، سنندج , (اخبار رسمی): در ایران میان سرمایه گذاری کوچک مرحله دانه گذاری تا سرمایه های میلیاردی موسسات سرمایه گذاری خطرپذیر یک خلاء بزرگ وجود دارد و این یکی از موانع اساسی در مسیر رشد کسب و کارهای نوپای موفق و رو به رشد است.
یکی از مهمترین دغدغه های یک کارآفرین، پس از اینکه به مدل کسب و کار تکرارپذیر و گسترش پذیر دست یافت، دسترسی به منابع مالی جهت تامین سرمایه است
به گزارش روابط عمومی شرکت خوشفکری، با ابراز تمایل نهادهای دولتی و خصوصی به ورود به فضای کارآفرینی نوآورانه کشور، انتظار می رود که زیست بوم اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مربوطه آن شکل بهتری به خود بگیرد و آرام آرام رشد کند.
اگر این روند به درستی ادامه داشته باشد در آینده می توان شاهد اتفاقات خوبی در راستای تسهیل دسترسی کارآفرینان به حامیان، تمرکززدایی و گسترش فرهنگ افتصاد دانش بنیان در کل کشور بود.
یکی از مهمترین دغدغه های یک کارآفرین، پس از اینکه مراحل ابتدایی اجرای ایده تجاری که در ذهن دارد را به موفقیت طی کرد و به این نتیجه رسید که به مدل کسب و کار مناسب، تکرارپذیر و گسترش پذیری دست یافته است، دسترسی به منابع مالی جهت تامین سرمایه است. این موضوع به ویژه در دنیای به شدت رقابتی و سریع امروز بسیار اهمیت دارد چرا که اگر آن کارآفرین نتواند به سرعت پیش از اینکه رقبا به خود بیایند، بازارهای هدفش را در اختیار بگیرد، رقبا (محلی و جهانی) به میدان خواهند آمد و محصول زحمات او را درو خواهند کرد. این روش به اصطلاح «حمله به بازارها» سرمایه می خواهد است.
بنابراین دسته مهمی از بازیگران این زیست بوم، موسسات و صندوق های سرمایه گذاری با طرزفکر و پتانسیل تحمل ریسک و خطرپذیری هستند. معمولا چنین موسساتی، روش ها و روندهای مشخصی برای ارتباط با کارآفرینان و بررسی تقاضاهای تامین سرمایه دارند. یکی از شاخصه های مهم این موسسات، مرحله و مقدار سرمایه گذاری است. اما در اینجا یک نکته مهم وجود دارد.
از آنجایی که اکثر این موسسات، صندوق های سرمایه گذاری سنتی یا شرکت های وابسته به بانک ها هستند،به دلیل ساختار و ماموریت خود، چندان به سرمایه گذاری های کوچک – مورد نیاز در مراحل اولیه راه اندازی یک کسب و کار – علاقه نشان نمی دهند. از طرف دیگر، مبالغ بزرگ سرمایه نه تنها به یک کارآفرین تازه کار کمکی نمی کند بلکه بار بسیار سنگین و فراتر از توان تحمل کسب و کار نوپا را بر دوشش خواهد گذاشت که اصطلاحا کسب و کار را «خفه» می کند.
در نتیجه، در حال حاضر میان سرمایه گذاری های چند ده میلیونی مرحله دانه گذاری Seed (که اغلب توسط خودِ کارآفرین، اقوام و دوستان، یا شتابدهنده ها و مراکز رشد خصوصی انجام می شود) تا سرمایه های میلیاردی موسسات سرمایه گذاری خطرپذیر (VC) یک خلاء بزرگ وجود دارد و این یکی از موانع اساسی در مسیر رشد سریع و انفجاری کسب و کارهای نوپای موفق و رو به رشد است.
با نگاهی به تجربه کشورهای پیشرو در این حوزه، از آنجایی که سرمایه گذاری در استارتاپ ها به صورت یک فرهنگ در آمده است و برای آن انواع و اقسام روش ها و قوانین مدون وجود دارد می توان دید که نهادهای حمایتگر دیگری مانند اشخاص حقیقی و حقوقی در قالب سرمایه گذاران فرشته Angle Investors با میزان سرمایه گذاری محدودتر وجود دارند که حدواسط و پر کننده این خلاء هستند. این نوع از سرمایه گذاران، ضمن مشارکت با کارآفرین، علاوه بر تامین مالی، مشاوره، راهنمایی، انتقال تجربه و کانال های ارتباطی با خود به همراه می آورند.
در کشورمان، چنین اشخاصی که با ترکیبی از انگیزه های مادی و معنوی، و عموما به واسطه علاقه شخصی به کارآفرینان جوان کمک می کنند، وجود دارند اما این کافی نیست چرا که ساختار مشخصی برای دسترسی به بیشتر این اشخاص وجود دارد و روندهای همکاری و تعامل با آنان سازوکار مدون و مشخصی ندارد.
جالب است بدانید که در کشور آمریکا بر اساس آمار انجمن های صنفی سرمایه گذاران فرشته این کشور، تنها در سال 2014 بیش از 73 هزار مورد سرمایه گذاری به مبلغ 24 میلیارد دلار توسط این نوع سرمایه گذاران و حامیانِ کارآفرینی انجام شده است و به طور متوسط به ازای هر سرمایه گذار فرشته 3.6 شغل ایجاد شده است.
### پایان خبر رسمی