، (اخبار رسمی): اوپنهایمر فیلم پرستارهی کریستوفر نولان، این روزها نقل محافل سینمایی است. با وجود این که چندین مجلهی مطرح در نقد فیلم اوپنهایمر، آن را اثری در تحسین پدر بمب اتم نامیدهاند، عدهای هم آن را یک یادآوری مهم تاریخی دانسته اند. در ادامه به مرور نظرات مجلات سرشناس در مورد این فیلم خواهیم پرداخت.
اوپنهایمر میتوانست فیلم ترسناکی باشد که تا سالها خواب راحت را از چشم هر کسی بگیرد. ترسی منطقی که زیر پوستت لانه میکند، روی حرکاتت تاثیر میگذارد و شاید حتی دنیا را ،اندکی، به جای بهتری تبدیل میکند
رولینگ استون در ستایش فیلم اوپنهایمر نوشت: فیلم پرستارهی نولان یک پروژهی بزرگ و پر سر و صداست که موفق بزرگی کسب کرده است. هیچ کس نباید دیدن آن را از دست بدهد!
البته شاید این نظر رولینگ استون کمی اغراق آمیز باشد و تبلیغاتی به نظر برسد. نولان کارگردان خوبی است اما اغراق آمیز بودن و ادعای فهم هنری، او را بالاتر از جایگاه اصلی اش نشان میدهد. نولان خوب میسازد اما وقتی صحبت از وقایع تاریخی باشد، نباید نیمی را گفت و نیمی را نادیده گرفت. اگر نولان از وضعیت ژاپن بعد از انفجار هستهای میگفت شاید شاهد یکی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ بودیم. فیلمی که عواقب رفتارهای آدمی را از دل تاریخ بیرون میکشید و مقابل دیدش قرار میداد.
اوپنهایمر یک فیلم ترسناک نیست اما کاش بود. در گیر و دار جنگهای سیاسی این روزها سخت است که فیلمی در مورد چهرههای جنگ جهانی ببینی، چهرههای جنگ طلب و دیوانه را ببینی و ناخودآگاه در مورد وضعیت الان دنیا فکر نکنی. اوپنهایمر میتوانست فیلم ترسناکی باشد که تا سالها خواب راحت را از چشم هر کسی بگیرد. ترسی منطقی که زیر پوستت لانه میکند، روی حرکاتت تاثیر میگذارد و شاید حتی دنیا را ،اندکی، به جای بهتری تبدیل میکند. البته که نمیتوان ریسک کرد و این دیدگاه را مقابل چشم میلیونها شخص قرار داد؛ شاید نولان هم برای طرقی، یا حتی ادامه دادن، درست مثل سوژه اش «اوپنهایمر» مجبور به انجام کارهاییست...
وبسایت راجر ایبرت در مورد این فیلم جنجالی از نولان نوشت:
کارهای هوشمندانهای در ساخت فیلم اوپنهایمر انجام گرفته است. این فیلم در مورد قیافهها، حرفها و عکس العملهاست. نولان از دوربین کار کشیده و با نشان دادن چهرهی کیلیان مورفی توانسته است درگیری درونی او با خودش، بار سنگین گذشته و پرت شدن حواسش در موقعیتهای اذیت کننده را به خوبی نشان دهد.
در نقد فیلم اوپنهایمر میتوان گفت که او هرگز به اندازهای که باید به خرابیهای جنگ اشاره نکرد. در این مورد صحبت شد اما هرگز چیزی از آن ندیدیم. البته نمیتوان به نولان یا به منتقدین خرده گرفت. نولان کاری کرد که همه منتظر بودیم؛ ساختن یک درام سوزناک از پرومتئوس آمریکایی!
در این میان شاید نیویورکر سخت ترین نقد فیلم اوپنهایمر را ارائه کرد که از برخی جهات هم منطقی بود:
بعد از این که از سینما بیرون اومدم داشتم به این فکر میکردم که در نوشتههام اوپنهایمر رو یک فیلم خسته کننده بر اساس ویکیپدیا معرفی کنم. بعد از چک کردن ویکیپدیا فهمیدم که چه تصور اشتباهی کرده بودم! من او لحظه یا داشتم در حق ویکیپدیا کم لطفی میکردم و یا داشتم اعتبار بیش از حدی به نولان، نویسنده و کارگردان این فیلم میدادم.
صفحه ویکیپدیا پیچیدگی بیشتر و اطلاعات هیجان انگیز بیشتری در مورد پدر بمب اتم به مخاطبش میده. یعنی چند خط متن خالی میتونه بیشتر از یک فیلم 3 ساعته در مورد تناقضات و خطرات در درگیری بین علم و عطش و قدرت سیاسی بگه؟ چطور ممکنه؟
کارگردان ممنتو با روایتهای پس و پیش خودش سعی داشته مطلب رو عمیقتر نشون بده اما در مورد اوپنهایمر این قضیه کاملا برعکس شده و داستان زندگی کسی که کل زندگیش را رو در حال جنگ با شیاطین درون و بیرون بوده، به یک خودخوری اخلاقی تنزیل داده. خیلی عجیبه که داستانی به این بزرگی داشته باشی و تنها کاری که انجام میدی، چیدنش مثل موزائیک کنار هم باشه.
وبسایت نیویورک تایمز هم علاوه بر تحسین نولان برای سبک خاص فیلمسازیاش از نحوهی روایت داستان تقدیر کرده است. پرتاب کردن بیننده به قسمتهای مختلف زندگی اوپنهایمر ضروری به نظر نمیرسید اما مورد تحسین منتقد نیویورک تایمز قرار گرفته و آن را خلاقیتی جذاب دانسته که ارزش فیلم را بالاتر برده است.
### پایان خبر رسمی