، (اخبار رسمی): در زمینه روانشناسی، کمرویی به عنوان یک احساس ناخوشایند خودآگاه تعریف میشود که از ترس از تصور افکار منفی و نقدهایی که ممکن است دیگران نسبت به ما داشته باشند، به وجود میآید. این ترس میتواند توانایی فرد را برای انجام فعالیتها و یا ابراز نظرات و دلایلش را تضعیف کند.
وقتی در مورد علائم و نشانههای کمرویی صحبت میشود، باید به این نکته توجه داشته باشیم که کمرویی میتواند درجات مختلفی از شدت و نقصان داشته باشد.
کمرویی، به عنوان یک ویژگی شخصیتی یا حالت عاطفی، باعث میشود که فرد احساس خجالت یا اختلال کمرویی کند. این ویژگی معمولاً با نمایان شدن علائمی چون نگرانی، تنش، یا ناهنجاری در حضور دیگران، به خصوص در مقابل غریبهها، ظاهر میشود. این احساس ترس یا ناراحتی که ناشی از کمرویی است، اغلب در مواقعی که با موقعیتهای جدید روبهرو میشویم، تشدید میشود.
در زمینه روانشناسی، کمرویی به عنوان یک احساس ناخوشایند خودآگاه تعریف میشود که از ترس از تصور افکار منفی و نقدهایی که ممکن است دیگران نسبت به ما داشته باشند، به وجود میآید. این ترس میتواند توانایی فرد را برای انجام فعالیتها و یا ابراز نظرات و دلایلش را تضعیف کند. همچنین میتواند مانعی جدی در راه ایجاد روابط سالم و مؤثر با دیگران شود. از این رو، کمرویی اغلب به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد اضطراب اجتماعی شناخته میشود و با عدم اعتماد به نفس و افزایش حس ضعف ذاتی همراه است.
بسیاری از افراد ممکن است در طول زندگی خود ترس و کمرویی را در مواقع مختلف و در حضور افراد غریبه تجربه کنند. این تجربیات معمولی هستند و در انواع مختلف افراد و در سنین مختلف رخ میدهند. اما آیا همه این تجربیات نشاندهنده وجود یک اختلال ناشی از کمرویی هستند و نیاز به درمان دارند؟ برای پاسخ به این سوال، باید ابتدا به تشخیص کمرویی به عنوان یک اختلال و ویژگیهای آن پرداخته و سپس به بررسی روشهای درمان آن بپردازیم.
در این مقاله، ما قصد داریم به سوالاتی درباره کمرویی و نحوه درمان آن پرداخته و راهنماییهایی برای افرادی که این مشکل را تجربه میکنند، ارائه دهیم.
کمرویی و خجالت چه نشانه هایی دارد؟
وقتی در مورد علائم و نشانههای کمرویی صحبت میشود، باید به این نکته توجه داشته باشیم که کمرویی میتواند درجات مختلفی از شدت و نقصان داشته باشد. بسیاری از افراد ممکن است تجربه ترس و ناراحتی خفیفی داشته باشند که به راحتی قابل مدیریت و بهبود است. از طرفی، برخی افراد ممکن است با ترس شدید در مواجهه با موقعیتهای اجتماعی روبرو شوند که میتواند قابلیت عملیاتی آنها را تضعیف کند. کمرویی طیف گستردهای از رفتارها و تجربیات را شامل میشود و از افراد به شدت کمرو تا کودکانی که در مواجهه با موقعیتهای جدید خجالتی میشوند، میتواند تاثیر بگذارد.
علاوه بر این، کمرویی به دو شکل فیزیکی و احساسی میتواند ظاهر شود. ویژگیهای فیزیکی کمرویی عبارتاند از علائمی که به صورت جسمی در فرد ظاهر میشوند، از جمله ناراحتی معده، تورم صورت، عرق کردن، لرزش یا تپش قلب. اما به طور کلی، افراد خجالتی ممکن است تجربههای متنوعی در زمینه عواطف و روانشناختی داشته باشند. در ادامه به برخی از مهمترین این علائم اشاره میشود:
1. احساس فشار عصبی: افراد ممکن است احساس کنند که تحت فشار عصبی قرار دارند و این امر میتواند باعث تنش و نگرانی شود.
2. اجتناب از تعاملات اجتماعی: در اکثر موارد، افراد ممکن است از تعامل با دیگران در مواقع اجتماعی اجتناب کنند یا حتی اجتناب عمومی از این نوع مواقع داشته باشند.
3. ترس و نگرانی فراگیر در مورد نگاه و نظرات دیگران: این افراد ممکن است به شدت متوجه نگاهها و انتظارات دیگران نسبت به خود شوند و این ترس میتواند به آنها فلجی نسبت به اعمال و تصمیمات شخصیتی خود بدهد.
4. احساس کم ارزشی یا خود کمبینی: افراد ممکن است احساس کنند که ارزش کمی دارند یا در خود شک و تردید داشته باشند، که این امر میتواند به تداوم کمرویی و اضطراب منجر شود.
علاوه بر موارد فوق، افراد خجالتی ممکن است با چالشهای ارتباطی خاصی مواجه شوند که در تعامل با دیگران برای آنها دشواریهایی ایجاد میکند. به عنوان مثال، در فضاهای کوچکی که امکان پراکنده نگاه کردن به اطراف وجود ندارد (مانند آسانسور)، ممکن است مشکل داشته باشند و ترسی از این نوع مواقع داشته باشند.
علاوه بر این، افراد خجالتی ممکن است در هنگام گفتگو با دیگران رفتارهای خاصی از خود نشان دهند. این رفتارها ممکن است شامل لکنت زبان، تنظیم صدا به صورت پایین، بی قراری، بلعیدن مکرر آب دهان یا استفاده از زبان بدن بسته مانند حرکات دستی یا پاهای ضربدری باشد. با این حال، باید توجه داشت که این رفتارها همیشه نشاندهنده خجالتی بودن نیستند و ممکن است در مواقع مختلف و تحت شرایط متفاوتی به وقوع بپیوندند.
به نظر میرسد یکی از عوامل اساسی کمرویی، حساسیت بیش از حد شخص به تجربه خود از کمرویی است. برای افرادی که خجالتی هستند، آگاهی از این که خود خجالتی بودنشان برایشان از نظر عاطفی آزاردهنده است، بسیار مهم است. به همین دلیل، علائم و رفتارهایی که میتوانند به لیستی از علائم کمرویی اضافه شوند، در زیر ذکر میشوند:
1. عدم برقراری ارتباط چشمی: افراد خجالتی ممکن است در هنگام تعامل با افراد غریبه، نتوانند چشمان خود را به دیگران بیندازند و این ممکن است به عنوان یکی از نشانههای کمرویی ظاهر شود.
2. لکنت زبان در هنگام گفتگو با غریبهها: در برخی موارد، افراد خجالتی ممکن است در زمان صحبت با افراد ناشناخته، به لکنت زبان دچار شوند.
3. بلعیدن مکرر آب دهان در هنگام تعامل: گاهی اوقات افراد ممکن است به طور مکرر آب دهان بلعند یا حرکات مشابهی انجام دهند که این ممکن است به عنوان علامتی از کمرویی تلقی شود.
4. قرار دادن دستها و پاها در حالت بسته و ضربدری: برخی افراد در مواقع کمرویی ممکن است دستها و پاهای خود را در حالت بسته یا ضربدری قرار دهند، که این نشانهای از اضطراب اجتماعی و خجالتی بودن میتواند باشد.
5. حساسیت بیش از حد نسبت به "کمرو" و یا "خجالتی" شناخته شدن: برخی از افراد ممکن است به شدت حساس به نگاهها و نظرات دیگران در مورد وضعیت کمرویی یا خجالتی بودن خود باشند و این حساسیت میتواند به تعداد بیشتری از علائم کمرویی منجر شود.
باید توجه کرد که دیدگاهها و تصورات درباره خجالتی بودن ممکن است به عنوان یک مسئله فرهنگی تاثیرگذار باشند. در بسیاری از فرهنگها، این ویژگی شخصیتی به عنوان مثبت نگرفته و به عنوان چیزی منفی تلقی میشود. این نگرش در حالی است که برخی از فرهنگها، به ویژه در فرهنگهای آسیایی، ممکن است نگاهی مثبتتر به خجالتی بودن داشته باشند و این ویژگی را به عنوان یک ویژگی قابل تقدیر تلقی کنند.
تفاوت در نگرش به خجالتی بودن نشان از تنوع فرهنگی در جوامع جهان دارد. در برخی جوامع، خجالتی بودن ممکن است با عدم اعتماد به نفس یا نیاز به تغییر و تحول شخصیتی ارتباط داده شود، در حالی که در دیگر جوامع، این ویژگی ممکن است به عنوان نشانه از احترام به دیگران یا ارتباط اجتماعی موفق تلقی شود.
در کل، تاثیر فرهنگ و محیط اجتماعی بر تصویر و ارزیابی افراد از خجالتی بودن میتواند متنوع باشد و برای درک بهتر این ویژگی شخصیتی، باید متغیرهای فرهنگی و اجتماعی مرتبط را نیز در نظر گرفت.
کمرویی یا خجالت چه دلایلی دارد؟
بر اساس نتایج تحقیقات انجام شده در مناطق مختلف اروپا و آمریکا، برآمده از مطالعات تعدادی حدود 15 درصد از افراد، تمایل به کمرویی را در خود دارند. این موضوع به احتمال زیاد به عوامل بیولوژیکی در مغز افراد برمیگردد که میتواند یکی از دلایل این پدیده باشد. همچنین نکته دیگری که در این زمینه به آن اشاره میشود، این است که کودکانی که والدین خود خود را خجالتی میدانند، ممکن است از رفتارها و ویژگیهای خجالتی والدین خود تأثیر بگیرند و در نتیجه نیز به کمرویی دچار شوند.
کمرویی در کودکان
اما کمرویی به تنهایی ناشی از یک عامل نمیباشد و میتواند تحت تأثیر تجربیات زندگی نیز باشد. به عبارت دیگر، علل کمرویی میتوانند متنوع باشند. به عنوان مثال، تحقیقات حاکی از این است که بسیاری از کودکان خجالتی به علت تعامل با والدین خود، تجربه کمرویی میکنند. والدینی که نسبت به رفتارها و اعمال کودکانشان سختگیرانه و بیش از حد نگرانی میکنند، ممکن است تأثیر مخربی بر روی رشد روانی و اجتماعی کودکان داشته باشند. به عنوان مثال، کودکی که به دلیل سختگیری والدینش، مجاز به انجام برخی از فعالیتهای اجتماعی نمیشود یا ممکن است با مشکلات یادگیری مواجه شود. این ممکن است باعث عقبماندگی در تواناییهای اجتماعی کودک شود و یکی از نتایج این وضعیت، کمرویی باشد. در واقع، کمرویی ممکن است ناشی از توامان تأثیرات بیولوژیکی و تجربیات زندگی باشد.
کمرویی چه تفاوتی با درونگرایی دارد؟
ممکن است در بسیاری از موارد، خجالتی بودن یا کمرویی با مسائلی مانند آگورافوبیا یا اضطراب اجتماعی اشتباه گرفته شود. اما باید توجه داشت که افراد خجالتی، به طور لزومی از افراد یا تعاملات اجتماعی بیزار نیستند. آنها به تعاملات اجتماعی نگرانکننده یا ناخوشایند تلقی میکنند. در واقع، این ترس از نظر عاطفی ناخوشایندی ایجاد میکند.
مهم است بدانیم که افراد خجالتی میتوانند در چندین دستهبندی مختلف قرار گیرند. برخی از آنها ممکن است همزمان خجالتی و اجتماعی باشند، حالا برخی ممکن است خجالتی و غیر اجتماعی باشند، دیگران ممکن است غیر خجالتی و اجتماعی باشند یا حتی غیر خجالتی و غیر اجتماعی باشند.
این در حالی است که فرد مبتلا به آگورافوبیا، ترس از وقوع واقعههای ناراحتکننده در تعاملات اجتماعی را تجربه میکند، که این ترس در کمرویی وجود ندارد. بنابراین، با وجود تشابههایی در علائم، این دو وضعیت تفاوتهای مهمی دارند.
اگرچه آگورافوبیا و اضطراب اجتماعی میتوانند برای برخی افراد ناتوانکننده باشند، اما خجالتی بودن به طور کلی تأثیر کمتری بر زندگی اجتماعی فرد دارد. همچنین، کمرویی گاهی اوقات با درونگرایی اشتباه گرفته میشود. بسیاری از محققان و رواندرمانگران امروزه اعتقاد دارند که کمرویی صرفاً یک ویژگی از شخصیت است که اغلب نیازی به تغییر یا درمان ندارد.
کمرویی و خجالت چگونه درمان می شود؟
ممکن است برخی از افراد، در مورد خجالتی بودن خود، احساس شرم و ناخوشایندی کنند و این ویژگی شخصیتی را به عنوان یک عامل منفی در خود تعبیر کنند. به همین دلیل، ممکن است به دنبال درمان یا راه حلهایی باشند تا بتوانند از ناراحتی و تنشی که در تعامل با دیگران احساس میکنند، غلبه کنند.
با این حال، ابتدا باید توجه داشت که خجالتی بودن میتواند تنها یک جنبه از شخصیت فرد باشد که در کنار ویژگیهای دیگر، به تعیین هویت فرد و رابطه او با دیگران کمک میکند. به عبارت دیگر، کمرویی تا زمانی که در مرزهای نرمال خود باشد، میتواند به عنوان یک بخش از شخصیت فرد در نظر گرفته شود. این نگرش به خجالتی بودن میتواند به فهم بهتری از این ویژگی شخصیتی کمک کند و نیازی به تغییرات در آن نداشته باشد.
اما در برخی از افراد، کمرویی ممکن است تأثیرات منفی قابل توجهی بر زندگی روزمره آنها بگذارد. تا جایی که احساس میکنند نمیتوانند با دیگران به آزادی و راحتی صحبت کنند، حتی بدون اینکه خود را به طور کلی از موقعیتهای اجتماعی دور کنند. کمرویی ممکن است باعث شود که فرد از تجربه لذت کامل یا کافی در سرگرمیها محروم شود، بهرهوری او در کار کاهش یابد، یا نتواند زندگی اجتماعی خود را به خوبی حفظ کند.
در این شرایط، فرد ممکن است به دنبال کمک از یک رواندرمانگر باشد تا بهبودی در خجالتی بودن خود دست یابد یا مهارتهایی را برای مقابله و سازگاری با کمرویی در مواجهه با موقعیتهای مختلف، یاد بگیرد. این نوع مشاوره و درمان میتواند به افراد کمک کند تا خود را در موقعیتهای اجتماعی بهبود بخشند و زندگی بهتری داشته باشند.
درمان کمرویی در روانشناسی
در اینجا، رویکرد درمانی شناختی رفتاری یا CBT و به طور کلی، گفتار درمانی فردی به برخی از افراد کمک میکند تا با کمرویی کنار بیایند. این نوع درمان به ویژه زمانی مفید است که علائم کمرویی در ظاهر فرد مشهود باشند، مانند بیقراری، اجتناب از تماس چشمی، لکنت، و سایر ویژگیهای مشابه که میتوانند به صورت فردی درمان شوند.
بعضی از پژوهشگران نیز تاکید دارند که برای درمان کمرویی، گروههای درمانی ممکن است گزینهای بهتر باشند. گروههای درمانی محیطی امن و پشتیبانی را برای بررسی جنبههای عمیقتر خجالتی مانند کمخودبینی یا نگرانیهای مرتبط با نمایش خود، فراهم میکنند. این محیطها افراد را به اشتراکگذاری تجربیات و ایجاد تفاهم در مورد مسائل مشترک کمرویی تشویق میکنند و به ایجاد تغییرات مثبت در رفتارها و عقاید کمک میکنند.
در برخی موارد، ممکن است درمانگران به عنوان تکمیل درمان از داروها استفاده کنند. برخی داروهای ضدافسردگی و یا کنترل کننده اضطراب در این موارد ممکن است موثر باشند، اما باید توسط درمانگر تشخیص داده شوند و تجویز شوند. زیرا مصرف خودسرانه این داروها میتواند عوارض بیشتری از عوارض ناشی از کمرویی به همراه داشته باشد. تجویز و مصرف داروها در این مورد باید تحت نظر یک حرفهای صورت گیرد تا اثربخشی و ایمنی آن تضمین شود.
روش های مقابله با کمرویی و کم حرفی
تحقیقات نشان میدهد که کمرویی و کم حرفی اغلب از طریق یک چرخه تبدیل به مشکل در افراد تثبیت میشود. در این چرخه، افراد ابتدا به موقعیتهای اجتماعی نزدیک میشوند. سپس ترس از ارزیابی منفی دیگران نسبت به خود را تجربه میکنند و در نتیجه از این موقعیتها اجتناب میکنند. این اجتناب ابتدا ممکن است به تسکین فردی منجر شود، اما اغلب باعث ایجاد احساسات منفی نظیر شرم و سرزنش درونی میشود. فرد به منظور کنار آمدن با این احساسات منفی، احتمالاً احساسات خود را به خشم و سرزنش نسبت به دیگران تغییر میدهد. این انتقال از احساسات مثبت به منفی باعث میشود که فرد دیگران را بیتوجه یا بیحمایت از خود در نظر بگیرد و این به تقویت میل به دوری از دیگران منجر میشود.
انجام برنامه ریزی برای کمرویی
بر خلاف درونگرایی که با سکوت و محتاطی همراه است، کمرویی به واسطه تمایل بیش از حد به ارزیابی منفی خود، به وضوح ظاهر میشود. در افراد مبتلا به کمرویی، ترس بسیار شدیدی وجود دارد که دیگران نگرانیها و نظرات منفی درباره آنان داشته باشند. بنابراین، زمان و انرژی زیادی از آنها در مواجهه با محیطهای اجتماعی به جای انجام درست کارها، صرف میشود تا از این که چگونه ممکن است اشتباه انجام دهند، آلوده شوند.
یکی از راههای کاهش اضطراب در ارتباطات اجتماعی، اختصاص بیشتری به زمان برای تفکر در مورد اقداماتی که میتوانید در موقعیتهای مختلف انجام دهید، است. برای ایجاد موضوعات مورد توجهی که بتوانید با دیگران مطرح کنید، چند سوال از خود بپرسید:
1. موضوعاتی که برای تعامل اجتماعی مناسب هستند، چیست؟
2. چه جنبههایی از زندگی من وجود دارند که با به اشتراک گذاری آنها با دیگران، احساس راحتی میکنم؟
3. چه ویژگیها و تجربیاتی در یک موقعیت اجتماعی خاص دارید که میتوانید با سایر افراد به اشتراک بگذارید؟
با تفکر دقیقتر در این سوالات، میتوانید ایدههای جذابی برای مکالمات اجتماعی خود پیدا کنید و از این طریق اضطراب خود را کاهش دهید.
همچنین میتوانید یک برنامه از پیش تدوین کنید که به شما کمک کند در صورت نیاز از موقعیت خارج شوید، اما سعی کنید این راه حل را به حداقل برسانید و تا جای ممکن از آن استفاده نکنید. باید در نظر داشته باشید که مواجهه با ترس و اضطراب، راه بهتری برای غلبه بر آنها است. با این حال، اگر بدانید یک استراتژی خروج از موقعیت را در اختیار دارید، احساس میکنید که در هر لحظه میتوانید از موقعیت ناخوشایندی که در آن قرار دارید، خارج شوید و این ممکن است به شما اطمینان بیشتری بدهد.
کنجکاوی و علاقه به سایرین
اصل اولیه که در کتاب "چگونه میتوان دوستان را به دست آورد و بر مردم تأثیر گذاشت" از سوی دیل کارنگی مورد تأکید قرار میگیرد، علاقه واقعی به دیگران است. کارنگی این اصل را بر پایه تئوری روانشناسی آلفرد آدلر ارائه میدهد که میگوید: "فردی که به همنوعان خود علاقهای ندارد، با بیشترین مشکلات روبرو خواهد شد." در یک محیط اجتماعی، تمرکز خود را از خودتان دور کنید و به جای آن، به فهم بهتری از دیگران بپردازید. سعی کنید بفهمید که دیگران چه افرادی هستند و چرا در این محیط حضور دارند؟ علایق و سرگرمیهای آنها چیست؟ این کار به شما امکان میدهد تا تمرکز خود را به سمت مطالب مختلفی ببرید و از مواد مکملی برای شروع مکالمات جدید با آنها بهرهبرداری کنید. همه افراد دارای داستانها و تجارب منحصر به فردی هستند، بنابراین سعی کنید داستانی که هر فرد دارد را کشف کنید، سپس به دقت گوش دهید. افراد عموماً دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند، پس فرصتی برای گوش دادن به داستانهایشان بدهید.
نقش دادن به خود
بسیاری از افراد کمرو ممکن است در حوزههای مختلف، متخصصان بسیار موفقی باشند، از جمله پزشکان، وکلا، اساتید و صاحبان مشاغل دیگر که در محل کار خود اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند. با این حال، زمانی که در موقعیتهایی قرار میگیرند که نقش آنها توسط شغلشان به طور مشخص تعریف نمیشود، اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. به همین دلیل داشتن یک نقش مشخص در زندگی، به شما حس هدفمندی و دستورالعملهایی در مورد نحوه رفتار در موقعیتهای مختلف ارائه میدهد. این نقش میتواند به شما اعتماد به نفس و امکان انجام وظایف با اطمینان را در محیطهای مختلف تقویت کند.
انتقاد از خود
افراد کمرو، اغلب به شدت خود را انتقاد میکنند و ممکن است داشته باشند یک مکالمه درونی خشن و بیرحم که شامل انتقادها و اتهاماتی باشد که به دیگران هیچوقت نمیگویند. وقتی که شما قضاوتهای منفی درباره خود دارید، احتمال زیادی وجود دارد که به اشتباه فکر کنید دیگران هم به همین شیوه شما را قضاوت میکنند. این منتقد درونی میتواند به آسیبهای عاطفی جدی منجر شود و باعث از دست دادن آرامش و اعتماد به نفس شما شود. از این رو، تلاش برای کاهش انتقادهای داخلی و تقویت عزت نفس بسیار مهم است.
راهحل بهترین برای شکست دادن این منتقد درونی این است که یک حامی قویتر و مثبتتر در کنار خود داشته باشید، یک صدای دیگری که به عنوان بهترین دوست شما عمل میکند. به چیزهای خوب در مورد خود فکر کنید و یاد بگیرید که در مواجهه با مکالمات درونی منفی خود، خوبیهایتان را به یاد داشته باشید. با یادگیری این که به خودتان به شکلی مهربانانهتر و بدون سختگیریهای زیاد صحبت کنید، خواهید دید که موقعیتهای اجتماعی دیگران نخواهند توانست به شما آسیب بزنند. چرا که شما خودتان را به خاطر آنها محکوم نمیکنید و این باعث میشود که از تأثیر منفی آنها بر روی شما در محیطهای اجتماعی مصون باشید.
### پایان خبر رسمی