، تهران , (اخبار رسمی): بعد از برجام وضعیت سرمایهگذاری در ایران روبه بهبود است؛ ولی یک باره نباید انتظار جهش معنادار سرمایه داشت.
به گزارش اخباررسمی به نقل از روابط عمومی اتاق بازرگانی ایران، الزام سرمایهگذاری در ایران کدام است؟ تامین امنیت و ایجاد شفافیت مهمترین عاملی است که برای ایجاد سرمایهگذاری در ایران لازم است. فریال مستوفی، رئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق ایران معتقد است، بخش خصوصی باید با تدوین نقشه راه و استراتژی اصولی این مسیر را نشان دهد.
بعد از اجرای برجام، هیاتهای تجاری زیادی به آمدند؛ این دیدارهای خارجی چقدر میتواند در معرفی فرصت سرمایهگذاری مؤثر باشد و به نتیجه برسد؟
مسلماً بعد از برجام، فضای تجارت از وضعیت مناسببتری برخوردار است و لذا فرصت مغتنم است تا با فراهم آوردن بستری مناسب برای جلب اعتماد سرمایهگذاران، روابط تجاری ایران با کشورهای مختلف از سر گرفته شود. اما آن چیزی که عامل اصلی موفقیت در بسط روابط خواهد بود در وهله اول تأمین امنیت و ایجاد شفافیت است. لذا تعاملات تجاری بیشتر از اینکه وابسته به مکان باشد، به نوع مذاکره و برخورد طرفین بستگی خواهد داشت. لذا سعی باید بر این باشد تا دولت با فراهم ساختن زیر ساختها، امنیت را تأمین کند و بخش خصوصی با تدوین نقشه راه و استراتژی اصولی با مدیریت صحیح این مسیر را هدایت کند.
چقدر این هیاتها در عمل به سرمایهگذاری و قرارداد همکاری با شرکتهای ایرانی اقدام کردند؟
اینکه هیاتهایی که به ایران آمدند درعمل سرمایهگذاری انجام دادند با توجه به عوامل پیشگفته بهطور ملموس نمیتوان رقم قابلذکری را ارائه کرد. لیکن این امر موضوع زمانبر است و نیاز به صبر و حوصله دارد. اکنون مرحله حساسی از تاریخ اقتصاد کشور است و این حساسیت متقابلاً برای طرف خارجی نیز وجود دارد. بنابراین نباید انتظار داشت که بهیکباره میزان سرمایهگذاری جهش قابلتوجهی داشته باشد لیکن این سفرها پیشزمینه خوبی برای تعاملات آینده محسوب میگردد و امید است تا از طریق همکاری دولت با بخش خصوصی و عمل به برنامهها و استراتژیهای موردنظر در خصوص جذب سرمایهگذاری خارجی این مسیر هموار و تسهیل گردد.
مهمترین مانعی عملی که برای سرمایهگذاری وجود داشت، کدام است؟
همانطور که گفته شد یکی از مهمترین شاخصهایی که در تصمیمگیری یک سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در یک کشور خاص تعیینکننده است، موضوع امنیت سرمایهگذاری و شفافیت است. دوعاملی که کشور ما را در طول دوره تحریم از این حیث آسیبپذیر ساخته است.
گفته میشود که دولت برنامه و استراتژی منسجمی برای هیاتهای خارجی و سرمایهگذاری خارجی ندارد. ارزیابی شما چیست؟
بله این موضوع تا حدی درست است بدین توضیح که با توجه به اینکه در دوره تحریمها روابط تجاری کشور با دنیا تحت تأثیر مسائل هستهای کاهش بسیاری داشته است، لذا اقدام مشخصی در طی این دوره برای دوره پس از تحریم یعنی دوره فعلی انجامنشده است. از این حیث ما عقب هستیم و نیاز است تا با برنامهریزی مدبرانه این عقبماندگی جبران شود.
در چه حوزههایی رغبت برای سرمایهگذاری وجود دارد؟
مسلماً رغبت به سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی در درجه اول اهمیت خواهد بود و پسازآن حوزه مواد اولیه و معادن. هرچند که اقتصاد ایران طبق اهدافی که در برنامه جدید توسعه دولت نیز پیشبینیشده است بر کاهش وابستگی به نفت و بهکارگیری بخشهای اقتصادی دیگر ازجمله خدمات تأکید دارد، لذا اگر در هر بخشی بهطور مشخص طرحهایی وجود داشته باشد که پتانسیل جذب سرمایهگذار را داشته باشد و توجیه اقتصادی و فنی لازم را نیز دارا باشد و از بازگشت سرمایه آن اطمینان حاصل شود میتوان شاهد حضور سرمایهگذاران در بخشهای دیگر نیز بود.
بعد از برجام و پیوستن ایران FATF چقدر موانع عملیاتی برطرف شده است؟
موضوع FTATF خود یکی از موضوعاتی است که محل بحث فراوان امروزه کشور است. یکی از عواملی که مانع تعامل بانکهای بزرگ با ایران محسوب میشود همین عدم الحاق ایران به آن است و لذا ضروری است تا اقدام مقتضی در این خصوص انجام پذیرد.
کدام کشورها برای سرمایهگذاری رغبت نشان میدهند و درنهایت برای قرارداد عملی چه باید کرد؟
با توجه به اینکه ایران از جهات مختلف دارای پتانسیل برای جذب سرمایهگذاری خارجی هست و همچنین اکنون پس از برجام بستر برای ازسرگیری روابط با کشورهای مختلف فراهم آمده لذا محدودیتی در تعامل با کشورها وجود ندارد فقط موضوعی که باید بدان توجه شود اینکه کشورها را باید از حیث نوع و بخشی که در آن توان سرمایهگذاری دارند دستهبندی کرد. این موضوع به انتخاب شایسته سرمایهگذار در هر بخش اقتصادی و حتی در هر استان کمک شایانی میکند. بهطور مثال چین با توجه به اینکه نیاز به مواد اولیه دارد مایل به سرمایه گاری در پروژههایی خواهد بود که بتواند مواد اولیه موردنظر خود را تأمین کند و لذا میتواند از طریق تأمین مالی اینگونه پروژهها مؤثر واقع شود یا فرضاً کشورهای اروپایی که مایل به تولید هستند با توجه به اینکه دستمزد کارگر در آن کشورها بالاست و قیمت تمامشدهشان بالا خواهد بود به سرمایهگذاری در بخش تولیدی در کشورهایی که دستمزد کمتری در مقایسه با کشور خودشان دارند متمایل خواهند بود.
### پایان خبر رسمی