، تهران , (اخبار رسمی): تربیت فرزند، از مهمترین وظایفی است که بر دوش هر پدر و مادری، قرار دارد. وقتی شخصی واسطه حضور بندهای از بندگان خدا روی زمین میشود، در سرنوشت او مسئول است.
این اشتباه است که اشخاص فکر کنند وقتی توانایی به دنیا آوردن فرزندی دارند و میتوانند او را از نظر مالی تامین کنند و به او غذا و پوشاک دهند، باید بچهدار شوند. فرزند آوری مسئولیت بزرگی است زیرا شخصی که میخواهند فرزند داشته باشد باید بتواند او را از نظر تربیتی حمایت کند و روح او را تغذیه کرده و پرورش دهند. برای فراهم آمدن این زمینه، مطالعه چه مطالعه کتاب و چه مطالعه رفتار دیگر پدر و مادرها و فرزندان آنها بسیار کمککننده است. ولی اگر فرزند، پا به دنیا گذاشته باشد، شاید فرصت این کارها را از والدین گرفته باشد و وقت و تمرکز کافی نداشته باشند یا مطالعه آنها، آنقدرها بدون جانب داری نباشد و ضعف خود را متوجه نشوند. در چنین مواقعی، علاوه بر مطالعه، نیاز به مشاوره کودکان، به شدت احساس میشود. والدین باید با مراجعه به مشاوره کودک، خود را برای ادامه راه و اصلاح سبک تربیتی خود آماده کنند.
موضوع توانایی حمایت روحی، اصلاً نقض مسئله حمایت مالی نیست. این دو موضوع مکمل یکدیگر، برای رشد ایدهآل روحی و جسمی کودک هستند و مسائل مالی نیز از اهمیت زیادی برخوردارند. فراهم کردن نیازهای جسمی کودک نباید نادیده گرفته شود و لزومات زندگیاش باید فراهم باشد. گرچه بعضی این الزومات را با ریخت و پاش و خرج کردنهای بیهوده اشتباه میگیرند و آنوقت است که یک برتری مثبت به برتری منفی تبدیل میشود و تاثیری برعکس میدهد. برای این که بتوان دقیقا متوجه شد تا چه حد امکانات برای رشد و تربیت یک کودک نیاز است و چه چیزهایی باعث آسیبهای روحی و شخصیتی او در آینده خواهد شد باید از یک مشاوره کودک کمک گرفت.
درباره مشکلات راه تربیت فرزند با دیگران صحبت کنید
مطالعات نشان داده، افرادی که درباره تربیت فرزند خود و مشکلات و سختیهای بین راه آن با دیگران درد و دل میکنند و از دیگران همفکری میخواهند، کمتر دچار خشم و غضب میشوند و در نتیجه کمتر پیش میآید رفتار کودکشان آنقدر آنها را عصبانی کند که دست به تنبیه بزنند. این که والدین در این باره با فردی صحبت کنند به آنها این امکان را میدهد که درک کنند تنها نیستند. فرزند آنها تنها بچهای نیست که زیاد تلویزیون تماشا میکند. فرزند آنها تنها کودکی نیست که غذا نمیخورد یا تنها کودکی نیست که در انجام دادن تکالیفش کوتاهی میکند. آنها درک میکنند اکثر بچهها ممکن است با دیگر همسالانشان دعوا کنند. درک میکنند اکثر کودکان به آتش توجه نشان میدهند و کبریت برای آنها نیز به اندازه فرزند آنها مورد علاقه است.
این همصحبتی تا حد زیادی این واقعیت را برای آنها روشن خواهد کرد که هیچ کودکی کامل نیست و آنها هم قرار نیست پدر و مادر کاملی باشند. قرار نیست آنها بدون هیچ نقص تربیتیای باشند. آنها هم انسان هستند، انسان ممکن است اشتباه کند. مهم رفع این اشتباه است. باید اشتباهات را اصلاح کرد. از خود یا فرزند خود ناراحت نشد. همه ممکن است آنطور که باید رفتار نکنند. مهم این است به قدری سالم زندگی کنند و به قدری سالم کودک خود را تربیت کنند که بروز یک راه اشتباه برای آنها نمایان شود و درست و غلط را زود تشخیص دهند. والدین باید به قدری دقیق باشند که وقتی راه اشتباهی در پیش گرفتند متوجه شده و خودشان برای اصلاح اشتباه پیشقدم شوند. نه این که در آینده این اصلاح تربیتی بر دوش جامعه بیفتد و فرزند در این راه آسیبهایی ببیند. یکی از بهترین گزینهها برای این که با کسی درباره تربیت فرزند خود صحبت کرد، شرکت در جلسات مشاوره کودکان است. چرا که یک مشاور با توجه به تحصیلات خود و برخورد با انواع کودکان و آشنایی با روحیات آنها بهتر از هر کسی میتواند به آنها کمک کند.
برای تربیت فرزندتان، ابتدا به تربیت خود بپردازید
شخصیت فرزند و آموزشی که به او داده میشود، به دو صورت در او اثر میگذارد. در دو حالت مستقیم و غیر مستقیم. تربیت مستقیم همان مسائلی است که خود والدین، اطرافیان، رسانه، معلم و مربی درباره درست یا غلط بودن رفتاری با او صحبت کرده و بهطور مستقیم او را با مسائلی آشنا میکنند. تربیت فرزند به این شیوه اثرگذار است و نتایج خوبی را میدهد. البته تا زمانی که تربیت غیر مستقیم نیز همراه و همگام با آن عمل کند. اگر اینطور نباشد کودک، والدین و اطرافیان را افرادی دروغگو و دو رو میبیند و دیگر به صحبتهای آنها اعتماد نمیکند.
تربیت فرزند باید شامل هر دو تربیت مستقیم و غیر مستقیم باشد. تربیت غیر مستقیم مهمترین نوع تربیت است. اگر دروغگویی بد است و والدین دوست دارند فرزند راستگویی داشته باشند، خودشان هم نباید به کسی دروغ بگویند. اگر توهین کردن اشتباه است پس والدین هم نباید به کسی توهین کنند. اگر دعوا بد است آنها هم نباید با کسی دعوا کنند. اگر ناسزا و بد و بیراه گفتن برای فرزند ممنوع است پس برای آنها هم ممنوع است.
نباید تبعیض قائل شد. کودکان میبینند و میشنوند. کودکان همه چیز را ضبط میکنند. والدین هر چه قدر هم بخواهند نمیتوانند در این بین خود را از بقیه جدا بدانند و خود را توجیه کنند. چرا که توجیه کردن کودکان، کار سختی است. کودکان از همان آغاز شاهد اعمال والدین هستند. کودکی که در ذهنش پدر و مادر را بهترین و دوستداشتنی افراد دنیا میبیند، طبیعی است از او الگوبرداری کند و بخواهد شبیه او باشد.
والدین باید در ابتدا خود را تربیت کنند. آنها در سرنوشت فرزندشان سهیم هستند. بنابراین والدین باید در جلسات مشاوره کودکان شرکت کنند و مشکلات هر سن و هر جنسیتی را به درستی بشناسند. اگر والدین از نظر مالی مشکل دارند، میتوانند از مشاوره کودک رایگان نیز استفاده کنند. دنیای کودکان با دنیای کودکی والدین قابل مقایسه نیست پس برای تربیت درست فرزند باید از یک مشاور کودک کمک خواست.
### پایان خبر رسمی