، تهران , (اخبار رسمی): تاثیر عطر بر روی عملکرد مغز
به گزارش لوکس بایر؛ انسان برای ادامهی حیات به انرژی نیاز دارد. امر مذکور همان اصل ترمودینامیک در زندگی است. انرژی که از واقعیت ناشناخته محیط دریافت میکنیم؛ اما برای دستیابی به این منبع حیاتی، بایستی توانایی تقابل و تعامل ادراکی با جهان را داشته باشیم. تقابل ادراکی با جهان، اطلاعات لازم که امکان انجام مکانیزمهای روانشناختی را میدهد، برایمان فراهم میسازد و برای ادامه حیات بسیار ضروری است.
مغز، حافظه را با تقویتِ پیوندهای شیمیایی میان سیناپسهای عصبی و الگوهای مغزی مرتبط با آن، ایجاد میکند. این الگوهای مغزی نامهای خاصی دارند که در این مطلب نمیگنجد. آنچه اهمیت دارد، شناسایی حسی محرک خارجی، برای تقویت زبان و دیگر اعمال حسی است.
در این فرآیندِ شناختی اولیه، یک پدیده غیر فیزیکی دیگر نیز رخ میدهد: تفاوتهای حسی. این تفاوتهای حسی امکان ایجاد تمایز میان ساختارهای مولکولی گوناگون را فراهم میآورند؛ مثلا، تشخیص تفاوت میان ساختارهای مولکولی که طعمهای متفاتی دارند، حتی اگر این طعمها بسیار شبیه به هم باشند.
مغز، برای تسهیل مکانیزم تشخیص تفاوت محرک حسی، از استراتژیهای خاصی، همچون مهار جانبی استفاده میکند که هنگامیکه یک نورن فعال است، نورون مجاور آن، غیر فعال میشود تا میان کیفیات گوناگون، تفاوت ایجاد شود. مکانیزمیکه مغز برای جدا ساختن اطلاعات انجام میدهد، ارتعاش حسی است که بسیار ارزشمند است. دیگر مکانیزمها، همچون ادراکات حسی شنیداری، بصری، طعم و لامسه، همانند رفتار حسی مولکول وانیل،که پیش تر شرح دادم، است.
علاوه بر شبکههای الگوهای حسی، انواع دیگری از شبکههای حسی نیز وجود دارند. یکی از سطوح عملیات این شبکهها، میزان لذت از ادراکات است، که مقیاسی از "خیلی زیاد" تا "فاقد لذت"، دارد. از این رو، بعنوان مثال میتوانیم بگوییم که "چون این پرتقال شیرین است، آن را دوست دارم" یا "چون گریپ فروت تلخ است، اصلا آن را دوست ندارم."
میزان لذت، در سیر تکامل بشر نقش بسیار مهمیرا ایفا میکند؛ مثلا موجب افزایش مصرفِ مواد غذایی مغذّی و اجتناب از خوردنِ مواد غذایی سمیشده است. در اولین قدم، ارزش اغناء کنندهی لذت در سیر تکاملی، باعث شد که بشر استفاده از کربوهیدرات و طعم شیرین را افزایش دهد. این درحالی است که دیگر طعمها، همانند گونههایی از گیاهان که طعم تلخ داشتند، برای بشر نامطبوع بودند.
نباید فراموش کنیم که تکامل و تشکیل سیستمهای برآیند پیچیده، طراحی خاص و مشابه دارند. در حقیقت، تکامل، خستگی ناپذیر ترین طراحی بوده که تا بحال رؤیت شده است! این طراح، تنها به یک چیز نیاز داشت: صبر و مقداری زمان؛ زمانی در حدود میلیونها میلیون سال! ممکن است سیر تکامل، باهوشترین طراح نباشد؛ اما عملکرد آن بسیار پیچیده و ضروری است.
میتوان میزان لذت را به دو بخش طبقه بندی کرد: فرگشتی و فرهنگی. حس لذت فرگشتی یا تکاملی، مرتبط با ژنوم موجودات زنده و تا به امروز دوره تکاملی بسیار طولانی داشته است؛ همانند حذفِ طعم تلخ که طبیعتا آسیب زننده است. حس لذت فرهنگی، مرتبط با گروههای محلی خاصی از مردم است که در موقعیت زمانی و مکانی خاصی، زندگی میکنند.
آگاهی از خویشتن، عواطف و احساسات، برای درک کردن، لازم و ضروری هستند. عواطفی همچون لذت، غم، خشم، ترس و... مرتبط با بدن هستند و امکان ادامهی بقا را تسهیل میکنند؛ در مقابل، احساسات، مرتبط با بخش عقلانی و منطقی مغز هستند و ترکیب بسیار پیچیده و قابل توجهی دارند.
آنتونیو داماسیو، عصبشناس برجستهی پرتغالی، در کتابش بنام "بدنبالِ اسپینوزا"، با استادی تمام، مهارتش را، به نمایش میگذارد. در لحظات شگفتانگیز مطالعهی این کتاب، در مورد اهمیت عواطف و احساسات، نکاتی را فرا میگیرید که نفستان بند میآید: درک اصول اخلاق سایبری و اخلاق انسانی، برمباحثِ نورولوژیک و دینی، مقدم است.
خودآگاهی، به ما کمک میکند تا میان خود و دیگر موجودات تمایز قائل شویم. درک آگاهانه از خویشتن، مجموعه خاطراتی است که در طول زندگی، در حافظه میماند.
مجددا، یکی دیگر از کارکردهای حیرتانگیز مغز، خود را نشان میدهد؛ مکانیزمهای مرتبط با حافظه، تبدیل به چیزی خارقالعاده میشوند؛ باور به اینکه، چه چیزهایی برایمان بهتر است. توانایی ادراک، نقشهی راه ما بسوی شگفتیهای زندگی است. ادراک، ستونهای ثابتِ زندگی ما هستند. امروزه، نکات بسیاری در خصوص خاستگاه و منشاء ادراک بشر دریافتهایم؛ اما همچنان راهی طولانی برای درکِ رازهای جادویی که ما را به دیگر قسمتهای هستی پیوند میزند، وجود دارد.
هنگامیکه عطری را میبویید، سفری را آغاز میکنید که نتیجهی آن قابل پیش بینی نیست. مارسل پروست را بیاد آورید؛ وی در کتابش بنامِ درجستوجوی زمان از دست رفته، از اشتیاق عمیقش برای بوییدنِ کلوچهای سخن میگوید که او را به بهشت گمشده کودکیاش میبرد.
### پایان خبر رسمی