، تهران , (اخبار رسمی): تکنولوژی همچنان پیشرفت خواهد کرد و حواس ما همچنان با وسایل تحریک کننده بی پایانی که در جیب و کیف یا روی میزمان هستند، پرت می شود.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از تناسب اندام، مانند اکثر مردم جهان، من هم یک اسمارت فون دارم. این گجت شرایط آب و هوا را به من اطلاع میدهد، ایمیل های مهم را نشان میدهد و حتی به من اجازه میدهد تا قرار ملاقات های مهم را پیگیری کنم. هر روز صبح از آن به عنوان ساعت برای بیدار شدن استفاده میکنم و خلاصه، تبدیل به یک وسیلهی جانبی شده که نمیتوانم بدون آن خانه را ترک کنم. برای برخی افراد، اسمارت فون ها یا هر گجت کوچک دیگری یک ابزار خبر رسانی بین مناطق مختلف محسوب میشود.
حتی کشاورزان نیز قیمت یک پوشال یونجه را از طریق اسمارت فون های خود پیگیری میکنند. این وسیله، نه تنها استفادهی شخصی مانند ردیابی محل کودکان مان دارد، بلکه برای از دست ندادن یک تماس مهم برای یک پروژهی بزرگ شغلی، استفاده میشود.
داشتن این تکنولوژی در نوک انگشتان مان به ما این امکان را داد که هرجا بخواهیم باشیم، عملا هرکاری که می خواهیم را با یک ضربه به صفحه نمایش انجام دهیم و هرچیزی را با سؤال کردن از یک خانم به نام سیری، یاد بگیریم. عملکرد دقیق ماهوارهای برنامهی Google Maps هم باعث حیرت میشود و هم من را می ترساند. دیگر جملهی « نتوانستم پیدایت کنم » معنی ندارد.
هیچکس حرف تان را باور نخواهد کرد. به همان اندازه که تلفن باعث پیشرفت زندگی مان شده، مانع از روش زندگی سابقی که داشتیم نیز شده است. اجازه داده است تا دنیای اینترنت، به تنبلی و تمایل ما به آسودگی، دامن بزند. دیگر هر روز صبح که با عجله از خانه بیرون میزنیم به این فکر نمیکنیم که « آیا به سگم غذا دادهام؟ » بلکه این است که « آیا تلفن همراهم را برداشتم؟ »
حتی نسل های جوان تر، معتاد به خیره شدن به این نمایشگر ها شدهاند چراکه مدام به آنها گجتی الکترونیکی میدهیم به امید آن که وقتی در رستوران منتظر غذا یا میان عبادت مذهبی مان هستیم، آنها آرام بگیرند. من هم با شما تفاوتی ندارم اما اخیرا با گذاشتن تلفن همراهم در خانه، یک آزادی فوقالعاده پیدا کردم. من همچنین مشتاق خاموش کردن گوشی هستم که به دنبال دلیل معتبر و قانع کننده برای انجام دادنش می گردم.
منظور من را اشتباه متوجه نشوید… من ضرورت داشتن یک اسمارت فون را درک می کنم. مزیت های داشتن یک اسمارت فون مهم تر از دلایلی که نباید آن را داشته باشیم است. با این وجود در ادامه 5 دلیل ساده را بر می شمریم که چرا گذاشتن اسمارت فون تان در خانه هوشمندانه تر است.
1- حواس پرتی های کمتر
بیایید این حقیقت را بپذیریم که اگر گوشی تان به دلیل نوتیفیکیشن های پیاپی نلرزد یا زنگ نخورد، شما میتوانید بیشتر روی فعالیت هایتان تمرکز داشته باشید. فرقی نمیکند چند دوست در فیسبوک تان دارید، هرچه قدر هم که سعی کنید آپدیت باشید، باز هم مسائل زیادی از زندگی اطرافیانتان است که هیچوقت نمی فهمید.
اگر هزاران فالوور توییتر و اینستاگرام دارید، پیگیری آن چه که در زندگی شان می گذرد باعث میشود تا از زندگی خودتان غافل شوید. وقتی که ایجاد تعادل در زندگی و کار این روزها بسیار مشکل است، ممکن است بتوانیم حتی با مدت کوتاهی دوری کردن از اسمارت فون خود، بگذاریم تا کمی از کارهایمان در همان دفتر شرکت انجام شود.
2- سکوت و آرامش
شاید مسخره به نظر برسد اما این که مجبور نباشیم پشت تلفن به کسی که با هدست بلوتوث یا هندزفری اش صحبت میکند، گوش دهیم… میتواند سرزنده مان کند. آرامشی که به دست میآوریم باعث می شود تا به آواز پرندگان گوش دهیم و با عوض شدن فصل صدای زوزه ی آرام باد لابهلای شاخههای درختان را بشنویم. همان طور که به روش دوس داشتنی قدیمی کتاب خواندن ( با کتاب نه با Kindle ) روی می آوریم، ورق خوردن کتاب لابهلای انگشتانمان را حس می کنیم و به صدای امواج در حالی که به ساحل برخورد میکنند، گوش میدهیم. میتوانیم از نو سرزنده شویم، بدون آن که احساس کنیم به جهات مختلف کشیده میشویم.
3- با مردم ارتباط برقرار می کنید
دور از ذهن به نظر میرسد اما از زمان تولد دورهی تایپ کردن و snap chat، کمبود ارتباط مستقیم ما با افراد باعث شده است تا روابط انسانی و گفتگو ها بسیار غیرشخصی شود. قبل از آن که سر و کلهی اسمارت فونها پیدا شود، خیلی مهم بود که شمارهی تلفن افرادی را که میخواهیم با آن ها بیشتر تماس داشته باشیم را حفظ کنیم. حدس میزنم که اکثر ما حالا شمارهی 3 نفر از مخاطبینمان را که بیشترین تماس را با آنها داریم، به یاد نمیآوریم.
حتی رویدادهای ورزشی، کنسرت کودکان و یک ملاقات و گردش شبانه با کسی که دوستش داریم، حالا دیگر تبدیل به اتفاقاتی شدهاند که در سکوت سپری میشوند، چرا که هر فرد سرگرم ایمیل های کاری یا خواندن پیام هایش است. این را فراموش نکنید که خاطراتی که با افراد میسازید با ارزشتر از هر Vine video است.
4- بیشتر حس کردن
مردم عکس های بینظیری از غذاهای فوق العادهای که برای دیده شدن، میگیرند اما آیا آن تعداد زیاد فالوور های آنلاین به شما کمک میکند تا تردی سالاد فصل، بافت های برگ اسفناج یا طعم تخممرغ آب پز شده در دهانتان که با سس گوجه فرنگی ادویه دار و تند آمیخته شده است را خوب بچشید؟ آیا فالوور هایتان کمک میکنند تا لایه های سبز و قرمز و دیواره های درهی گراند کانیون را که حالا به خاطر جریان موجهای خروشان رودخانه کلرادو در پایین آن، قابل مشاهده هستند را ببینید؟ شنیدن صدای خندهی نوزادان، تماشای پیمان عشق بستن یا حتی آرامشی که از لمس دست های کسی که میگیریم، نمیتواند به خوبی حس شود اگر آن لحظه را به خوبی درک نکنیم.
مطلب مرتبط: 8 راه برای فعال شدن کل خانواده با هم
5- یک راز باقی بمانید
قضیه این است که هیچکس واقعا اهمیت نمیدهد و نمیخواهد بداند که چرا شما سگتان را به دامپزشکی بردهاید یا نیازی نیست هربار که میخواهید یک بسته چیتوز یا نوشابه بگیرید اطلاع دهید. بعضی اوقات جالب است تا به مردم نشان دهیم که در مکانی غیرمنتظره و متفاوت بودهایم، چراکه ما هیچوقت نمیتوانیم همه چیز را دربارهی همه بدانیم. اشکالی ندارد که هر چند وقت یک بار اعضای خانواده یا دوستانتان را تگ کنید اما هیچکس دلش نمیخواهد هر لحظهی روز از شما باخبر باشد. ما همه زندگی خودمان را داریم. چند راز را از دنیا مخفی کنید.
ممکن است شما هر هفته، در زمان و مکان مشخص، دیداری با دوست خود به صرف فنجانی قهوه داشته باشید اما نیازی نیست تا بقیه از آن باخبر باشند. اینطوری خاص تر است و خاص تر هم میماند حتی اگر فقط فنجانی قهوه باشد.
نتیجهگیری
تکنولوژی همچنان پیشرفت خواهد کرد و حواس ما همچنان با وسایل تحریک کننده بی پایانی که در جیب و کیف یا روی میزمان هستند، پرت خواهد شد. ما نمیخواهیم به هیچ عنوان از قافله عقب بمانیم و این نیاز به همیشه « در جریان بودن »، زندگی پرمشغلهمان را بیش از پیش پر استرس کرده است. بیخوابیمان باعث شده است تا خواب شبانه خوب تبدیل به یک چرت بی کیفیت شود، چرا که دنیای بی انتهای Pinterest ناخواسته کنترل زمان را از ما میگیرد. ناگهان چشم باز میکنیم و ساعت 3: 30 صبح است، 2 board جدید ساختهایم، 17 دستور غذای جدید را Pin کردهایم که هیچوقت تا قبل از آن که از خستگی بیهوش شویم، امتحانشان نمیکنیم.
دفعه ی بعد که در بیرون از خانه مشغول لذت بردن از هوای رسیدن فصل پاییز بودید و کسی را که دوستش دارید کنار آتش بغل کردهاید، به صدای ترک خورردن چوب ها گوش دهید و گرما را در شعله های آتش احساس کنید و به تماشای آرام سوختن آن گرمای نارنجی رنگ تا مرز خاموشی بنشینید، میدانید که در حال شنیدن صدایی فراموش شده اما آشنا هستید… زندگی.
### پایان خبر رسمی