اطلاعات تماس
  • 021664*****
[نمایش اطلاعات]
کد: 140009285584917765

تساوی یا تعادل درحمایتها؟ مسئله این است!

کد: 140009285584917765

https://bit.ly/3E9qnuC

، تهران , (اخبار رسمی): عدم وجود عدالت در حمایتها از سوی دولت برای گروه های تولیدی گوناگون

چندی پیش موضوع حمایت از تولیدداخل توسط یکی از کارشناسان وزارت صمت مطرح و اینکه در وزارت صمت و بخش تخصصی نساجی همانگونه که باید از صنعت پوشاک حمایت شود ؛باید از صنایع بالادستی مانند ریسندگی هم حمایت همه جانبه صورت گیرد و جلوگیری از واردات کالا برای  هر دو بخش نشان از عدالت اجرایی  تصمیم سازان صنعت مملکت در این دو حوزه می باشد.

کمی که  به این گفته و این عدالت ادعایی و این سیاستگذاری رویایی اندیشیدیم ؛ دیدم متاسفانه  دوستان  مجددا مساوات در اجرا را با عدالت در اجرا یکسان دانسته و با این برداشت اشتباه می روند که  اتیه صنعت نساجی را به ورطه تباهی بکشانند مگر اینکه در نگاه و تاکتیک خود برای حداقل کوتاه مدت  تغییر ماهوی ایجاد نمایند.

 برای روشن شدن تفاوت مساوات و عدالت  ناچار از ارایه یک مثال ساده هستم : وقتی دو ظرف آب  باسطح  نابرابرداریم ؛ اگر به هر دوی انها  به میزان یکسانی اب بیافزاییم این نابرابری همچنان وجود دارد  علی رغم مساوات در اجرا ..!!! ولی اگر به ان ظرف که مایع بیشتری دارد  آب  کمتری  و به ان دیگری بالعکس  عمل کنیم  ؛ علی رغم نابرابری در اجرا  دو  ظرف کاملا یکسان و متعادل میگردند.  .......در اقدام اول ما مساوات در اجرا داشتیم و در اقدام دوم عدالت در اجرا...

صنعت ریسندگی  با سابقه ایی کمتر از یک قرن در ایران ؛  همواره  از یک  متد و ایده اولیه تولید در مجموعه های  ریسندگی نخ بهره برده ؛  که البته در طول این سنوات با فراز و نشیبهای  متعدد و بسیار  بطئی  مواجه بوده  است.  و هیچگاه مدیران و صاحبان این صنایع  غیر از تامین الیاف و به روز رسانی ماشین الات خط تولید خود ؛ دغدغه خاطری نداشته اند. و ایران بعنوان  کشوری جوان  و ارزان در حوزه نیروی کار  بهترین عرصه  برای این صنعت در جهت رشد  و توسعه بوده است.

تنها ورودی صنایع ریسندگی  انواع الیاف  داخلی  و یا خارجی است و مابقی اقدامات تولیدی بدون وابستگی به خارج از مجموعه در داخل واحد انجام و تبدیل به محصول نهایی که همان نخ است  میگردد.

در مقابل با رشته  نساجی بافت  با سابقه 4000سال قبل از میلاد مسیح مواجه هستیم!!! که در طول ازمنه های گذشته همواره در حال ارتقا و توسعه و تغییرات مداوم بسته به اقلیمها ؛ حاکمان ؛ فرهنگها و قومیتهای گوناگون بوده...

تولید کنندگان نساجی و پوشاک  بعنوان موتور محرکه  این صنعت ؛ همواره باید دغدغه مند  اتقاقات بین قومی و بین المللی در زمینه مد باشند. لوازم رسیدن به جریان سیال مد روز دنیا بسیار پیچیده  وگسترده از نظر تنوع و کیفیت می باشند.

یک مدیر در واحد تولیدی پوشاک همواره باید سیستم تولیدی خود را برای رسیدن به تغییرات مد جهانی تجهیز و اماده نماید این امادگی  در زمینه های گوناگونی معنی میگردد.

  • تغییرات در  بافت  پارچه با امدن تکنولزی های جدید تر  و سریعتر تغییرات در رنگ پارچه تغییرات در دوخت و دوز  و ابداع  ماشین الات دوزندگی جدید و به روز تر تغییرات در مدل و الگو  و رنگبندی تغییرات در تکنولزی چاپ تغییرات در بسته بندی و...

همانگونه که ملاحظه میگردد ؛ صنعت پوشاک بر خلاف صنعت ریسندگی دارای گستردگی روشهای تولید و البته  تنوع ملزومات ورودی به خط تولید هست. تامین  انواع نخ از جمله  نخ بافت تا نخ دوخت و نخ گلدوزی و نخ کش و لاکرا   تامین  انواع  پارچه    تامین انواع ملزومات مانند دگمه -زیپ - منجوق گلدوزی  ... تامین مواد چاپی تامین ماشین الات جدید- مواردی هستند که برای پویایی یک واحد تولیدی پوشاک جز واجبات و عدم وجود یکی از انها باعث تعطیلی خط تولید خواهد بود.

جالب اینکه برای یک تولید کننده ایرانی تامین بسیاری از این ملزومات تنهااز انسو ی مرزها و از مسیر واردات میسرو مقدور است و لذا بشدت وابسته به شرایط بازار جهانی و قیمت ارز  می باشد..

با علم به تساوی  شرایط محیطی در لیست ذیل الذکر برای هر دو بخش صنعت نساجی  ؛ انچه موجب  لزوم تفاوت در نوع حمایتهای دولتی از دو بخش میگردد  مواردی است که عجالتا اشاره شد:

  • نیروی کار ارزان فضای سیاستگذاری لحظه ایی تحریم های بین المللی و...

البته نباید فراموش کرد  که علاوه بر تفاوتهای ماهوی بین این دو رشته از صنعت نساجی در عرصه ساختار تولید   ؛ موضوع کلان بودن سرمایه گذاری در بخش ریسندگی و اشتغال متمرکز  بالا در این واحدها ؛   موجب ایجاد  مزیت  و جلب حمایتهای ویژه  دولتی از این بخش در تمامی حوزه ها  گردیده؛ که  وجود بازار بی بدیل و بدون رقابت داخلی برای انها ؛   بر خلاف  انچه در صنعت پوشاک  با اشتغال زایی به مراتب بیشتر و  فضای رقابتی گسترده تر دیده میشود ؛همواره  بیشترین  حمایت از سوی نهادی اقتصادی و سیاستگذاری دولت برای بخش ریسندگی بوده است..

پس این دو رشته  هم در ساختار  تولید بلحاظ  فضای داخلی  و هم  در فضای تنفس  محیطی؛  غیر از موارد محدود اشاره شده فوق ؛ در یک سطح و تراز قرار ندارند و درصورت لزوم عدالت اجرایی در پشتیبانی ها  باید اولا سطح حمایتها برای هر رشته هم متفاوت و ناهمگون باشد و ثانیا این حمایتها در رشته پوشاک بعنوان موتور محرک صنعت نساجی باشدتی بیشتر و چشم گیرتر باشد. در حالیکه طبق اظهارات مستند ذیل این رویه بشکل محسوسی  کاملا معکوس در حال اجرا و اقدام می باشد.:

  • کاهش ماخذ تعرفه واردات الیاف پنبه در مقابل افزایش ماخذ  و ممنوعیت ورود نخ پنبه الزام واحدهای تولیدی پوشاک به  خرید نخ  بعنوان ماده اولیه این بخش ؛  از بازار محدود داخلی البته با قیمت بالاتر ؛ علی رغم  امکان تامین همان کیفیت از مسیر واردات با  قیمت مناسبتر بالا بودن تعرفه وارداتی برای تمامی ملزومات تولید پوشاک از جمله دگمه- زیپ- ملزومات بسته بندی -  رنگ و غیرو. ادامه واردات سازمان یافته و قاچاق بی رویه پوشاک از سوی مرزها

حال سوال این است..چرا؟ 

ایا دوستان سیاستگذار ما در اداره صنایع نساجی وزارت صمت به دنیال مساوات در حمایتها هستند یا واقعا به دنبال عدالت در پشتیبانیها... ؟؟؟

صنعت پوشاک  با این سابقه طولاتی  و با این گستردگی  در اشتغال و دردسترس بودن  و امکان رشد سریع با حداقل سرمایه و رقابت بالای داخلی در مسیر ارتقا کیفی  برای مصرف کننده نهایی ؛  در مقایسه با صنایع بالا دستی  همواره بواسطه پراکندگی  و ضعف اعضا وکم کاری اتحادیه های ذیربط ؛ هیچگاه  لابی گر خوبی  در راه روهای  وزارت  صمت  نبوده  و نتوانسته به حقوق حقه خود نایل گردد.   امید که مسئولین محترم از تجربه حمایتهای دولتی  بی شائبه از شرکتهای  بزرگ که مانند چاه ویل تمامی نخواهد داشت درس عبرتی بگیرند و تا دیر نشده این مسیر را تغییر بدهند.

انشاءا....

منوچهر نظری

 

### پایان خبر رسمی

اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید می‌کند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.

پروفایل ناشر گزارش تخلف
اطلاعات تماس
  • 021664*****
[نمایش اطلاعات]
منتشر شده در سرویس:

شهر و جامعه