، تهران , (اخبار رسمی): داستان گنجشکی و درخت بید، نه فقط برای کودک که برای مراقبین او نیز نگاشته شده است. داستانی که مخاطب را به تجربه کردن سوگ یک گنجشک بینوا دعوت میکند و به مراقبین توضیح میدهد در چنین شرایط دشواری بهتر است چگونه رفتار کنند.
این کتاب دریچهای برای گفتوشنود دربارۀ مرگ و معنای آن میگشاید و زبانی ساده برای توضیح این واقعیت فراهم می آورد.
مرگ از آن دسته موضوعات ممنوعه است که با تمام توان سعی میکنیم کودک را از آن دور نگه داریم، مبادا که آسیبی متوجه او شده و خاطر نازنینش مکدر شود. اما گاه سرنوشت روایتی تلخ رقم میزند و به ناگاه عزیزانمان را میگیرد و ناگزیر دنیای کودک را زیر و رو میکند. آنگاه ما میمانیم و انبوهی از پرسشها و ترسهایی که در سرمان میچرخند.
ما هرگز از قبل به این فکر نکردهایم که در چنین وضعیتی باید چه کنیم و این موقعیت همۀ ما را وحشتزده میکند. ما هرگز به کودکمان نگفتهایم مرگی وجود دارد، پس چگونه بگوییم که عزیزی را از دست داده است؟ از همین رو اغلب راه سادهتری را برمیگزینیم نه به این دلیل که کودک آسودهتر خواهد بود، بلکه به این دلیل که خودمان نمیتوانیم با ترسهایمان روبه رو شویم.
بسیاری از اوقات ما انتخاب میکنیم که در مقابل چشم کودک از آن اتفاق هولناک سخنی به میان نیاوریم، نام آن عزیز را بر زبان جاری نسازیم و وانمود کنیم که آب از آب تکان نخورده است. در این حال خوشباورانه از اینکه کودک سراغی از آن عزیز از دست رفته نمیگیرد و حرفی نمیزند، نفس راحتی میکشیم و این را موهبتی الهی قلمداد میکنیم.
حال آنکه دنیای کودک شبیه همین گنجشک داستان ما پر از تاریکی، سردرگمی، خشم، ناامیدی، غم، ترس و احساس گناه است و غمانگیز اینکه تنهای تنهاست. او نمیداند چه بلایی بر سرش نازل شده و چون در درک اتفاقات پیرامونش ناتوان و تنهاست، ابهامات ذهنی خود را با جادوی خیالپردازیهایش پاسخ میدهد؛ خیالاتی که گاه آسیبزنندهتر از واقعیت است.
داستان گنجشکی و درخت بید، نه فقط برای کودک که برای مراقبین او نیز نگاشته شده است. داستانی که مخاطب را به تجربه کردن سوگ یک گنجشک بینوا دعوت میکند و به مراقبین توضیح میدهد در چنین شرایط دشواری بهتر است چگونه رفتار کنند. گل سرخ، ارغوان و نارنج بودن کار دشواری نیست، آنچه سخت است سرو بودن است.
باید از گل سرخ، ارغوان و نارنج فراتر برویم و از انکار واقعیت بپرهیزیم. باید درخت سرو باشیم و به جای گریز از سؤالات کودک، محکم بایستیم و در اندازۀ فهمش با او سخن بگوییم و صبر کنیم تا او از دنیای درونی خود پرده بردارد.
باید احساس او را بفهمیم، محترم بشماریم، نیازش را به درستی پاسخ دهیم و پیش از همۀ اینها، باید بپذیریم که کودک هم سوگ را تجربه میکند و غم، خشم، ترس و احساس گناه همه احساسات طبیعی ما هستند و سرکوب و رد کردن آنها هیچ کمکی نخواهد کرد. تردیدی نیست که سرو بودن انتخاب سختتری است اما اینگونه است که کودک بهشت دیگری مییابد که میتواند به او تکیه کند و با وجود این بهشت امن، نهتنها طوفانهای زندگی به او آسیبی نخواهند زد؛ بلکه او را قویتر خواهند ساخت.
این کتاب دریچهای برای گفتوشنود دربارۀ مرگ و معنای آن میگشاید و زبانی ساده برای توضیح این واقعیت فراهم می آورد. برای توضیح مرگ لازم نیست اخبار تلخ را قدم نخستین در نظر بگیریم، بلکه در لحظات لذتبخش طبیعتگردی پاییزی و قدم زدن روی برگهای خشک درختان میتوان به آسانی توضیح داد که این برگها مردهاند و بعد دوباره در بهار سبز خواهند شد. والدین همواره باید توضیحات خود را با میزان درک کودک هماندازه کنند و دچار افراط و تفریط در این زمینه نشوند.
آنچه در این میان راهگشاست، بیشک شناخت دقیق کودک است. در این بخش جدولی آورده شده که به ویژگیهای رشدی کودکان و نوجوان میپردازد و به والدین کمک میکند نسبت به درک کودکان از مفهوم مرگ آگاهی پیدا کنند، واکنشهای طبیعی سوگ را در هر سنی بشناسند و در نهایت راهکارهایی برای کمک به کودکان و نوجوانان سوگوار بیاموزند.
نویسنده کتاب گنجشکی و درخت بید، مریم جمشیدی و تصویرگر آن ریحانه اناری است. این کتاب مناسب برای کودکان گروه سنی "ب" و "ج" و توسط انتشارات یاسما وابسته به مرکز مشاوره یاسان منتشر شده است.
### پایان خبر رسمی