، تهران , (اخبار رسمی): محمد حسن مبارکی دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران است. او همچنین معاون پژوهشی این دانشکده هم هست. با دکتر مبارکی در رابطه با موانع پیش پای استارتاپها و کسب وکارهای نوپا گفتوگو کردهایم.
چون شروع کسب و کار آسان نیست و در ابتدای کار کوهی از مشکلات و دردسر پیش روی شما قرار دارد، تیم باید منسجم باشد تا در طوفان مشکلات حفظ شود.
دفترشما: صحبت از «استارتاپها» بحث روز است و همه از لزوم حمایت از این کسب و کارهای نوپا میگویند، اما طبق آمار ۹۰ درصد از آنها شکست میخورند، به نظر شما مشکل کار کجاست؟
کارآفرینی به نوعی هنر آغاز کردن است. اتفاقا کتابی هم با همین عنوان وجود دارد که خواندنش توصیه میشود. کارآفرینان آغازگر کار هستند و باید از انگیزه فراوانی برخوردار باشند، وقتی که یک کار شروع شد کارآفرینان باید هنر متقاعد سازی و کار تیمی داشته باشند، چون شروع کار آنها جمعی است. در کار جمعی وقتی سازگاری روانشناختی بین افراد وجود نداشته باشد موجب میشود که آن تیم منسجم و یکپارچه نباشد. چون شروع کسب و کار آسان نیست و در ابتدای کار، کوهی از مشکلات و دردسر پیش روی شما قرار دارد، تیم باید منسجم باشد تا در طوفان مشکلات حفظ شود.
دفترشما: نخستین گام برای این تیمسازی چیست؟
برای تیمسازی آزمونی وجود دارد به نام FIRO-B که سازگاری روانشناختی اعضا را نشان میدهد و در واقع تکنیکی است که وقتی عدهای میخواهند استارتاپی شروع کنند در این آزمون شرکت میکنند تا مشخص شود که آیا با همدیگر اشتراک فکری دارند یا خیر؛ این پرسشنامه که به فارسی هم ترجمه شده بر اساس این نظریه است که تیم آغازگر باید اعضایی با روحیات مختلف و متنوع داشته باشد و به فرض یکی توفیقطلب باشد، یکی دارای صمیمت بالا باشد، دیگری شم مدیریتی داشته باشد … تا این افراد مکمل هم باشند و بتوانند کار را پیش ببرند.
از منظر مدیریتی اعضا باید چنین ویژگیهایی داشته باشند اما اگر بخواهیم با نگاه کارآفرینی به موضوع نگاه کنیم بحث مفصل دیگری میطلبد.
برای دانلود آزمون FIRO-B اینجا کلیک کنید.
دفترشما: به نظر میرسد موانعی هم وجود دارد که ویژه ایران است و شرایط کار را دشوارتر کرده است شما چقدر به وجود این موانع اعتقاد دارید؟
فضای کسب و کار در ایران فضای مساعدی نیست و من همواره این فضا را به مانند میدان مین در دوران جنگ تشبیه میکنم. جوانانی که میخواهند وارد عرصه کسب و کار بشوند برخلاف سایر کشورها با موانع زیاد روبرو هستند و هر چند در سطوح بالای دولت شعار حمایت از کارآفرینان داده میشود ولی در سطوح پایینتر آدمهای بوروکرات و بخشنامههای دست و پا گیر فراوان اند که فرایند صدور مجوز و ..را طولانی و فرسایشی میکنند.
آغاز کسب و کار سخت است، از طرف دیگر پیامهای ناامیدکننده از داخل و خارج که برای تخریب انگیزه افراد است مخابره میشود، اکنون کسب پولهای بادآورده تبدیل به ارزش شده است و اگر انسانها بخواهند با تلاش و کوشش کسب وکاری را پیش برند به یک نوع مخالف جریان حرکت کردهاند، خب در این شرایط جوان پرشور برای راهاندازی استارتاپ با بحران زیادی مواجه میشود بنابراین باید تیمش بالنده باشد، تیمی که اقیانوس باشد و مشکلات مثل قطرهای در آن گم شود نه اینکه با یکی دو بحران از هم بپاشند.
دفترشما: راهکار شما برای غلبه بر این بحرانها چیست؟
در این شرایط ما باید در شتابدهندهها حامیان و منتورهای خوبی داشته باشیم که اطلاعات مکفی را به علاقهمندان بدهند و مهارتهای رفتار کارآفرینانه را آموزش دهیم. به طور مثال در کلاس رویکرد سازمانی با رفتار کارآفرینانه، دانشجو بارها پیش من آمده و دلیل شکست کسب و کار خود را بیاطلاعی از این مفاهیم عنوان کرده است. خب اینها نشان میدهد که جای دورههای مهارتهای کارآفرینی خالی است. پس باید مهارتها و شتاب دهندهها موثرتر شوند و بتوانند نقش تقویتی خود را به خوبی ایفا کنند.
دفترشما: یکی از مسائل اصلی و مشکلات اصلی استارتاپها هزینه اولیه راهاندازی است که اجاره دفتر و استخدام منشی هزینه زیادی را در ابتدای کار تحمیل میکند. با توجه به اینکه اخیرا برونسپاری این فعالیتها با شیوههایی چون دفتر کار مجازی و منشی مجازی پدید آمده است تا چه حد میتوان از این طریق به استارتاپها کمک کرد؟
بله چنین هزینههایی در ابتدای راه وجود دارد و با همین خدماتی که شما گفتید قابل حل است. اما مشکل بزرگتر همان مسائلی است که ذکر شد مثل بحرانهایی که در ابتدای راه به وجود میآید.
دفترشما: خب آیا همین اجاره دفتر در شهر تهران که هزینه اجاره ماهانه یک اتاق کوچک میلیونی است، نمیتواند بحرانزا باشد؟
بله، اینها مسائل قابل حلی است که با راههای نوینی که پیشنهاد شده میتوان بر آنها غلبه کرد، اگر پول اجاره دفتر بزرگ را ندارند خب با دفتر کوچکتر و یا حتی میتوانند از زیرزمین خانه پدری شروع کنند و یا میتوان با برونسپاری برخی خدمات و غیره بر این مسائل غلبه کرد، اما بحران اصلی، مسائل فکری و معنابخشی است، باید با آموزش معنابخشی و موفقیت بر این موانع نرمافزاری و فکری غلبه کرد و موانع سخت فزاری در نهایت با تمهیداتی قابل حل است.
دفتر شما: با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
### پایان خبر رسمی