، تهران , (اخبار رسمی): اگر این ویژگیها در شما باشد، محبوبیت خود را از دست میدهید و روابط شما با دیگران خدشه دار میشود.
هر چیزی را به خود گرفتن
به گزارش اینتیتر، فقط یک آدم بدبین میتواند هر اتفاقی که دور و برش میافتد را به خود ربط دهد. هستهی اصلی این نوع بدبینی عدم اعتماد به خود است. اگر کسی خودش را بسیار زشت بداند، باور دارد که دیگران نیز او را زشت میبینند. حال اگر دو نفر برای موضوعی بخندند او ممکن است خندهی آنان را به خود گیرد و واکنش بدی نشان دهد. کسی که هر رفتار دیگران را به خود ربط میدهد نمیتواند رابطهی خوبی با آنها داشته باشد و دائم دلخور است و این دلخوری در ظاهر او نمایان است. این وضعیت بقیه را کلافه میکند و احساسهای ناخوشایندی را در آنان به وجود میآورد.
نصیحت کردن و آموزش دیگران
نصیحت کردن، شکل اغراقآمیز آموزشِ اجباری است. اگر فکر میکنید که در قبال ناآگاهیهای دیگران مسئول هستید کاملاً در اشتباه هستید. این احساس مسئولیت، نشانهی وجود نوعی عدم آگاهی در شماست. شاید شما با سرگرم کردن خود به نصیحت و آموزش دیگران، خود را از فاجعهی هشیار شدن رها میسازید! آموزش و نصیحت اگر مبتنی بر درخواست طرف مقابل نباشد، مصداق نوعی دخالت در زندگی آنان است و نتیجهی آن احساس بسیار بدی است که آنان از شما پیدا میکنند. ممکن است برخی، نصیحتِ طرف مقابل را به حساب دوست داشتن او بگذارند، اما این یک توجیهِ گمراهکننده برای کسی است که میخواهد برای خود مجوز دخالت در زندگی دیگران را صادر کند.
حساسیت افراطی
اگر حساسیت به حدی باشد که دیگرانی که شما را میشناسند دائم باید مراقب اعمال و رفتار خود باشند تا شما را ناراحت نکنند، یا اگر دیگران شما را آنقدر حساس میدانند که میترسند سر هر موضوعی قشقرق به پا کنید، مطمئن باشید از چشم آنها افتادهاید. وقتی حساسیت و واکنشهای به حدی میشود که دیگران نمیتوانند در کنار شما راحت باشند، احساس بسیار بدی در آنها به وجود میآید. در چنین وضعی دیگران فقط به خاطر سایر ملاحظات، مثلاً حفظِ روابطِ خانوادگی، شما را تحمل میکنند نه به خاطر جذابیت شما. یکی از اصول کلی رابطه این است که به خود اجازه ندهید که خودتان را از هر موقعیتی که خواستید انتزاع کنید. شما باید بتوانید بر واکنشهای خود کنترل داشته باشید و همچنین باید بدانید که حضور و رفتار شما چه احساسی را در دیگران به وجود میآورد.
مظلومنمایی و ذکر مصیبت
هیچ چیز آزار دهندهتر از این نیست که تا چند نفر را دیدید، از دردها، بیماریها و مشکلات خود حرف بزنید. از اینکه دیشب از درد گردن تا صبح نخوابیدهاید یا از تعداد قرصهایی که در طول شبانهروز میخورید. تردید نکنید که شنیدن این موضوعات اصلا برای دیگران جذاب نیست و اگر آنها در ظاهر، مشتاقانه حرف شما را گوش میدهند فقط به این خاطر است که نمیخواهند توی ذوق شما بزنند.
سخنپراکنی در زمینهی مشکلات و بیماریهای خود، در واقع نوعی جلب ترحم و توجه دیگران است. این روش، شیوهی خوبی برای کسب توجه نیست و اگر دیگران به شما توجه میکنند فقط از سر اجبار است. زیرا شما آنها را در گوشهای گیر آوردهاید که راه فرار ندارند. کافی است لحظهای خودتان را در موقعیت آنها قرار دهید تا عمق فاجعه را بفهمید. در رابطه با دیگران تلاش کنید خاطرات خوبی از خود در ذهن آنها باقی بگذارید، تا هر وقت به یاد شما افتادند، آن چیزهای خوب برایشان تداعی شود، نه بدبختیهایی را که شما با جزییات بسیار برایشان شرح دادهاید.
نویسنده :دکتر محمد رفیعی
### پایان خبر رسمی