، تهران , (اخبار رسمی): اعتماد به نفس کاذب بالا در واقع شکلی از اعتماد به نفس پایین است، با این تفاوت که فرد خود را بالاتر از آن که هست نشان می دهد.
زمانیکه والدین بی دلیل و بیش از اندازه و در زمان نامناسب تشویقمان کنند و یا به عنوان مثال برای انجام دادن وظایف عادی ما، هدایای بزرگ و فوق العاده تهیه میکنند!
اعتماد به نفس کاذب چیست؟
اعتماد به نفس کاذب بالا در واقع شکلی از اعتماد به نفس پایین است، با این تفاوت که فرد خود را بالاتر از آن که هست نشان می دهد. به عبارت دیگر فرد وقتی خود را در زمینه ای ناتوان می بیند، سعی می کند با بزرگ و توانا جلوه دادن خود، نظر دیگران را جلب کند.
این افراد هم مانند کسانی که اعتماد به نفس پایین دارند، به گرفتن تأیید دیگران محتاج اند و ارزش خود را از بیرون می گیرند. در نتیجه، طوری رفتار می کنند که گویی از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و این اعتماد به نفس از توانایی های آنان ناشی شده است.
رفتار افرادی که اعتماد به نفس کاذب بالا دارند نشان می دهد اعتماد به نفس بالایی دارند در حالی که اعتمادی که آنان به خود دارند واقعی نیست. فرد ممکن است داستان سرایی کند و چیزهایی درباره ی خودش بگوید که مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. شاید اطرافیان تصور کنند اعتماد به نفس فرد خیلی بالاست، در صورتی که این گونه نیست و فقط رفتار او این طور نشان می دهد.
اعتمادبهنفس مثل شمشیری دولبه است که اگر درست استفاده نشود، به اعتمادبهنفس کاذب تبدیل شده و بهجای اینکه کمکتان کند، به ضررتان کار خواهد کرد.
اینکه اعتمادبهنفس کجا میتواند خوب باشد و کجا بد، تشخیصش با شماست.
برای همین موضوع، تصمیم گرفتیم در مقالهی حاضر به این پرسش پاسخ دهیم که مرز باریک بین اعتمادبهنفس و اعتمادبهنفسِ کاذب کجاست
خیلی از ما با این تصور غلط زندگی میکنیم که کار دنیا بدون وجود شخص ما لنگ میماند. مثلا فکر میکنیم اگر از شغلمان دست بکشیم، شرکتی که برایش کار میکنیم، وَرشکست خواهد شد یا اگر رابطهای را به هم بزنیم، طرف مقابل از ناراحتی قطع رابطه با ما جان خواهد داد.
اما این قبیل افکار فقط خیالی باطل است که هرگز اتفاق نمیافتد. البته که پذیرفتنش آسان نیست، اما مطمئن باشید اگر از شغلتان دست بکشید، خیلی راحت یکنفر دیگر را بهجای شما مینشانند، یا اگر رابطهتان را با کسی قطع کنید، طرف مقابل بدون شما هم میتواند به زندگی طبیعی خود ادامه دهد.
اغلبمان نمیتوانیم درک کنیم که شکست، خالی از موفقیت نیست. بعضیها فکر میکنند اگر فروتنی نشان دهند، یعنی اعتمادبهنفس ندارند. درحالی که اصلا چنین چیزی نیست،
بلکه فروتنی یک جهش بزرگ به سمت اعتمادبهنفس است. پس هر وقت در رقابتی شرکت میکنید، یادتان نرود شاید شما بازندهی میدان باشید. با این طرز فکر میتوانید بدون اینکه تسلیم فشارهای روانی شوید به رقابتتان ادامه دهید.
در هر صورت، خیلی خوب است که رویکرد مثبت داشته باشید چون کمکتان میکند، اما با مثبتاندیشی بیش از حد فقط خودتان را گول میزنید.
زمانیکه والدین بی دلیل و بیش از اندازه و در زمان نامناسب تشویقمان کنند و یا به عنوان مثال برای انجام دادن وظایف عادی ما، هدایای بزرگ و فوق العاده تهیه میکنند! با فعال شدن مسئله خود بزرگ بینی در درونمان، تنها نقاط قوت خود و نقاط ضعف سایرین را میبینیم و دچار خودشیفتگی میشویم.
احتمالاً بسیاری از ما کم و بیش در بخش یا بخشهایی از زندگی دچار این اختلال هستیم. زمانیکه دچار این مسئله هستیم مسلماً قادر به برقراری ارتباط سالم با دیگران نیز نخواهیم بود. ارتباط بر بستری از نیاز و رفع نیاز شکل میگیرد و زمانیکه ما نسبت به وضعیت خودمان واقع بین نباشیم قادر به برقراری ارتباط مناسب نیز نیستیم! چراکه غالباً انتظارات و توقعات بیش از اندازه ای از سایرین داریم که مانع ارتباط صحیح خواهد شد.
این اختلال دشواری های زیادی را در روابط بین فردی خصوصا زناشوئی ایجاد میکند چون فرد خودشیفته همیشه حق به جانب است و دنیا باید بر محور او بچرخد و ابر و باد و مه و خورشید به خاطر او در فعالیت باشند!
با این ویژگیها به خود حق میدهد که با دیگران مثل یک ابزار برخورد کند چون فکر میکند که از همه بالاتر است.
افرادی که با انسانهای خودشیفته رابطه تنگاتنگ دارند باید توجه کنند که اگر از طرف این افراد مورد ملامت و یا عیب و ایرادگیری قرار بگیرند، نباید به آن اهمیت زیادی بدهند. این عیب گیریها و سرزنشها مربوط به جهان بینی و دیدگاههای خاص این خود شیفتگان است.
یک زن و شوهر جوان خانه خود را عوض کرده بودند. یک روز خانم خانه که از پشت پنجره اطاق خود منزل همسایه را مشاهده میکرد، به همسرش گفت: «نمیدانم چرا لباسهای این همسایه که روی بند آویزان شده اینقدر کثیف است، انگار او این لباسها را با آب کثیف شست و شو میکند».
هر بار که این خانم از پشت پنجره این لباسهای همسایه را میدید این مسئله را با شوهر در میان میگذاشت. یک روز صبح که خانم طبق معمول به طرف پنجره رفته بود تا لباس های همسایه را مشاهده کند، با تعجب و خوشحالی به همسرش گفت: «بالاخره انگار صدای نق زدنهای من به گوش همسایه اثر کرد، امروز لباسهایش بسیار تمیز است».
شوهرش گفت: «لباسهای او همان لباس هاست، من امروز پنجره اطاقمان را شُستم».
خود شیفتگان به خاطر عدم شست و شوی پنجره دیدگاه خودشان همه چیز دیگران را تیره و تار میبینند. آنها برای پر کردن خلاء اعتماد به نفس خود تمام تلاش و کوشش خود را میکنند تا به دیگران بقبولانند که چقدر مهم هستند.
احمدرضا کرامت
### پایان خبر رسمی