، تهران , (اخبار رسمی): چگونه میتوانیم شادی را به زندگی خود راه دهیم و احساس درماندگی و شکستخوردگی را از زندگیمان بیرون برانیم؟در این زمینه باید ذهن و روح خود را تقویت کنید. شادی واقعی چگونه قابل دستیابی خواهد بود؟
چگونه احساسات خوب را وارد زندگیمان کنیم؟
خواب خوب، افزایش حس قدردانی و شکرگزاری، قدرت انتخاب کردن، لذت بردن از موارد کوچک اما دوست داشتنی و بسیاری موارد دیگر میتوانند به شما در احساس بهتر داشتن در زندگی کمک کنند .
احساس خوب
گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست...
باید بنیشینی و نظاره کنی ...
اما "مرکــــــــــــــــز" را که درست انتخاب کرده باشی، "دلت قرص باشد"...
دیگر هر چه می خواهد بچرخد ...
*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ راضیه مرضیه*
داشتن احساس خوب در زندگی دارای دو بخش است:
بخش یک : یادگیری اندیشیدن به خود، با اتکا به روشهای سلامت بخش است. این یک مهارت آموختنی است، هیچ کس چه زن و چه مرد آن را به صورت فطری در خود ندارد. گاه باید مانند کودکان بکوشیم تا اعتماد به نفس و عزت نفس به دست آوریم. اگر این کار را نمیکنیم، باید به مثابه یک بزرگسال بکوشیم تا راه دستیابی به اعتماد به نفس و عزت نفس را بیابیم.
بخش دوم: داشتن احساس خوب در باره زندگی در گروه، پاسخگویی به سئوالاتی از این دست است: آیا خودم را موفق میدانم؟ آیا برای رسیدن به راههای اعتماد به نفس اندیشیدهام؟
10 شیوه برای کسب احساس شادمانی در زندگی :
1) هرگز از پرسش کردن باز نمانید.
هرگاه از انجام کاری دلزده و خسته شدید، از خودتان بپرسید: "به چه نحوی، کاری را که انجام میدهم، به من در رسیدن به هدف نهاییام یاری میکند؟" "چگونه میتوانم کارم را بهتر، سریعتر، سادهتر، آسانتر و سرگرم کنندهتر انجام دهم؟"
2) احساس نا امیدی را از خودتان دور کنید.
درباره خودتان و دیگران کنجکاو باشید و به خود و دیگران علاقه نشان دهید، از چاپلوسی، خودشیفتگی، موذیگری و ... بپرهیزید! هرگز فکر نکنید راهی را که پیش گرفتهاید، آخرین راه است. پیوسته به دنبال گزینههای دیگر باشید.
3) ضعفهای خودتان را بپذیرید.
هر کس ضعفهایی دارد. این واقعیتی است! به جای فرو ماندن در ضعفهای خود و گرفتار شدن در دام یأس و نا امیدی، بکوشید بر ضعفهایتان غلبه کنید و با ضعفهایتان دوستی کنید تا دشمن روانتان نشود.
4) یادگیری را هرگز فراموش نکنید.
مغز، ماهیچهای مانند سایر ماهیچههاست. اگر مغزتان را با یادگیری و اندیشیدن ورز ندهید، ورزیده نمیشود. برای پرورش مغز باید آن را با فعال کردن از طریق یادگیری عملی کرد.
5) از مطلقگرایی دوری کنید.
ما در گسترهای از نسبیتها زندگی میکنیم. تلاش کنید از هر چیزی به نسبتی که میتوانید بهره بگیرید. هیچکس در زندگی همیشه نمیتواند نمره بیست بگیرد، ولی میتواند همیشه بیشترین تلاشش را انجام دهد و از نتیجه به دست آمده خرسند باشد، خواه پیروز باشد، خواه شکست خورده.
6) با خودتان صادق و رو راست باشید.
صادق نبودن با خود آسیب رسانتر از احترام نگذاشتن به خود است. مواردی را که با خودتان رو راست نبودهاید بنویسید و راه صادق بودن را با تفتیش خطاهای خود بیابید.
7) گیاهی را که دوست دارید پرورش دهید.
گلی را در باغچه یا گلدان بکارید و آن را به زندگیتان تشبیه کنید. همان طور که شاداب ماندن گل به رسیدگی و پرورش نیاز دارد، زندگی خودتان هم نیاز به مراقبت، تقویت، پرورش و ... دارد.
8) در گذشته زندگی نکنید.
اجازه بدهید غبار گذشته از شانههایتان فرو ریزد و دانههای شفاف و نورانی آن، راه فرا رویتان را روشن سازد. هر اندازه در تیرگی گذشته گام بردارید از روشنایی آینده دورتر خواهید شد. فروماندن در گذشته، فروماندن در سیاهی است. باید گذشته را به پرسش کشید و ناپاکیهایش را گرفت و زنگارهایش را زدود و از آن به مثابه عنصری برای پی ریختن آینده و شادمانه زیستن در حال بهره گرفت.
9) در "حال" شنا کنید
وقتتان را بر سر آنچه نمیتوانید کنترل کنید سپری نکنید. به مردم و اطرافیانتان عشق بورزید. مهرورزی یکی از راههای شادمانگی است! بر آنچه میتوانید کنترل کنید، متمرکز شوید. شما میتوانید بخوانید، لبخند بزنید، بخندید، به دیگران کمک کنید، به سپاسگزاری بپردازید، کار کنید و ...
10) همچون کوه استوار باشید
حقوق خودتان را باز شناسید و به حقوق اجتماعی آگاه شوید. برای رسیدن به حق خود پیوسته بکوشید. تلاش شما میزان دستیابی به حقوقتان را مشخص میکند.
هر گاه احساس کردید که پشتیبانی و تقدیری مطابق با رویا هایتان از دیگران دریافت نکرده اید، این راهکار ها را به کار ببندید.
تفکر توجه کردن به لحظه
ابن راز را همواره به یاد داشته باشید: حرف زدن بسیار سادهتر از عمل کردن است، اما به هر حال باید عمل کرد. همچنان به لحظه فکر کنید و بر رسالتتان متمرکز شوید. هر چند تحقق این امر آسان نیست، راهی اثر بخش برای زنده بودن است.
مغز انسان با حفظ تمرکز و توجه، کمتر دچار افسوس و حسرت خواهد شد؛ بنابراین هر گاه که احساس خوبی نداشتید به مسیرتان ادامه دهید. ناراحتی خود را به زبان آورید و درباره اش صحبت کنید. سپس به کار خود برگردید و از تأمل بیش از حد درباره آن موضوع اجتناب کنید. هنگامی که ما با خود و رسالتمان به عنوان آدمی صادق هستیم، کار و زندگی صادقانهمان، ما را به مکانهای مثبت و آرزوهایمان خواهد برد.
هم بپرسید و هم بگویید
اگر احساس میکنید که کنار گذاشته شدهاید یا مورد پشتیبانی قرار نمیگیرید، با افرادی صحبت کنید که پشتیبانیشان برای شما از همه چیز مهمتر است. به آنها بگویید که چه چیزی را تجربه میکنید. سپس به آنها بگویید که احساس میکنید باید چگونه مورد پشتیبانی قرار گیرید. تنها در دنیای ایده آل، افراد امور مهم زندگی ما را نگفته میدانند!
اما در دنیایی واقعی قرار نیست که این اتفاق بیفتد. بنابراین به دیگران بگویید که دوست دارید چه چیزی را بشنوید یا اینکه دوست دارید چگونه مورد پشتیبانی قرار بگیرید.
کمی خودتان را جای دیگران بگذارید
هر لحظه که این فکر در ذهن مان خطور میکند که فلانی و فلانی درباره ما چه فکری میکنند؛ اما تا به حال به این مسأله فکر کردهایم که دیگران با وجود مشکلاتشان شاید اصلا درباره ما فکری نکنند؟
برخی اوقات به قدری درگیر زندگی روزمرهمان هستیم که متوجه نمیشویم که چطور نا خواسته بر اطرافیانمان تأثیر میگذاریم. اکنون برای یک لحظه هم که شده خود را به جای دوستتان بگذارید. اگر او در گذشته عشق و حمایت خود را نثارتان کرده، احتمالا امروز از عمد شما را نادیده نگرفته است؛ او فقط مشغله دارد.
برای موفقیت اقدام مهم خود را انجام دهید.
داشتههایتان را بستایید، زیرا شما از صمیم قلب میدانید که شایستگیاش را دارید. شما دستاورد و تغییر بزرگی را در زندگیتان ایجاد کردهاید، بنابراین چرا باید با احساس تأسف برای خودتان، شادیتان را خراب کنید؟
شکی نیست که شنیدن تحسین از زبان دیگران خوب است؛ اما اگر این گونه نیست، آن را به فرصتی تبدیل کنید تا به خودتان عشق بورزید. احتمالا این روزها فراموش نکردهاید که برای خودتان گل بخرید!
ظاهرسازی نکنید
واقع بین باشد، بعضی اوقات دیگران به سادگی با تغییرات مورد نظر شما موافقت نمیکنند. البته این مسأله دلایلی دارد، اما دلایل مهم نیستند؛ زیرا شما میدانید که برای بهبود شرایط زندگیتان باید این تغییرات را انجام دهید و همه نیز حرف شما را نخواهند فهمید. در نتیجه منصفانه نیست از همه اطرافیانتان انتظار داشته باشید که به اندازه شما رشد کرده و تغییر کنند.
با خودتان صادق باشید و با اطرافیان با احترام و دلسوزی رفتار کنید. مادامی که این رفتار را از خود نشان دهید به نتیجه رسیدن یا نرسیدن فعالیتتان چندان اهمیتی ندارد، زیرا همواره کسی شما را پشتیبانی میکند، چه شما او را ببینید چه نبینید.
### پایان خبر رسمی