، تبریز , (اخبار رسمی): فشار کاری بالا برای توسعه اپلیکیشن «مهمه»، تجربههایی را برای تیم توسعه دهنده به ارمغان آورد که خواندن آن برای افرادی که رویای داشتن یک استارتاپ را در ذهن میپرورانند، قطعا میتواند مفید باشد.
کاربران میتوانستند شما را هم مثل هزاران سرویس دیگر نادیده بگیرند، اما به اندازهای ارزشمند بودهاید که آنها وقتشان را صرف نقد برای بهبود سرویستان کردهاند!
وقتی چند ماه پیش، برای اولین بار اپلیکیشن مهمه منتشر شد، هر کسی میتوانست حس و حال عجیبی را در چهره تیم توسعهدهنده این اپلیکیشن ببیند. حس و حالی توام با خستگی، اما سرشار از انرژی. با وجود خستگی بیش از ده ماه کار مداوم این که تلاشها پس از ماهها به ثمر نشست خوشایند بود.
درست چند روز پس از انتشار اپلیکیشن، به دلیل کیفیت مناسبی که این اپلیکیشن دارا بود، با پیشنهاد کافه بازار در قسمت تازههای برگزیدهی این مارکت اندروید قرار گرفت. این حمایت کافه بازار باعث شد در مدت کوتاهی پس از انتشار، با پیشنهادات و انتقادات زیادی از سمت کاربران مواجه شویم. پیشنهادات و انتقاداتی که تیم توسعهدهندهی این اپلیکیشن به خوبی میتوانست ارزش آن را بداند.
بسیاری از کاربران از ایدهی منحصر به فرد این شبکه اجتماعی تقدیر کرده بودند.
نگار در کافه بازار:
«اپلیکیشن واقعا ارزشمندی هست. امیدوارم همه گیر بشه چون ایده خوبی داره.»
سارا در کافه بازار:
«عالییییییی مرسی بازار واقعا برنامه کاربردی هست دست سازندش هم طلا.»
محمد در پرشین بلاگ:
«به نظر من همه باید از این اپلیکیشن حمایت کنیم. به جرات میتونم بگم این اپلیکیشن میتونه همسطح تلگرام و اینستاگرام باشه. خسته نباشید.»
ناشناس در کافه بازار:
«سلام این اپ خیلی عالیه توصیه می کنم اونو نصب کنید و با راه اندازی کمپینها به یاری نرم افزارهای ایرانی بشتابید.»
امیرمحمد در ویرگول:
«منم تصمیم گرفتم عضو شوم. به نظرم ایده خوبیه. اگه بشه یه نفر خیر، یه مبلغی حدود یکی دو میلیون تومن خرج کنه و تبلیغ این اپلیکیشنو تو اینستاگرام کنه خیلی خیلی تو روند همگانی شدنش کمک میکنه.»
دهها بازخورد مثبتی که در مدت کوتاهی از انتشار این اپلیکیشن حاصل شده بود، به همراه پوشش رسانههای مختلف، خستگی چند ماه کار مداوم را از تن تیم توسعه دهنده بیرون میکرد. اما در این بین چیزی که برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار بود، نه تنها این تعریف و تمجیدها، بلکه انتقادات و پیشنهادات کاربران بود. ما از همان ابتدای فعالیت عهد بستهایم که به این انتقادات، به چشم سرمایههای ارزشمندی نگاه کنیم که میتواند باعث رشد و ترقی استارتآپ مهمه شود. برای نمونه:
مصطفی در کافه بازار:
«گرافیکش خیلی ضعیفه، ux خوبه ولی ui خیلی مورد داره.»
ادیب در کافه بازار:
«خوب نیست اصلا این چه سرعت و گرافیکی هستش!»
شقایق در کافه بازار:
«سلام عرض شد... واقعا ایده خوبیه اما کمپین ک ایجاد میکنم از برنامه میاد بیرون یعنی به قسمت انتخاب عکس پروفایل که میرسه میاد بیرون. واس شمام هست؟»
حسین در کافه بازار:
«افتضاحه قسمت ثبت نامش داخل ثبت شهرش بالا نمیاد و خیلی هم کنده.»
این انتقادات ارزشمند باعث شد بیش از پیش به این موضوع پی ببریم که «تمام شدن» در این کار، موضوعیست نسبی! بنابراین سریعا دست به کار شدیم و با برنامهای هدفمند و دقیق، تغییرات گستردهای را در اپلیکیشن مهمه آغاز کردیم. تیم توسعهدهنده، علاوه بر اصلاح بسیاری از بخشهای معیوب، بخشهای عمدهای از اپلیکیشن را هم بازنویسی کرد. اعمال این تغییرات گسترده که شامل فرانتاند و بکاند میشد، بیش از سه ماه زمان برد و نسخه دوم این اپلیکیشن که نسخه پایدار اپلیکیشن مهمه شناخته میشود، به تازگی منتشر شده است.
در این ماهها فشار کاری بالا، تجربههایی را برای تیم توسعه دهنده به ارمغان آورد که خواندن آن برای افرادی که رویای داشتن یک استارتاپ را در ذهن میپرورانند، قطعا میتواند مفید باشد.
مانند یک پدر قاطع ، اما در عین حال دوست باش!
من به عنوان برنامهنویس ارشد و مدیر پروژه، در این روزها به خوبی ارزش نحوه رفتار با اعضای تیم را به خوبی میدانم. دوست بودن بیش از اندازه با همتیمیها، پروژه را از مسیر اصلی دور میکند و برعکس، قاطع بودن افراطی هم باعث کور شدن خلاقیت همتیمیها و تبدیل شدن یک کار دوست داشتنی به کاری ملال آور میشود.
اگر شما سرپرستی پروژهای را قبول میکنید، باید به خوبی در رابطه با نحوه رفتار با همتیمیهایتان آگاه باشید چراکه عدم توجه به این موضوع میتواند نتایج غیرمنتظرهای از جمله پاشیدن تیم، از بین رفتن خلاقیت، دور شدن از مسیر اصلی و یا طولانی شدن روند توسعه را برای شما و پروژهتان به ارمغان بیاورد!
درست است که اعضای تیم نباید مشکلات شخصی و خانوادگیشان را وارد پروژه کنند، اما این به معنای بیرحمی شما هم نیست!
شما باید توانایی این را داشته باشید تا حالات روحی و روانی اعضای تیمتان را درک کنید. برای نمونه ممکن است همکار شما، دچار عادت ماهانه شده باشد و نخواهد که همتیمیها از وضعیت او با خبر شوند.
نکتهی دیگری که در نحوه رفتار با همتیمیها باید به آن توجه شود، این است که نباید خودتان را جدا از تیم بدانید. مدیر (یا سرپرست) بودن شاید به معنای بالاتر بودن باشد، اما مطمئن باشید در یک تیم استارتاپی به معنای بهتر بودن نیست! اگر شما سرپرست یک تیم هستید، خونی رنگیتر از دیگران ندارید و باید برای موفقیت استارتاپتان، پا به پای همتیمیهای خود کار کنید.
از انتقاد نترس، طفره نرو، تو ارزشمندی!
درست است که بعضی از انتقادات ممکن است صادقانه نباشد اما شما به عنوان یک تیم استارتاپی نباید در مقابل انتقادات سازنده گارد بگیرید. دقیقا مثل ما که با وجود خستگیهای ناشی از نسخه اولیه اپلیکیشن، انتقادات کاربران را دیدیم و سریعا دست به کار شدیم برای نوشتن نسخه دوم و پایدار اپلیکیشن مهمه.
به انتقادها از این دید نگاه کنید که:
«کاربران میتوانستند شما را هم مثل هزاران سرویس دیگر نادیده بگیرند، اما به اندازهای ارزشمند بودهاید که آنها وقتشان را صرف نقد برای بهبود سرویستان کردهاند!»
تمام شدن کار، نسبی است!
کار واقعی در اکوسیستم استارتاپی، تمام نخواهد شد. اشتباهی که بسیاری از علاقمندان به فعالیت در حوزه استارتاپی انجام میدهند، این است که تصور میکنند مثلا بعد از اینکه اپلیکیشنشان رونمایی شد کار تمام میشود. اتفاقا به نظر ما، کار بعد از رونمایی تازه شروع میشود. نه تنها نباید انرژی کمتری را صرف کنید، بلکه باید انرژی مضاعفی را برای پیشبرد اهداف استارتاپتان به کار بگیرید. شما و همتیمیهایتان باید به صورت مداوم برای رشد و توسعه سرویسهای خود زمان صرف کنید و روشهای متفاوتی را آزمایش کنید.
دیده شو اما نیازی به توجیه همه نیست!
اینکه شما و استارتاپتان بتوانید در رسانهها و محافل مختلف دیده شوید، موضوع بدی نیست و اتفاقا میتواند در بهتر دیده شدن استارتاپتان تاثیر داشته باشد. اما مشکل از آنجایی شروع میشود که شما به دلیل اهمیت بالای استارتاپتان، تصور میکنید که باید همه را توجیه کنید که استارتاپتان خوب است و ایدهتان جواب میدهد. احتمالا در بسیاری از اوقات هم بعد از ساعتها توجیه، سردرد گرفتهاید و نا امید شدهاید که چرا دیگران نمیفهمند من پیرامون چه چیزی صحبت میکنم.
تجربهای که من از چندین سال کار روی استارتاپهای مختلف و به خصوص از پروژه جدیدمان یعنی مهمه کسب کردهام، به خوبی به من آموخته که نیازی به اثبات کردن پروژه برای همه نیست. شاید در نگاه اول به نظر برسد که مثلا ما برای موفقیت پروژه نیاز داریم که دیگران را پرزنت کنیم، اما در عمل در «اکثر اوقات» چیزی به جز سردرد و تلف کردن وقت به دست نمیآورید. با یک زمانشناسی مناسب، اجازه دهید کیفیت پروژه، خودش و شما را پرزنت کند نه شما پروژه را!
گذشته خیلی خوبه، اما برای گذشته!
اینکه من کجا بودهام، چه کار میکردم و چرا شکست خوردهام و چرا پروژهام با تمام موفقیتها به اصطلاح نگرفته است و ...، تمام شده رفته! بیش از این در موردش صحبت نکنید. به خاطرهها بسپارید و تمام تمرکزتان را روی استارتاپ جدید بگذارید.
فراز و نشیبهای همیشگی
بعد از ماهها تلاش، با وجود مشکلات متفاوت، وبسایت و اپلیکیشنتان را نوشتهاید و آمادهاید برای پرواز کردن در بین استارتاپهای یونیکورن، اما امروز که آمار نصب اپلیکیشن را چک میکنید، کمتر از صد است. فردا هم کمتر از صد است. هفته آینده و حتی ماه آینده هم همینطور!
اگر قبلا سرویسی را رونمایی کرده باشید، حتما خوب میدانید که از چه چیزی صحبت میکنم. من هم خوب میدانم که ضد حالی بزرگتر از این برای تیم توسعه دهنده وجود ندارد. همانطور که قبلا گفتم، بعد از رونمایی از استارتاپتان، نه تنها کار تمام نمیشود بلکه با تمام قوا شروع میشود!
اینها مهمترین مواردی بود که از ماهها کار کردن روی استارتاپ مهمه و همچنین سالها تجربه از کار کردن روی استارتاپهای مختلف کسب شده است. البته لازم به ذکر است که این موارد میتواند با توجه به شرایط مختلف، متفاوت باشد.
### پایان خبر رسمی