، تهران , (اخبار رسمی): توسعه پایدار، توسعهای است که در آن توسعه فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی همزمان با توسعه اقتصادی اتفاق بیفتد و اقتصاد از نظر ارزشی در جایگاه بالاتری نسبت به سایر جنبههای توسعه قرار نگیرد.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست، برای چنین توسعهای نیاز به نیروهای انسانی دغدغهمندی داریم که به باور درونی حفاظت از ارزشهای فرهنگی و زیستمحیطی رسیده باشند. همچنین به قوانینی که این منابع انسانی دغدغهمند را حمایت کنند. همچنین مسئولان و شهروندانی که علاوه بر منافع خود و خانوادهشان به حقوق سایر انسانها و سایر موجودات این کره خاکی، چه در کشور خود و چه در سایر نقاط جهان احترام میگذارند. بهاینترتیب، راهی بس طولانی برای رسیدن به توسعه پایدار داریم.
انسان شهری برای رسیدن به آرامش و درک لذتهای نهفته در طبیعت به آن پناه میبرد تا فشارهای حاصل از زندگی را کاهش دهد. میل به حضور در طبیعت و بهرهمندی از مواهب آن، روزبهروز در حال افزایش است؛ در حدی که این حضور بهتدریج اثرات منفی خود را نشان داده است. مفهوم اکوتوریسم، به منظور کاهش این اثرات و افزایش تأثیرات مثبت جریان گردشگری در طبیعت، رفتهرفته جایگاه مستقلی پیدا کرد تا الگویی مناسب برای استفاده خردمندانه گردشگران از منابع طبیعی باشد.
از اکوتوریسم تعاریف متعددی شده است که در عین تشابه، ابهاماتی را نیز در ذهن مخاطب ایجاد میکند. برخی از این اصطلاحات تنها برای دوره کوتاهی کاربرد داشتند و برخی هنوز هم رایج هستند. در سال 1991، انجمن جهانی اکوتوریسم1 یک تعریف اولیه ارائه داد که به عنوان تعریف مناسب، ساده و گویا به کار میرود: اکوتوریسم سفری است مسئولانه به مناطق طبیعی که موجب حفظ محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی مردم محلی شود. به دلیل اینکه اکوتوریسم بهصورت ایده و نه به عنوان موضوعی آکادمیک، مطرح شده است، بسیاری از گروههای تجاری و دولتها آن را بدون درک ابتداییترین اصولش، ترویج کردهاند. هر یک از بخشهای درگیر در این صنعت اعم از دولت، شرکتها و آژانسهای مسافرتی، اقامتگاهها، جوامع بومی، مراکز فروش مواد غذایی، راهنمایان تور و گردشگران که در حوزه اکوتوریسم فعالیت میکنند، لازم است در پایبندی به اصول اکوتوریسم مسئولانه رفتار کنند. راهنمایان تور و گردشگران که ارتباط مستقیمتری با مقصدهای اکوتوریسم دارند، حتی در نبود دستورالعمل مدون و نظارت از سوی دولت، حقی برای استفادههای ناموزون و مغایر با اصول، از مناطق طبیعی، بکر و آسیبپذیر ندارند. آنها باید اثرات منفی حضور خود در طبیعت را به کمترین میزان کاهش دهند. مسلما حضور انسان در طبیعت آسیبهای متنوعی دارد که با دقت عمل در مدیریت و برنامهریزی سفر میتوان آن را مسئولانهتر کرد تا آسیب کمتری وارد شود. رد پا تنها چیزی است که از اکوتوریسم در طبیعت باقی میماند و عکسها و خاطرات سفر، تنها چیزهایی که از طبیعت نزد اکوتوریستها باقی میماند. فعالیتی که اینگونه عمل نمیکند، اکوتوریسم نیست و اجازه ندارد این نام ارزشمند و پرمعنی را خدشهدار کند.
اکوتوریسم چگونه به حفظ محیطزیست کمک میکند؟
یکی از بزرگترین مشکلاتی که برنامههای حفاظت از محیط زیست با آن روبهرو هستند، نداشتن توجیه اقتصادی فعالیتهای حفاظت از محیط زیست است. بودجههایی که از طریق منابع دولتی در اختیار حفاظت قرار میگیرد، معمولا کافی نیست. بهرهبردارانی که خواهان تصاحب مناطق طبیعی بکر هستند، روزبهروز تعدادشان رو به فزونی است. آنها خواهان بهرهبرداری صرفا اقتصادی و بازگشت سرمایه خود در کمترین زمان هستند؛ بنابراین، منافع ملی و ارزشهای طبیعی برای آنها معمولا جایگاه ارزشمندی ندارد و محدودیتهای ایجادشده از سوی متولیان منابع طبیعی را موانعی بازدارنده برای رونق اقتصادی خود میدانند. مکانهای دستنخورده طبیعی، همواره مورد توجه چنین سرمایهدارانی بوده است که منافع شخصی خود را بر منافع ملی و زیستمحیطی ترجیح میدهند و این مسئله حفاظت را پیچیدهتر میکند. روشهای مستقیم و غیرمستقیمی برای اینکه اکوتوریسم بتواند در حفاظت محیط زیست نقش خود را ایفا کند، وجود دارد.
روش غیرمستقیم
برخی از ساکنان بومی این مناطق، طبیعت پیرامون محل زندگیشان را حق خود برای بهرهبرداریهای سنتی مانند چرای دام، کشاورزی، قطع درختان و شکار میدانند و از نگاه بسیاری از آنها، حفاظت به روشهای رسمی و معمول از این مناطق، چیزی جز تصاحب این حق به وسیله دولت نیست. آنها همواره مترصد بازپسگیری حق خود هستند. اکوتوریسم بر پایه استفاده پایدار از طبیعت و کسب درآمد از آن به منظور حفاظت از این ارزشها استوار است.
روش مستقیم
دولت حفظ منابع طبیعی را امری پرهزینه میداند و عموما امکانات کافی برای حلوفصل مشکلات و مسائل آن وجود ندارد؛ بنابراین، کاملا منطقی است که این مناطق در تلاش باشند به خودگردانی اقتصادی برسند و از درآمدهای حاصل از ورود بازدیدکنندگان، بخشی از هزینههای صیانت از منطقه را تأمین کنند. مدیریت مناطق تحت حفاظت که مساحت نسبتا زیادی هم دارند (10 درصد از خاک هر کشور) پرهزینه است. همچنین نیروهای انسانی و تجهیزات برای مدیریت دقیق و صحیح در این مناطق مورد نیاز است. سایر امکانات و نیازها، از جمله مقابله با شرایط بحرانی، مانند آتشسوزیهای عمدی، شیوع بیماری در میان جانوران، شیوع آفتهای گیاهی، مقابله با کمبود آب و سایر بحرانها، همچنین تجهیزاتی مانند هلیکوپترهای امدادی، اسلحههای بیهوشی، امکانات نقلوانتقال جانوران بیمار و... مستلزم بودجه و منابع مالی است. بهمنظور برقراری پایداری اقتصادی و خودگردانی مالی در پارکها و مناطق تحت حفاظت دنیا، برای بازدید از جاذبههای طبیعی، از گردشگران ورودیه دریافت میشود.
آگاهسازی مردم از اهمیت حفاظت
اجرای برنامههای اکوتوریسم در سطح ملی و منطقهای برای طبقات مختلف مردم، از طریق آشنایی و آگاهسازی آنان با اهمیت حفاظت و ارزشهای میراث طبیعی متعلق به خود آنها، زمینه مشارکت آنان را در امر حفاظت فراهم میکند؛ چنانکه امروزه در بسیاری از کشورهای دنیا که مردم به این سطح از آشنایی رسیدهاند، حتی بر عملکرد دولتها نظارت میکنند و مانع تخریب طبیعت میشوند. جنگلهای سرسبز در صورت مدیریت صحیح برای اکوتوریستها، میتواند برای جامعه میزبان درآمد بیشتری (در مقایسه با استفاده از چوب آنها) فراهم کند. همچنین ارزش جانوران وحشی زنده در زیستگاه طبیعیشان میتواند بیشتر از ارزش لاشه آنها در بازار پراضطراب و ناامن غیرقانونی باشد.
با حضور گردشگران و تعاملات برقرارشده در زمینههای مختلف، ازجمله تبادلات فرهنگی، جامعه بومی بیشازپیش در معرض پاسخگویی به پرسشهای مرتبط با ارزشهای بومی و هویت اصیل خود قرار میگیرد: من کیستم؟ رابطه من و طبیعت پیرامونم چیست؟ چه باورها و خردهفرهنگهایی دارم؟ این خردهفرهنگها ناشی از چیست؟ از طرفی پرسشهای گردشگران علاقهمند به طبیعت و فرهنگ نیز آنها را بیشتر با هویت خود مواجه میکند. آنها میخواهند درباره گذشته خود بیشتر بدانند. هرچه شناخت مردم بومی از ارزشهایی که تاکنون برای آنها عادی بوده است، بیشتر شود ارتباط منطقی و اصیل میان خود و طبیعتشان را بهتر درک میکنند؛ بنابراین برای حفظ آن بیشتر تلاش میکنند.
ارتقای خودباوری و عزت نفس و رضایتمندی از زندگی، حین انجام فعالیتهای اکوتوریستی نیز میتواند یکی از دستاوردهای ارتقای آگاهی جوامع بومی محسوب شود. مجموعهای از این تأثیرات، سرمایه اجتماعی جامعه را بالا میبرد و احساس مسئولیت در برابر ارزشهای طبیعی و فرهنگی را در آنها ایجاد و تقویت میکند. در چنین شرایطی، جامعه بومی به آتشسوزی جنگل پیرامون محل زیست خود بیاعتنا نمیماند و هنگام استفاده از منابع آبی، برای مزرعه و دام خود غیرمسئولانه رفتار نمیکند. همچنین به سبب اختلافات قومی با استان مجاور، مسیر آب رودخانه را منحرف نمیکند و به صرف اینکه گونه جانوری در خطر انقراضی با نام استان دیگری شناخته شده است، برای حفاظت از آنگونه دچار تردید و ابهام نمیشود.
### پایان خبر رسمی