، (اخبار رسمی): شرکتهای بزرگ معمولا برای قیمت گذاری محصول خود با مشکلات چندانی مواجه نیستند، چرا که آنها مشاوران یا کارمندانی را به استخدام خود در میآورند که در علوم اقتصاد یا بازاریابی متخصص هستند و ممکن است در شرکتهای پیشرو و بزرگ دیگری از جمله شرکتهای چند ملیتی سابقه کار داشته باشند.
اهمیت قیمت گذاری محصول
سود = قیمت ـ هزینه
این سود است که تعیین میکند آیا شما یا شرکت به این کار ادامه دهید یا آن صنعت را رها کنید. بدیهی است که سوددهی موجب توسعه یا بزرگی کار میشود و در صورت نبود سود یا به عبارت دیگر بروز زیان، شرکتها یا افراد از آن صنعت خارج میشوند.
بنابراین قیمت گذاری محصول در تعیین سود نقش بسیار پر اهمیتی بازی میکند. جنبه دوم، علاوه بر این که به طور غیر مستقیم دوباره به سود ربط پیدا می کند، یک مزیت رقابتی با خود به ارمغان می آورد.
اگر شما ظرفیت تولیدی بالایی داشته باشید و قسمتی از آن به صورت بیکار یا آتل افتاده باشد، و عملا شما نتوانید به اندازه ظرفیت اسمی دستگاه ها و تجهیزات کارخانه خود تولید کنید، هزینه سربار و در نتیجه هزینه قیمت تمام شده محصولات شما بالا میرود.
حال اگر شما بتوانید قیمتی (ارزانتر) برای محصول خود انتخاب کنید که موجب افزایش فروش (و تولید) شود، نه تنها هزینه سربار (و در نتیجه هزینه قیمت تمام شده) شما را کاهش میدهد (که این خود سود را بالا میبرد)، بلکه سهم بازار شما را نیز افزایش میدهد، که این دومی از منظر علم بازاریابی یک ویژگی بزرگ و مزیت رقابتی پایدار به شمار می آید.
اصول قیمت گذاری محصول
عده ای فکر میکنند که منطقی ترین راه قیمت گذاری محصول محاسبه هزینه تمام شده کالا یا خدمات و سپس اضافه کردن مقدار سود دلخواه به آن است.
این رویکرد گرچه منطقی به نظر میرسد، اما ایراد آن این است که همیشه کار نمیکند. در بعضی بازارها قیمت گذاری محصول به این روش موجب زیان میشود و در بعضی دیگر از بازارها امکان اضافه کردن چنین سودی وجودی ندارد.
معیار اصلی برای قیمت گذاری محصول که باید به آن توجه فراوان مبذول داشت، نه سود، بلکه جایگزین پذیری محصول و تعداد رقبا در آن بازار است.
یک قاعده کلی وجود دارد و آن این که هر چه تعداد رقبا در یک بازار بیشتر باشد، قیمت گذاری محصول از اداره شخص یا شرکت خارج می شود، و برعکس، هر چه تعداد رقبا کمتر باشد دست شخص یا شرکت در قیمت گذاری محصول (بالاتر و در نتیجه سوددهی بیشتر) بازتر است.
قیمت گذاری محصول اگر به صورت درست انجام شود، علاوه بر این که به سود می انجامد، میتواند به یک مزیت رقابتی پایدار نیز منجر شود.
در قیمت گذاری محصول بیش از آن که سود ملاک تصمیم گیری و تعیین قیمت قرار گیرد، باید به تعداد محصولات جایگزین و تعداد رقبا توجه کرد.
اگر محصولی که شما میفروشید مشابه و جایگزین دارد و تعداد عرضه کنندگان آن فراوانند، تقریبا میتوان گفت که شما در تعیین قیمت هیچ نقشی ندارید.
اما اگر تعداد عرضه کنندگان در یک صنعت محدود باشد، حتی اگر کالا مشابه و جایگزین داشته باشد، میتوان از طریق خلق ارزش در متغیرهای واقعی و ذهنی مشتریان را به محصول وفادار و بنابراین قیمت بالاتری را طلب کرد.
قیمت گذاری محصول در صنایع و بازارهایی که هیچ جایگزینی ندارند و عرضه به صورت انحصاری توسط یک شرکت انجام میشود در گرانترین حد ممکن است و تنها تعیین کننده قیمت، انحصارگر است. انحصار در بخش خصوصی ایران وجود ندارد.
دوره مدیریت فروش
اگرچه ناکامی در تحقق اهداف فروش سالانه یک شرکت یا بنگاه اقتصادی میتواند علل گوناگون، از جمله، سوء مدیریت، فقدان یا ضعف در فعالیتهای بازاریابی، نبود تبلیغات آنلاین یا آفلاین و علل دیگری داشته باشد، اما بسیاری از مدیران عامل یا فروش به این نتیجه میرسند که برای بهبود فروش خود باید (با یا بدون توجه به علل یاد شده) عملکرد واحد فروش خود را (نیز) اصلاح کنند. دوره یا کلاس مدیریت فروش به کسانی کمک میکند که میخواهند عملکرد واحد فروش خود، و یا شاید بهرهوری فروشندگان را افزایش دهند. متدولوژی این دوره یا کلاس مدیریت فروش بر این روش استوار است که مدیر عامل یا مدیر فروش را قادر کند مشکل واحد فروش یا نیروهای فروش را به درستی شناسایی کند، سپس دوباره او را قادر کند تا از میان راه حلها، یکی یا چند تا را همزمان انتخاب کند و به کار بندد.
مخاطب دوره یا کلاس مدیریت فروش
این دوره مدیریت فروش برای مدیران شرکت ها یا واحدهای فروشی تعریف و اجرا میشود که فروشندگان آن ها به قصد فروش و ملاقات مشتری از شرکت بیرون میروند. این نوع شرکت ها عبارتند از (۱) تولیدکنندگان کالاها و خدماتی که محصولات خود را به شرکتها، سازمانها و واسطه ها میفروشند. (۲) عمده فروشان و واسطههایی که محصولات خود را به شرکتها و سازمانها میفروشند. و (۳) تولیدکنندگان کالاها و خدماتی که محصولات خود را مستقیما به مصرف کنندگان خانگی میفروشند.
### پایان خبر رسمی