، تهران , (اخبار رسمی): «در معماری و شهرسازی هرچقدر فکر ما معطوف به کالبد باشد، پیشرفتی رخ نمیدهد، اما هرچقدر نگاه ما معطوف به اجتماع، مشارکتاجتماعی، تغییر روش زندگی مردم باشد، اثرات مثبت معمارانه و شهرسازانه آن را در میانمدت و بلندمدت خواهیم دید.» اینها بخشی از باورهای محمدمهدی حجت در نقد معماری معاصر است.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی وزارت راه وشهرسازی ، محمدمهدی حجت را دوستداران میراثفرهنگی و معماری کشور خوب میشناسند. وی اگر چه برای مدت کوتاهی پای به شورای شهر گذاشت اما به دلیل دغدغههای خود که عموما از جنس میراثفرهنگی و معماری بود سیاست را نپسندید و به جایگاه اصلی خود؛ میراثفرهنگی و تدریس معماری در دانشکده معماری دانشگاه تهران بازگشت. وی فوقلیسانس معماری خود را از دانشگاه تهران و دکترای حفاظت از بناهای تاریخی را از دانشگاه یورک انگلستان دریافت کرد.
از جمله فعالیتهای اجرایی این معمار معاصر در طول سالیان، جانشینی وزیر در سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران، عضویت شورای مشورتی کمیته ملی یونسکو، ریاست سازمان میراث فرهنگی کشور و جانشینی وزیر فرهنگ در شورای عالی معماری و شهرسازی است.
محمدمهدی حجت تعریف خود از معماری معاصر را با تکیه بر تصویری از آنچه دنیای واقع در آیینه به تصویر میکشد معرفی میکند. وی معتقد است که دنیای بیرون نمادی از دنیای درون است. دنیایی که تمامی تصورات و طرز فکر جامعه خود را به تصویر میکشد. حجت چالشهای معماری معاصر را در نوع دیدگاه افراد به زندگی تعریف و تاکید میکند که نمیتوان معماری را امری انتزاعی و جدای از اتفاقات پیرامون جامعه دانست.
حجت میگوید: بیشک، عوامل مختلف محیطی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی بر معماری تاثیر میگذارند، زیرا معماری آیینه تفکرات جامعه است. معماری معاصر، بیشک، مبتنی بر زندگی امروز، مواد و مصالح امروزی، اقتصاد، سیاست و تکنولوژی امروزی است. همه آن چیزهایی که در زندگی امروز ما وجود دارد ظرف زندگی ما را تشکیل میدهد و طبیعی است که معماری معاصر از همه آن نیروهایی که معاصر هستند نشات بگیرد.
به گفته این معمار، اینکه انتظار داشته باشیم تا در معماری همواره پیرو بیچون و چرای معماری گذشته باشیم راه را به خطا رفتهایم. همانطور که در نجوم، اقتصاد، پزشکی و سایر علوم معاصر، بهروز بودن یک ویژگی منحصر بهفرد به شمار میرود، باید در مورد معماری نیز این نگاه وجود داشته باشد.
استاد معماری دانشگاه تهران تصریح میکند: معماری نیز باید مانند تمامی علوم راه طولانی گذشته را طی کرده و به امروز رسیده باشد. معماری معاصر باید به معماری گذشته خود نظر داشته باشد و در عینحال خود را به تمامی علوم روز مجهز کرده باشد در غیر اینصورت به خطا رفته است.
حجت معتقد است: هیچ علمی در عالم نیست که مبتنی بر گذشته نباشد. اما از آنجا که در شرایط امروزی، موارد بیربط فراوانی به نام خلاقیت و نوآوری شنیده میشود ما را به یاد شعبدهبازی میاندازد؛ همانقدر نزدیک و همانقدر غیرواقع.
وی با اشاره به اینکه معماری، شعبدهبازی نیست و بر علوم زمانه تکیه دارد و در عینحال به گذشته نیز بیتوجه نیست میگوید: معماری طبعیتا فرزند همه تجربیات گذشته خود است البته فرزندی که هم اکنون متولد شده است و باید ویژگیهای خود را داشته باشد. درست مانند فرزندی که اگرچه هویت خود را دارد اما بخشی از داشتههای خود را از پدر و مادر خود به یادگار گرفته و خود برای خلق یک زندگی پا به عرصه وجود گذاشته است.
حجت در مورد وضعیت شهرسازی و معماری معاصر و رابطه آنها و همچنین چالشهای امروزی آنها میگوید: معماری و شهرهای کنونی هر دو ظرف زندگی ما هستند. از آنجا که شکل زندگی امروزی به هم ریخته شده ظرف زندگی ما نیز به هم ریخته است؛ معماری آیینه زندگی انسان است. ما به هر شکلی که باشیم معماری ما نیز تاثیر خواهد پذیرفت و به همان شکل در خواهد آمد.
رئیس ایکوموس با اظهار تاسف و انتقاد از وضعیت شهرسازی معاصر تاکید میکند: زمانیکه انسانهای معاصر تبدیل به افرادی میشوند که چشمهای خود را میبندند و تنها سود آنی را درک میکنند، طبیعتا ساختمانها نیز به همان شکل درخواهند آمد؛ همانقدر چشم بسته و بیهویت نسبت به گذشته و آیندهای که در پیش است.
حجت، چالش انسان معاصر را نبود آرامش و آسایش عنوان میکند و ادامه میدهد: آسایش و آرامش دو عنصر مهم گمشده امروزی ما هستند. معماری و شهرسازی امروز ما نیز نمادی از واقعیت امروزی ما است. بنابراین وقتی ما تغییر کردیم، زندگی مان نیز تغییر کرد و فضاهای تشکیل دهنده زندگی ما نیز تغییر کردند. برای آنکه این وضعیت اصلاح شود نیز چارهای نداریم مگر آنکه خود، تغییر و به اصلاح روی آوریم.
رئیس سابق سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در پاسخ به این پرسش که چه مجموعه عواملی باعث شدند تا ما از معماری گذشته خود فاصله بگیریم و به سمت معماری که فکر میکنیم مدرن است حرکت کنیم؟ اینگونه پاسخ میدهد: علت این است که ما زندگی خود را فراموش و شروع کردیم به تقلید کردن از دیگران و دلایل آن هم شاملِ حکومت، سیاست و فرهنگ بود. به واقع همه عوامل دخالت داشتند زیرا از یک زمانی به بعد، مردم کشور ایران، این اندیشه را داشتند که به سبک و سیاق پدران خود زندگی نکنند یا سبک زندگیشان باید تغییر کند. چون این سیاستها اِعمال شد، راه رفتن خودمان را فراموش کردیم و از آنجا که راه رفتن دیگران را نیز به درستی نیاموختیم معماری و شهرسازیمان به وضعیت امروز دچار شد.
حجت میگوید: ما اگر راه رفتن دیگران را بلد بودیم حداقل شهرهایمان مانند شهرهای اروپایی بود و اگر هیچ تقلیدی از دیگران نکردیم مثل شهرهای گذشته خود میشدیم. اما در شرایط فعلی راه رفتن خودمان را هم از یاد بردهایم فقط به این علت که زندگیمان تغییر کرده است.
وی میافزاید: یک تصور بسیار خطرناک وجود دارد که فکر میکند شهر، معماری و ساختمانها جدای از زندگی انسانها و شکل انسانها، موجودیت دارد. معماری تصویری در یک آیینه است. بدینمعنا، هرجوری که فکر و اندیشه کنیم معماری ما نیز بر همان اساس شکل خواهد گرفت.
به گفته وی، معماری ما درست از زمانی که شروع به تقلید کرده و سعی کردیم ادای کشورهای دیگر را دربیاوریم و راه آنها را پیش گرفتیم به ناکجاآباد رسید.
حجت همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا از مجموعه اقدامات وزارت راه و شهرسازی در باززندهسازی شهرها، تشکیل ستاد بازآفرینی شهرها و مشارکت معماران و شهرسازان در مجموعه تصمیمات اخذ شده که توجه و رویکردشان به تاریخ معماری و شهرسازی معاصر است میتوان اینگونه تلقی کرد که معماری ایران در آستانه ورود به تاریخ معماری معاصر است؟ میگوید: اگر همه اقدامات با توجه به جنبههای اجتماعی موضوعات و اصلاح زندگی باشد و نه کالبد، همه چیز تغییر خواهد کرد.
وی میافزاید: در معماری و شهرسازی هرچقدر فکر ما معطوف به کالبد باشد، پیشرفتی رخ نمیدهد. اما هرچقدر نگاه ما معطوف به اجتماع، مشارکت اجتماعی، تغییر روش زندگی مردم باشد، در میان مدت و بلندمدت اثرات مثبت معمارانه و شهرسازانه آن را خواهیم دید.
### پایان خبر رسمی