، (اخبار رسمی): اختلال وسواس فکری، به طور خلاصه به عنوان OCD شناخته میشود، یک بیماری مزمن است که در آن افراد تمایل دارند که کنترل کامل بر تمام جوانب زندگی خود و محیط اطراف خود را به دست آورند و وقوع رویدادها و واقعیتها را به تمامی جزئیات خودشان تنظیم و مدیریت کنند.
افکار مزاحم به افکاری اشاره دارند که گاهاً بدون هیچگونه ارتباط یا پیشزمینهای به ذهن انسان میآیند و باعث میشوند که فرد از حالت روتینی خود خارج شود.
اختلال وسواس فکری، به طور خلاصه به عنوان OCD شناخته میشود، یک بیماری مزمن است که در آن افراد تمایل دارند که کنترل کامل بر تمام جوانب زندگی خود و محیط اطراف خود را به دست آورند و وقوع رویدادها و واقعیتها را به تمامی جزئیات خودشان تنظیم و مدیریت کنند.
به عنوان مثال، فردی ممکن است به نوعی اختلال وسواس فکری داشته باشد که به ویروسی مبتلا شدن را میترسد و به همین دلیل تلاش میکند تا کنترل کامل بر اطرافیان و محیط اطراف خود را به دست آورد و از همه چیز دوری کند تا از ابتلا به این ویروس جلوگیری کند و جان خود را حفظ کند.
این نگرانی تا حدی قابل درک و مشروع است، اما وقتی به اندازهای برای زندگی روزمره فرد مخرب و محدودکننده شود که او را از مسیر عادی زندگی اش منحرف کند، آنگاه به یک مسئله جدی و مزمن تبدیل میشود.
اختلال وسواس فکری به عنوان یکی از اختلالات عصبی و روانشناختی تشخیص داده میشود و با دستهبندی در زیرمجموعههای اختلال وسواس، شامل افکار مضطرب کننده و رفتارهای تکراری، تأثیر مخربی بر زندگی فرد و اطرافیانش دارد.
سازمان جهانی بهداشت در گزارش خود در سال 2001 به این نکته اشاره کرد که اختلال وسواس فکری یکی از 20 بیماری اصلی است که میتواند به ناتوانی در ادامه زندگی افراد منجر شود. همچنین این گزارش بیان کرد که اختلال وسواس فکری چهارمین اختلال فکری رایجتر از فوبیا، افسردگی و اختلالات مرتبط با مصرف مواد مخدر است.
تمام این اطلاعات نشاندهنده اهمیت اقدامات پیشگیری و درمان این اختلال عصبی است و تأثیرات آن بر زندگی اجتماعی و شغلی فرد را نمایانگر میشود.
آشنایی با انواع وسواس فکری
وسواس فکری به صورت متنوع و گوناگون میآید، به طوری که فرد مبتلا به هر یک از این انواع وسواسها ممکن است واکنشها و بازخوردهای مختلفی نسبت به آنها نشان دهد. این تنوع در وسواسها باعث میشود که ارائه درمان و مشاوره در این زمینه نسبت به بسیاری از بیماریهای روانی و عصبی دیگر چالشبرانگیزتر و پیچیدهتر باشد.
وسواس بررسی
در طول دوران زندگی ما، اغلب با افرادی روبهرو میشویم که به منظور حصول اطمینان از انجام یک کار خاص، چندین بار اجزای مختلف و جوانب مختلف آن کار را بازبینی و بررسی میکنند.
در واقعیت، اختلال وسواس باعث میشود که فرد به منظور پیشگیری از وقوع اتفاقاتی که غالباً ناخوشایند هستند، تمام چیزها را تا حدی که ممکن است، بازبینی و کنترل کند.
به عنوان مثال، شخصی که از این اختلال رنج میبرد، به منظور خروج از خانه، هر نوع سناریوی ناخوشایندی را که ممکن است در ذهنش تداعی شود، تصور میکند و تلاش میکند تا از وقوع همه این سناریوها جلوگیری کند.
وسواس بررسی چه نشانه هایی دارد؟
علائم اختلال وسواس چک کردن معمولاً شامل رفتارهایی میشود که فرد مبتلا در هر بار خروج از خانه انجام میدهد، به طور مکرر و بدون توقف آنها را بررسی میکند. این علائم ممکن است شامل چیزهایی مانند بررسی قفل در خانه، بررسی شیرهای گاز و آب، جدا کردن پریز از تمام وسایل برقی، بلند کردن تمام اشیاء ارزشمند در خانه و موارد مشابه باشد.
فرد مبتلا به اختلال وسواس بررسی به دلیل افزایش شدید اطمینان، در هر مرتبه از خارج شدن از خانه هزاران بار این اقدامات را انجام میدهد و هربار که چیزی را بررسی میکند، اعتماد به نفسش تضعیف میشود و برای چک کردن مجدد لیست بازبینیها، خود را آماده میکند.
یکی از عوارض بزرگ این نوع رفتار، این است که فرد دائماً ذهن پرت و شلوغی دارد و سناریوهای نادرست و اشتباهی را در ذهن خود مدام مرور میکند. این باعث میشود که گاهاً به مسائل اساسی و مهمترین چیزها که باید بررسی کند، فراموش کند. این افراد باور دارند که باید همیشه این بازبینیها را انجام دهند، زیرا اتفاقات ناخوشایند همیشه در انتظارشان است.
به عنوان مثال، ممکن است این افراد به اندازهی زیادی مراقب باشند که در غیاب آنها، خانه آتش نگیرد، به گونهای که حتی از قفل شدن درها نیز اطمینان نداشته باشند. این افزایش شلوغی ذهنی باعث میشود که در برخی مواقع به مسائل مهمتر و اصولی دقت نکنند، و این به اعتقاد آنها منجر به وقوع اتفاقات ناخوشایند شود، چرا که افراد عموما به اهمیت وقوع افکار خود در دنیای واقعی اکتفا میکنند و تصور میکنند که هر چیزی که در ذهن آنها متصور شود، در نهایت در دنیا و واقعیت زندگی خواهد یافت.
وسواس آلودگی
اختلال وسواس آلودگی زمانی رخ میدهد که فرد احساس میکند همه چیز در دور و اطراف او آلوده است، چه در محیط داخل خانه و چه در محیط خارج از خانه. این افراد به شدت نگران آلودگیها و باکتریها هستند و باور دارند که همه چیز باید به صورت مرتب شستشو و ضدعفونی شود.
نشانه های وسواس آلودگی
علائم وسواس آلودگی شامل رفتارهایی میشود که فرد مبتلا به این اختلال در آنها افکار واضحی دارد و به شدت مشغول به تمیز کردن و ضدعفونی کردن میشود. این رفتارها شامل تمیز کردن مکرر اجزای خانه، شستشوی مکرر اعضای بدن مانند دستها و مسواک کردن مکرر، استفاده بیش از حد از مواد ضدعفونی کننده در مکانهای بسته مانند دستشویی و حمام میشود. فرد مبتلا به این نوع از اختلال وسواس فکری تلاش میکند تا با انجام این اقدامات احساس آرامش و تمیزی کند.
گاهاً این تمیزی بیش از حد، به خطرهایی دیگر نیز منجر میشود. به عنوان مثال، فردی که از مواد ضدعفونی کننده برای شستشوی دستهای خود بیش از حد استفاده میکند، ممکن است باعث شود تا پوست دستهایش بسیار خشک و بیانعطاف شود و استفاده مکرر از این مواد ممکن است به مشکلات جدی پوستی مانند اگزما و خشکی پوست شدید منجر شود.
در تفسیرهای دینی و مذهبی همواره تأکید بر اهمیت میانهروی و حفظ تعادل و توازن است. علماء و پیامبران انسانها را به این اصل تشویق کردهاند که حتی در اعمال و انجام وظایف دینی، به میانهروی پایبند باشند و از افراط و سرکشی دوری کنند، زیرا افراط میتواند به نفع نیکوکاری نباشد و به جای افزایش ایمان، سنگینی و سختی به زندگی اضافه کند.
وسواس احتکار
در فرهنگ ایرانی، جمله معروفی از گذشته وجود دارد که میگوید: "هر چیزی که خوار آید یک روز به کار آید." این جمله ارتباطی با اختلال وسواس احتکار دارد، که فرد مبتلا به این اختلال به اشتباه فکر میکند هر چیزی که در دست دارد، حتی اگر به نظر بیفایده و بدون استفاده باشد، باید نگهداری شود زیرا احتمالاً در آینده ممکن است به آن نیاز پیدا شود. در واقعیت، اختلال وسواس فکری احتکار به معنای عدم توانایی فرد در دور انداختن وسایل و اشیاء قدیمی است. این اشیاء با وجود بیاهمیتی و بیفایده بودن، همچنان نگهداری میشوند.
وسواس افکار مزاحم
در تعریف کلی، افکار مزاحم به افکاری اشاره دارند که گاهاً بدون هیچگونه ارتباط یا پیشزمینهای به ذهن انسان میآیند و باعث میشوند که فرد از حالت روتینی خود خارج شود. این افکار غالباً با احساسات منفی مانند خشم و وحشت همراه هستند و وسوسههایی را به وجود میآورند. پس از مواجهه با این افکار مزاحم، فرد تلاش میکند تا با تخلیه احساساتش و تسکین این افکار، روحیه خود را به حالت طبیعی برگرداند.
ویژگی مشترک این افکار مزاحم این است که هیچکدام از آنها به صورت اختیاری تولید نمیشوند، یعنی افراد از قبل نمیخواهند با این نوع افکار مبارزه کنند. بدیهی است که این افکار همراه با تغییرات رفتاری و حالتی در فرد همراه است. پس از ظهور این افکار، فشار خون فرد افزایش مییابد و او احساس پریشانی و بیحالی میکند.
موارد معمولی از افکار مزاحم شامل وسواسهایی در موضوعات زیر میشوند:
- روابط با دیگران
- افکار خشونت آمیز و کشتن دیگران
- خودکشی
- ترسها و ترس از خرافات و اشیاء نامعقول
این افکار میتوانند برای افراد مبتلا به اختلال وسواسی، منشأ از اضطراب و استرس بزرگ شوند و در زندگی روزمره آنها تأثیرات مخربی داشته باشند.
وسواس تقارن
یکی از انواع وسواس فکری، اختلال وسواس تقارن و نظم است که در آن فرد مبتلا تمایل دارد تا هر چیزی در محیطها مختلف، از جمله خانه یا مکانهای دیگر، دارای یک تقارن خاص باشند. این تقارن باید از نظر ابعاد و اشکال و حتی رنگها رعایت شود.
به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به این نوع اختلال، ممکن است هر روز ساعتها وقت خود را صرف تنظیم کردن قفسه کتابهای خود کند تا کتابها به گونهای در قفسه قرار گیرند که دارای تقارن و نظم باشند. این وسواس باعث میشود که فرد در مواجهه با موقعیتهایی که این تقارن نقض میشود، احساس ناراحتی کند و اگر در مکانی حضور داشته باشد که این نظم رعایت نشده باشد، سعی میکند تا حد امکان این تقارن را در آن مکان ایجاد کند تا احساس آرامش کند. این وسواس ممکن است در جمعیت عامه یا مکانهایی که این تقارن و نظم وجود نداشته باشد، برای فرد مشکلساز شود و او را به رنج بکشاند.
وسواس فکری چه علائمی دارد؟
در میان افراد مبتلا به وسواس فکری، مشاهده میشود که بسیاری از آنها دارای زمینههای وسواسی از کودکی بودهاند. این اختلال معمولاً توسط افراد بزرگتر در خانواده یا محیط اطرافیان به آنها تحمیل شده و به آنها دیکته و اجبار شده است. نشانهها و علائمی که در کودکی و نوجوانی این افراد مشاهده میشود، با گذر زمان و رشد به شدت تشدید میشود و علائم شدیدتر و کنترل ناپذیرتری به خود میگیرد.
علائم و نشانههای اختلال وسواس فکری شامل موارد زیر میشوند:
1. ترس از آلودگیها: فرد ممکن است بیدلیل و نگران از آلوده شدن به بیماریها یا مواد آلوده باشد.
2. ترس از برخورد با آسیبها: فرد ممکن است به وسواسی از برخورد با مواردی که به نظرش خطرناک هستند، روبرو شود.
3. شستشو مرتب وسایل و تجهیزات: فرد ممکن است وسواسی به شستشو و تمیزی موارد روزمرهاش داشته باشد.
4. نگرانی از صحت واقعیت: افراد ممکن است نگران صحت واقعیتها و رخدادها باشند و از دست آویزهایی مثل قسم خوردن برای اطمینان از صحت واقعیت استفاده کنند.
5. نگرانی از دست دادن چیزها: فرد ممکن است به وسواسی از از دست دادن اشیاء دچار شود.
این علائم اختلال وسواس فکری از مشکلات شایعی در افراد مبتلا به این اختلال هستند.
وسواس فکری و ژنتیک
همانطور که توضیح دادیم، وسواس فکری دارای زمینههایی است که از کودکی در ذهن افراد شکل میگیرد. این زمینهها اغلب از محیط خانه و خانواده به کودک و نوجوان منتقل میشود. در نتیجه، میتوان ادعا کرد که ژنتیک رفتاری و تکرار این وسواسها در محیط خانواده باعث میشود که در ذهن کودک یک نوع رفتار به نام "وسواس" شکل گیرد. هر چه این رفتارها و افکار تکراری بیشتر در زمان رشد کودک تکرار شود، وسواسها در ذهن کودک ریشههای قویتری پیدا میکنند.
چه افرادی بیشتر دچار وسواس فکری می شوند؟
مبتلایان به وسواس فکری میتوانند افرادی از هر سن، جنسیت و قومیت باشند و هیچ محدودیتی در این مورد وجود ندارد. اگرچه نمیتوان محدودیت دقیقی برای این گروه افراد قائل شد، اما آمارهای مرتبط با این اختلال از سوی سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که معمولاً مبتلا به وسواس فکری در ردهی سنی 19 تا 24 سالگی قرار میگیرند.
همچنین باید توجه داشت که این آمار نمیتواند اطلاعات دقیقی از زمان بروز این اختلال را ارائه دهد. اما در این ردهسنی معمولاً افراد بیشتر وارد زندگی اجتماعی میشوند و این ممکن است باعث شود که این اختلال بیشتر مورد توجه قرار گیرد، زیرا در محیطهای اجتماعی بزرگتر که فرد مستقل زندگی میکند، رفتارها و افکار مرتبط با وسواس به نوعی مورد توجه و تحقیر دیگران قرار میگیرد.
وسواس فکری و سایر اختلالات روانی
اختلال وسواس فکری ممکن است زمینهای برای بروز دیگر اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی، گوشهگیری، ترس، و فوبیا فراهم کند. به عبارت دیگر، وجود اختلال وسواس فکری ممکن است باعث شود که فرد به مشکلات روانی دیگر نیز بیافتد. به همین دلیل، مشاوران توصیه میکنند که بلافاصله پس از تشخیص اختلال وسواس فکری، فرد به روانشناس متخصص مراجعه کند تا از وقوع این اختلالات دیگر جلوگیری شود. این اقدام به موجب تشخیص زودهنگام و درمان مشکلات روانی میتواند به بهبود و بهبودی روانی فرد کمک کند.
وسواس فکری و افسردگی
روابط میان افسردگی و وسواس فکری به دو شکل ممکن است:
1. افسردگی به عنوان عامل پایه: این ممکن است اتفاق بیفتد که افسردگی عامل اصلی برای بروز و تشدید علائم وسواس فکری باشد. افرادی که با وسواس فکری مبتلا هستند، اغلب احساس ناامیدی، بیارزشی، ناراحتی و اضطراب شدیدی را تجربه میکنند که همه اینها از علائم افسردگی است. این احساسات افسردگی ممکن است باعث بروز و تشدید علائم وسواس فکری شوند و یک حلقه تداومی بین دو اختلال ایجاد کنند.
2. وسواس فکری به عنوان عامل پایه: در موارد دیگر، OCD ممکن است به عنوان یک عامل پایه برای بروز افسردگی عمل کند. افراد مبتلا به وسواس فکری با وسواسها و عملکردهای جبرانی طولانی مدت روبرو هستند که ممکن است باعث بروز ناامیدی، خستگی و در نهایت افسردگی شوند. این مسئله میتواند به تشدید افسردگی منجر شده و یک حلقه منفی میان دو اختلال ایجاد کند.
درمان وسواس فکری
تشخیص و درمان وسواس فکری میتواند پیچیده باشد، زیرا افراد ممکن است چندین سال با این اختلال زندگی کرده و بدون آگاهی به آن دچار باشند. این اختلال معمولاً به طور ناخودآگاه در رفتار و افکار فرد جا افتاده و تعاملات روزمره او را تحت تأثیر قرار میدهد. اما پزشکان و روانشناسان تلاش میکنند تا واقعیت این اختلال را برای فرد مشخص کنند و به او توضیح دهند که این اختلال عصبی چگونه زندگی او را تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش عملکرد مثبت روزانه اش شده است. همانطور که گفته شد، اختلال وسواس فکری به گونهای در روحیه، افکار و شخصیت فرد جا افتاده است که فرد فکر میکند افراد دیگری که به اندازه او حساسیت ندارند، بیخیال و بیقید و بندی هستند و به ندرت به فکر درمان این اختلال برای خودشان میافتند.
درمان وسواس فکری دارای دو رویکرد اصلی است که بسته به شدت اختلال و تشخیص پزشکی مورد استفاده قرار میگیرد.
روان درمانی وسواس فکری
در طول فرآیند درمان وسواس فکری، پزشک روانشناس تلاش میکند تا ارتباط عمیقی با مراجعهکننده برقرار کند. او سعی دارد به عمق لایههای فکری شخص فرو برده و علت ظهور وسواسهای ذهنی را درک کند. بر اساس شناختهشدن نحوه ابتلا به وسواس فکری توسط هر فرد، پزشک از یکی از مؤثرترین روشهای درمان اختلالات عصبی، یعنی درمان مبتنی بر رویکردهای شناختی، بهرهگیری میکند. این روش به فرد امکان میدهد که با وسواسهای خود به صورت مستقیم مواجهه کند و با تدریجی شکست ترس بین او و وسواسهایش بسازد.
دارو درمانی وسواس فکری
در میان افرادی که برای درمان وسواس به متخصصان روانشناسی مراجعه میکنند، تعدادی از آنها نمیتوانند فرآیند درمان خود را کاملاً توسط رواندرمانی انجام دهند. به همین دلیل، با مشاوره و مشورت با پزشک درمانگر خود، ممکن است انتخاب داروهای با دوزهای پایین برای شروع کرد. استفاده از درمان دارویی برای درمان اختلال وسواس فکری به عنوان اولویت دوم در مقایسه با رواندرمانی در نظر گرفته میشود. در مواردی که شدت اختلال بسیار زیاد است و بعد از گذشت یک مدت زمانی رویکرد رواندرمانی به نتیجه نمیرسد، پزشک معالج ممکن است تدابیر درمانی با داروها را ارائه دهد.
### پایان خبر رسمی