار.کا. وایت تحلیل شد. این تحلیل یک تحلیل آماری ارزش ها بود که با تفسیر حاشیه ای کتاب، کدگذاری آن با کمک سه نوع نماد آشکار شده بود. این نمادها عبارت بودند از: اهداف یا مقاصد (غذا، جنس، دوستی و...) قواعد اخلاقی، (واقعیت و تمدن) و اشخاص (ار. رایت، سیاهان، سفیدها و...). این نمادها می‌توانستند به‌طور مرکب در یک جمله وجود داشته باشند. تحلیل آماری فوق اطلاعاتی به دست داد که تحلیل ذهنی معمولی به تنهایی نمی توانست بدست دهد

تحلیل نامه های جنی کوماسترسون نیز همان توجه به عینیت و برتری یا تکمیل یک فن منظم را نسبت به ادراک بالینی که انعکاسی از احساسات و استنباط های شخصی است نشان می دهد. این نامه ها که تعدادشان 167 عدد بود جزء موارد انتخابی روان‌شناسان اجتماعی شدند، زیرا این نامه ها که در سال 1942 توسط بالدوین تحلیل گردید، توجه آلپرت را به خود جلب کرد.

در روان شناسی‌تحلیل محتوا سه کاربرد اساسی پیدا کرد:

1) تحلیل ضبط مکالمات برای کشف خصوصیات انگیزشی، روانشناختی یا شخصیتی. بعد از رساله آلپورت  در باب استفاده از اسناد شخصی، اعمال تحلیل ساختار شخصی توسط بالدوین درباره ساختار شناخت و مطالعات وایت   در مورد ارزش این کاربرد بصورت سنت درآمده است.

2) استفاده از داده های کیفی که به صورت پاسخ به پرسش های باز، واکنش کلامی به آزمون‌ها و ساخت داستان های آزمون درک موضوع گردآوری می‌شوند.

3) حوزه فرآیندهای ارتباطات است که محتوا جزء لاینفکی از آن است. به عنوان مثال تحلیل فرآیند تعامل رفتار گروه‌های کوچک،‌ مکالمات را به منزله داده هایی بکار می‌برد که با آن می‌توان فرآیندهای گروهی را مورد بررسی قرار داد.

آغاز استفاده انسان‌شناسان از تکنیک‌های تحلیل محتوا برای تحلیل افسانه‌ها، قصه‌های عامیانه و چیستان‌ها به همراه تحلیل اصطلاحات خویشاوندی یکی از نمونه‌های فراوان سهم خاص این رشته در تحلیل محتواست.

تاریخ‌دانان که همواره در جستجوی شیوه‌های منظم تر تحلیل مجموعه‌های بزرگی از اسناد تاریخی موجود بودند تحلیل محتوا را تکنیک مناسبی برای تحلیل اسناد تاریخی یافتند.

در این دوران لزوم عینی بودن تحقیق و مقیاس های پژوهشی مورد توجه عام قرار گرفت. از نظر روش شناسی، اواخر سال های 50-1940 به خصوص به دلیل تعیین قواعد تحلیل توسط «برلسون» با کمک لازارسفلد قابل اهمیت است. تعریف مشهوری که برلسون از تحلیل محتوا می دهد اعتقادات مربوط به فنون و قواعد این دوران را نشان می‌دهد: «تحلیل محتوا یک فن تحقیق برای توصیف عینی، منظم و مقداری محتوای آشکار ارتباط است».

ادامه مطلب

### پایان خبر رسمی

اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید می‌کند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.

پروفایل ناشر گزارش تخلف
درباره منتشر کننده:

خانه ایده آزود

خانه ایده آزود بیش از ۱۲ سال است که مشغول فعالیت در حوزه های مختلف تحقیقات بازار است. ارائه دیتای دقیق و صادقانه به مشتریان و مشاوره­ های واقع­بینانه در خصوص بخش­های مختلف بازار، رسالت اصلی تمامی متخصصان تحقیقات بازار در این آژانس است. خانه ایده ­آزود برخلاف بسیاری از شرکت­های تحقیقات بازار که تمرکز خود را بر تحلیل­های کمی و مقطعی گذاشته­ اند، پا را فراتر از مطالعات مقطعی گذاشته و برای نخستین بار در ایران به مقوله آینده­ پژوهی در تحقیقات بازار ورود نموده است.

اطلاعات تماس
[نمایش اطلاعات]