، تهران , (اخبار رسمی): دیوار برلین، قسمت شرقی برلین را از بخش غربی آن جدا میساخت و نیز سمبل جنگ سرد بود،اما این دیوار در سال 1989 فرو ریخت.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از مجله گردشگری الی گشت ، دیوار برلین داستان ها و ماجراهای بسیاری در بر دارد، با این گزارش همراه باشیدتا با هم نکاتی جالب از این دیوار را مرور کنیم.
واقعیت ا
کار ساخت دیوار برلین در روز 13 اوت 1961 آغاز شد و هدف از آن، جداسازی سه منطقه تحت کنترل فرانسه، بریتانیا و آمریکا از منطقهای بود که تحت حکم فرمایی اتحادیه شوروی بود. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان به چهار منطقه تجزیه شد که هر یک از آنها توسط یکی از چهار قدرت متحدین که نازیها را شکست داده بودند، اشغال شده بود. نواحی تحت کنترل فرانسه، بریتانیای کبیر و آمریکا، «آلمان غربی» یا جمهوری فدرال آلمان (Bundesrepublik Deutschland) نام گرفتند. منطقه تحت کنترل شوروی نیز «آلمان شرقی» یا جمهوری دموکراتیک آلمان (Deutsche Demokratische Republik) نامیده شد. برلین، پایتخت آلمان در آلمان شرقی بود که در دست شوروی قرار داشت؛ اما این شهر ناحیه اجرایی نیروهای متحدین بود، خودش نیز به چهار ناحیه تجزیه شد. بدین ترتیب فرانسه، بریتانیای کبیر و آمریکا کنترل برلین غربی را در دست گرفتند، در حالی که اتحادیه شوروی قسمت شرقی آن را در دست گرفت. در طی سالهای زیادی از نیمه دوم قرن بیستم، روابط میان آمریکا و اتحادیه شوروی به تیرگی گرایید و دیوار برلین نیز سمبل این دشمنی بود و پرده آهنین نامیده میشد.
واقعیت 2
دیوار برلین برای پیشگیری از ورود اهالی آلمان شرقی به آلمان غربی ساخته شده بود. اما این دیوار برای ساکنین آلمان غربی که میخواستند به ناحیه شرقی بروند، مانع چندان بزرگی نبود؛ چون در واقع تنها لازم بود آنها از چند هفته قبل، اجازه دریافت کنند. صدور این اجازه نامه با ضدیت چندانی از سوی قدرتهای غربی مواجه نمیشد؛ چرا که در زمان ساخت دیوار نیز وعده داده شده بود که اتحادیه شوروی برلین غربی را غصب نخواهد کرد.
واقعیت 3
آمار رسمی نشان میدهد که دست کم 136 نفر که در تلاش بودند از این مرز عبور کنند، جانشان را از دست دادند. افرادی که تلاش میکردند از قسمت شرقی به بخش غربی بروند، خائن نامیده میشدند و اگر هر گونه تلاشی برای عبور از خود نشان می دادند، نگهبانان میبایست آنها را هدف شلیک خود قرار دهند؛ البته این شلیک نباید منجر به مرگ آنها میشد.
واقعیت 4
قسمت غربی دیوار برلین با نقاشی دیواری پوشیده شده بود؛ اما بخش شرقی آن عاری از هرگونه نقاشی بود.
واقعیت 5
دیوار برلین فقط وسیله جار و جنجال تبلیغاتی اتحادیه شوروی و آلمان شرقی بود و نشان دهنده ظلم کمونیستها بود؛ چرا که آنها تردد مردم را کنترل میکردند و به افرادی که آنان را خائن میپنداشتند، تیر شلیک میکردند.
واقعیت 6
اگر اهالی برلین غربی همراه خود آشغال داشتند، آن را به سوی دیگر دیوار پرت میکردند.
واقعیت 7
دیوید هاسلهوف، آهنگ معروف خود با نام «در جست وجوی آزادی» را در حالی که در سال 1989 روی دیوار برلین ایستاده بود، اجرا کرد.
واقعیت 8
برخلاف آنکه این دیوار شرق و غرب را از هم مجزا میکرد، اما چند نقطه ایست بازرسی وجود داشتند که میشد از آنها عبور کرد و به سمت دیگر دیوار رفت. مشهورترین این نقاط، ایست بازرسی چارلی (Charlie) بود. این ایست بازرسی، منطقه تحت کنترل آمریکا در برلین غربی را از منطقه تحت کنترل اتحادیه شوروی در برلین شرقی جدا میساخت. دکه حراست ایست بازرسی چارلی در اکتبر 1990 برداشته شد و اکنون در موزه متحدین در شهر برلین قرار دارد. آخرین بقایای ایست بازرسی چارلی که یک برج مراقبت آلمان شرقی بود نیز در سال 2000 نابود شد.
واقعیت 9
اگرچه از تاریخ 9 نوامبر 1989 به عنوان تاریخ فروریزی دیوار برلین یاد میشود، اما نابودی رسمی آن در 13 ژوئن 1990 انجام شد. در فاصله نهم نوامبر تا سیزدهم ژوئن، کنترلهای مرزی هنوز پابرجا بودند؛ اگرچه سختگیری قبل را نداشتند. آلمانیها بخشهایی از این دیوار را کندند و به عنوان یادگاری نگه داشتند و امروزه حتی روی سایت eBay به فروش میرسانند! افرادی که این کار را کردند، «دارکوب دیوار» یا Mauerspechte نامیده شدند. بخشهایی از این دیوار نیز تنها برای ایجاد راه عبور کنده شد. تا اول ژوئیه 1990، تمام کنترلهای مرزی برداشته شدند و در روز سوم اکتبر 1990، آلمان دوباره به عنوان یک کشور واحد به رسمیت شناخته شد.
واقعیت 10
درست است که دیوار برلین یک مانع فیزیکی روی زمین بود؛ اما در زیر زمین چه میگذشت؟ برلین نیز همچون شهرهای عمده دارای یک سامانه متروی زیرزمینی بود. پس از ساختن دیوار برلین، معمولاً قطارها تنها در بخشهای مربوط به خود میتوانستند تردد داشته باشند. برخی از قطارها یا صرفاً در بخش غربی یا تنها در بخش شرقی عبور و مرور میکردند. قطارهایی که پیشتر از مرز عبور میکردند، اکنون نمیتوانستند فراتر از مرز بروند و میبایست از مرز دور بزنند و به داخل شهر باز گردند. اما سه خط قطار مجزا بودند و تنها توسط اهالی برلین غربی مورد استفاده قرار میگرفتند و میتوانستند تا حدی وارد برلین شرقی نیز بشوند. آنها از چندین ایستگاه عبور میکردند که با نام «ایستگاههای روح» یا Geisterbahnhöfe معروف بودند. این ایستگاهها از نور چندانی برخوردار نبودند و نیروهای امنیتی زیادی نیز در آنها مستقر بودند. البته این به جز موارد استثنایی بود: ایستگاه Friedrichstasse Station در برلین شرقی واقع بود؛ اما به عنوان یک ایستگاه برای عوض کردن خط برای مسافرانی که میخواستند به دیگر مناطق در برلین غربی بروند، مورد استفاده قرار میگرفت. مسافران همچنین در صورت داشتن مجوز، میتوانستند در این ایستگاه وارد برلین شرقی شوند. ایستگاه نیز، Bornholmer Strasse ایستگاهی بود که هم قطارهای برلین غربی و هم قطارهای برلین شرقی از آن عبور میکردند؛ اما نه در یک خط. در واقع قطارهای هیچ یک از دوطرف در این ایستگاه توقف نداشتند و دو خطی که از آن عبور میکردند توسط یک فنس بلند از یکدیگر جدا میشدند. ایستگاه Wallankstrasse نیز دیگر در سمت راست مرز واقع بود. در این ایستگاه خروجیهایی وجود داشت که برخی از آنها منتهی به برلین غربی میشدند و برخی به برلین شرقی. خروجیهای منتهی به برلین غربی باز بودند و مردم میتوانستند آزادانه از آنها عبور کنند. اما خروجیهای منتهی به خیابانهای برلین شرقی بسته بودند. پس از فروریزی دیوار برلین و بازگشایی «ایستگاههای روح»، نخستین افرادی که از آنها استفاده کردند متوجه شدند آنها درست مثل مانند سال 1961 دست نخورده باقی مانده بودند؛ با همان تابلوها و آگهیهای روی دیوارها!
### پایان خبر رسمی