چاپ پنجم «تو نمی‌توانی روزم را خراب کنی»

سه‌شنبه 97/10/11، تهران , (اخبار رسمی): مدت زیادی طول کشید تا پی بردم که وقتی کسی در جایی گیر می‌کند، به این دلیل است که بیشتر به قصه‌ی گیر کردن خودش چسبیده است تا اینکه دلش بخواهد خودش را از آن تنگنا نجات بدهد.

همیشه راه‌هایی ساده و در ضمن عمیق وجود دارد که با استفاده از آنها نگذارید کسی یا چیزی روز شما را خراب کند. کتابی بسیار خوب که حال و هوای این روزها را روبراه می‌کند

به گزارش انتشارات لیوسا، چاپ پنجم کتاب «تو نمی توانی روزم را خراب کنی» به نگارش «آلن کلاین» و ترجمه «نفیسه معتکف» توسط نشر لیوسا به بازار نشر عرضه شد. هدف این کتاب بیداری و هشیاری خواننده است که بی‌خودی قدرت خود را به خاطر کسی یا چیزی هدر ندهد. آنچه می‌خوانید، گزیده‌ای از این کتاب است:

از کمال گرایی دست بردار. یکی از مواردی که خیلی سریع روز تو را خراب می‌کند، اصرار ورزیدن به این است که همه چیز باید عالی و بی‌نقص باشد. متاسفم رفیق، اما این امکان ندارد. هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند به حد کمال برسد. دنیا هم کامل و بی‌عیب و نقص نیست.

عیب و ایراد بخشی از زندگی است. دنیا پر از کمی و کاستی است. حتی گل سرخ و بعضی از گل‌های دیگر خار دارند. با این حال آن‌ها زیبا هستند و بویی خوش دارند.

در ضمن توجه کرده‌ای که هوا هم همیشه عالی و بی‌نقص نیست؟ گاهی بارش بیش از حد یا کمبود باران داریم. زمانی که باید بهار باشد، برف می‌بارد. گاهی در جاهایی گردباد می‌آید که قبلا هرگز دچار آن نشده بوده است.

مردم هم کامل و بی‌نقص نیستند! آنها نه سر قول خودشان هستند و نه به موقع سر قرارشان می‌آیند. وقتی دلت هوس سکوت و آرامش کرده است آنها داد و قال راه می‌اندازند و وقتی دلت می‌خواهد با کسی حرف بزنی، سکوت می‌کنند. آنها تنبل، گاهی بی‌ادب و گستاخ، و حتی بدبو هستند.

اصرار ورزیدن به کامل و بی‌نقص بودن یعنی وقت هدر دادن. تو هرگز از زندگی‌ات راضی نخواهی بود چون همیشه موردی وجود دارد که طبق خواسته‌ات نیست. خودرو کمی قر شده، هواپیما یک ساعت تاخیر دارد، پیشخدمت یادش رفته سس سالاد را همراه آن بیاورد.

سال‌های زیاد تلاش کردم کامل باشم. حتی زیر کاسه‌ی توالت را هم تمیز می‌کردم چون مادرم عقیده داشت شاید کسی به آن زیر نگاهی بیندازد. بعد متوجه شدم که کسی به آن قد کوتاهی به خانه‌ام نمی آید.

از نظر من، تمام ناراحتی‌ها، عقب‌نشینی‌ها و سرخوردگی‌های زندگی‌ام می‌تواند زنگ هشداری باشد که به من خاطر نشان می‌کند زندگی معرکه است. من خودم هستم که برچسب خوب یا بد، منفی یا مثبت به زندگی‌ام می‌زنم.

این کتابی است که می‌توان هر کدام از 52 موضوع آن را که د‌ل شما خواست باز کنید و بخوانید و اصلا لازم نیست به ترتیب و پشت سر هم باشد. اگر هم خواستید می‌توانید پشت سر هم بخوانید. مهم نیست از کجا شروع کنید. مهم این است که هر هفته یک تقویت‌کننده‌ی ذهنی واقعی داشته باشید.

این کتاب هم مثل یک باتری است که دارد ضعیف می‌شود. این کتاب زنگ هشداری است که خاطر نشان می‌کند هر موقع ناراحت و دمغ هستید باید حال و هوای خود را تغییر دهید. حکم یادآوری را دارد که می‌گوید حق انتخاب دارید. می‌توان خود را به کری زد تا صدای لذت و خوشی زندگی را نشنوید، یا اینکه می‌توان با عوض کردن باتری زندگی، اوضاع و احوال خود را تغییر داد. با این پنجاه و دو موضوع یا زنگ بیدار باش، با در اختیار گرفتن دوباره‌ی قدرت خود و اجازه ندادن به دیگران یا موقعیت‌ها که روز شما را خراب کنند، می‌توانید کیفیت زندگی خود را بالا ببرید.
 

### پایان خبر رسمی