، تهران , (اخبار رسمی): برای صاحبان کسبوکار، میتواند افتخارآمیز باشد که بدون پرداخت هزینه تبلیغات و بازاریابی به موفقیت برسند، اما در دنیای پر رقابت این روزها، بازاریابی به جزئی تفکیکناپذیر از هرگونه تجارت تبدیل شدهاست.
میتواند احساس شود که یک قانون نانوشته وجود دارد که اگر کسبوکار باکیفیت و ارزشمند داشته باشید مشتریان اختصاصی از پشتبامها آن را ستایش میکنند و تودهی مردم در خانه صاحب آن را میکوبند. فردی بود که والدینش یک رستوران چینی داشتند و دائما به او گوشزد میکردند اگر با دانشآموزانش به خوبی کار کند و تدریس خوبی داشته باشد نیازی به تبلیغ خدمات تدریس خود ندارد. خوشبختانه او به اندازه کافی باهوش بود که قبل از اینکه حتی دانش آموزان به وی مراجعه کنند روی آنها حساب باز نکند.
زمانی که که ارتباطات، ترافیک طبیعی و محبوبیت طبیعی اتفاق میافتد، عالی است، اما این نوع مشتری پایه چیزی نیست که افراد بتوانند به آن وابستگی داشتهباشند. تبلیغات احتمالا برای کسبوکار ضروری خواهد بود، حتی اگر از روز اول سرویس عالی ارائه شود و همه آن را دوست داشته باشند.
زمانی که کسبوکار با یک لیست مشتری ثابت پیشرفت میکند، درآمد کافی از تبلیغات دارد. به هر حال، فرصتهایی برای برخی از محصولات وجود دارد و ارزش تبلیغات را میتوان یافت.
۱. هدف تبلیغات انتخاب شود
برای ۹۵ درصد از افرادی که این مطلب را میخوانند، اهداف یا باید به منظور افزایش فروش باشد یا برای کنترل رهبری امور. این به معنای پارامترها و نتایج قابل اندازهگیری هر کمپین یا هر تبلیغات مستقل است. نوع دیگری از تبلیغات وجود دارد که اکثریت توجه را به خود جلب میکنند، اما حداقل درآمد را ایجاد میکند، برندینگ یا آگاهسازی برند است. برای کسبوکارهای کوچک برندینگ آخرین اولویت است. سوال این است که آیا آژانسهای تبلیغاتی با اصطلاح برندینگ روبرو میشوند یا خیر. آنها میتوانند هر تبلیغ را بدون مسئول بودن در قبال نتایج مالی به مشتریان خود ارائه دهند.
برندینگ فقط در صورتی میتواند تفاوت ایجاد کند که شرکت به عنوان مثال همانند کوکاکولا باشد و بخواهد آنقدر دز ذهن یک فرد بماند که او احساس اجبار کند که از دستگاه فروش دودکار به جای یک نوشابه رژیمی یا سون آپ، یک کوکای رژیمی بخرد.
زمانی که تصمیم گرفته شد، سکوی تبلیغاتی باید براساس اهداف مشخص شود. آگهیها باید شامل درخواست برای خرید محصول شما، بازدید وبسایت، یک سفارش یا هر فعالیت تجاری دیگری باشد. این ارتباط نباید از طرف صاحب کسبوکار پایان یابد و فضا باید اینگونه باشد که کسبوکار همواره در دسترس است.
البته سود تبلیغات آنلاین، این است که میتوان بلافاصله آدرسهای ایمیل، شمارهتلفن و آدرسها را به دست آورد تا ارتباطات مستقیم بازاریابی، به صورت مستقیم ارسال شود.
۲. تبلیغات را روی مخاطبان مناسب هدفگیری کنید
اگر ۱۰ سال پیش این مقاله چاپ شده بود، منطقی بود اگر که هدف تبلیغات برای افراد ۲۲ ساله بود، از وال استریت ژورنال سر در میآورد. امروزه با وجود منابع گسترده این مقوله واضح است و نیازی به توضیح ندارد.
با استفاده از اینترنت میتوان مخاطبان بیشتری را برای تبلیغات به دست آورد. برای مثال گوگل ادوردز، به افراد اجازه میدهد تا با جستجوی کلمه کلیدی و مکان، مخاطبان هدف را نشانهگیری کند، در حالی که Facebook اجازه میدهد تا با سن، جنسیت، علاقه و درباره هر چیزی که میتوان فکر کرد، هدفگذاری شود.
با این حال، هنوز در هنگام استفاده از سیستمهای تبلیغاتی ضعیفتر که هدفگیری دقیق مخاطبان یا به اصطلاح هدفگیری لیزری، نیاز به استفاده از قضاوت و پیشبینی بنیادین مخاطبانهدف لازم است. اگر فردی بخواهد در مجله، بنر و یا سایتی فضایی را برای تبلیغات اجاره کند باید مطالعات مناسبی در مورد مراجعهکنندگان به آنها را در دستور کار خود قرار دهد. هر منبع تبلیغاتی اصلی باید رساله جامع یا PDF داشته باشد تا اطلاعات خوانندگان و مراجعهکنندگان را به مرجع آن بفرستند. اگر چیزی شبیه این وجود نداشته باشد، این به نشانه پرچم قرمز و زنگ خطر است.
۳. تا میتوانید مخاطبان ممکن را هدفگیری کنید
اگر ۱۰۰ درصد از کسبوکار آنلاین باشد، میتوان تمام منابع ترافیکی را بررسی و از یک برنامه تحلیلی خوب استفاده کرد.
۴. برای تبلیغات غیر آنلاین، بهترین راه حل استفاده از کوپن است
این بدان معنی است که با دادن تخفیف یا استفاده از خدمات رایگان در مخاطبان انگیزه استفاده از برند را میتوان ایجاد کرد. به عنوان مثال اگر فردی مالک یک بستنی فروشی در فیلادلفیا باشد و یک تبلیغ در روزنامه محلی آنجا درج کند، میتواند در آن بنویسد از Phillies درخواست تخفیف کنید تا به ازای هر بستنی یک دلار کمتر پرداخت کنید. از آنجا میتواند از کارکنان خود بخواهد تا گزارش هرکس را که از تخفیف فهرست شده استفاده کرد، ثبت کنند. اگر سفارش تلفنی وجود دارد، میتوان از آنها خواسته شود تا کد زیر آگهی را بخوانند. بنابراین روشهای مختلفی برای ارتباط با مشتریان از این طریق وجود دارد.
۵. هنگام تصمیمگیری تمام آمار و ارقام را در نظر بگیرید
آیا عبارات فروش کل، نرخ تبدیل، نرخ کلیک، سود، بازگشت سرمایه، ارزش (بهای) مشتری بلندمدت آشنا هستند؟
همه اینها میتوانند تقریبا بیفایده باشند و وقتی به یک کل بزرگتر برسند بسیار ارزشمند هستند.
نرخ بازگشت سرمایه ( ROI) ارزش زیادی ندارد اگر حجم مشتری کمی داشته باشید و نرخ کلیک تنها زمانی مفید است که افرادی که وارد سایت میشوند در پایان خرید هم انجام دهند. اگر یکی از این ارقام و تعاریف وجود داشته باشد تا با تمرکز بر آن بتوان نجات پیدا کرد، قطعا آن سود است. اما با این حال سود هم محدود است. بخاطر اینکه تا زمانی که کسبوکار دارای ارزش مشتریان بلند مدت که به خرید ادامه دهد نباشد، سودی هم در کار نخواهد بود.
همانطور که احتمالا از این مقاله بر میآید، تبلیغات موضوعی پیچیده است. باید به این نکته دقت داشت که باید در انتخابها تحقیق شود. در هر کاری که انجام میشود، همهی مسئولیتها را به یک آژانس تبلیغاتی یا یک فریلنسر (freelancer) نباید واگذار کرد.
### پایان خبر رسمی