، تهران , (اخبار رسمی): قلعه نو، روستایی که این روزها با نام ماسوله جنوب شرق ایران شهرت دارد، روستایی است که بعد از ترک اهالی در دوره قاجار و کوچ از قلعه کهنه شکل گرفت و تا امروز زنده مانده است.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی وزارت جهادکشاورزی، بهنظر میرسد در نزدیکی این روستا، پشت این تپه ماهورها، جایی نزدیک کوه خواجه، ارگ محمدحسین خان ناروئینژاد و در همسایگی چهارمین چاه نیمه، حقیقت جور دیگری و ورای تبلیغات گردشگری در جریان است. روستایی که بهعنوان هدف کردشگری در استانی با وسعت سیستان و بلوچستان نام گرفته است، نمیتواند گردشگران را یک شبانهروز کامل در خود نگه دارد. بهنظر میرسد، زهک، شهرستان محل این روستا و حتی زابل، سرزمین شناخته شده سیستان، حتی سایتهای ویژه تاریخی و گردشگری مانند شهر سوخته و دهانه غلامان هخامنشی هم نمیتوانند این بار را برای سیستان بردارند و حالا قلعه نو، جایی در دل کویر، دور از هامون بیرمق ایستاده تا بار توسعه گردشگری و بوم گردی را بهتنهایی به دوش بکشد. این فقط بخشی از حقیقت قلعه نو، زهک، زابل و سیستان است.
سرزمین تاریخ، اسطوره و نرخ 39 درصدی بیکاری
برنامهریزیها پیرامون گردشگری در روستای قلعه نو همگام با برنامههای توسعه گردشگری روستایی در سراسر کشور در حالی ادامه دارد که به گزارش وبسایت عصر هامون بنا بر اعلام رسمی علی اصغر میرشکاری، معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان 35 درصد جمعیت سیستان را افراد زیر 16 سال تشکیل میدهند. یعنی افرادی که در کمتر از یک یا دو دهه وارد سنین کار میشوند. میرشکاری همچنین آمار بیکاری در مرکز این استان را خلاف آمارهای رسمی موجود تا 39 درصد عنوان کرد.
این در حالی است که از جمعیت یک میلیون و 176 هزار نفری روستایی سیستان و بلوچستان، فقط 179 هزار نفر مشغول کار هستند. این آمار نخستین پرسش را در ذهن تداعی میکند که آیا میتوان این گستره وسیع جغرافیایی و انسانی را با محوری چون گردشگری روستایی توسعه بخشید؟ بیگمان یکی از نخستین پارامترهایی که پیش از پاسخ خود را نشان میدهد مسئله مهم دو دهه اخیر در سیستان و بلوچستان است: خشکی و بیآبی!! چرا که محمدرضا نارویی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب روستایی سیستان و بلوچستان به وبسایت این سازمان در استان اعلام کرد که یکپنجم روستاهای فاقد آب آشامیدنی سالم کشور، یعنی معادل یکهزار و 188 روستا، در این استان قرار دارد. چالشی که با حفر و احداث چهار چاه نیمه سعی در حل آن شد و بحرانی به نام خشکی هامون را رقم زد. بهنظر میرسد این نخستین مانع بزرگ در مواجهه با توسعه گردشگری روستاهای این سرزمین است.
افغانستان، سد آب سیستان عنوان میشود
مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان اما شرایط اقلیمی فعلی استان را مانعی برای توسعه گردشگری روستایی نمیبیند. او در گفتوگو با خبرگزاری کشاورزی ایران حتی موضوع ریزگردها و گردوغبار این استان را هم معضلی رویاروی توسعه گردشگری نمیداند.
سعید محمودی میگوید: "اگر فقط خود قلعه نو را بررسی کنیم به شکل مستقیم در معرض تهدیدهایی مانند ریرگردها نیست و بهدلیل فاصله جغرافیایی با هامون هم چندان از شرایط آن متأثر نخواهد بود. اگرچه طوفانهای 120 روزه در سیستان این همه منطقه را تحتالشعاع قرار میدهد، اما شرایط برای این منطقه در شش ماه دوم سال مساعد است. درباره تالاب هامون بهویژه در ناحیه نزدیک به کوه خواجه اقدامات خوبی انجام شده است و از محل چاه نیمه چهارم هم به بخشهایی از آن آبرسانی میشود."
وی ادامه میدهد: "درباره تالاب هامون نقش افغانستان غیرقابل انکار است و دریافت نشدن حقآبه هامون یکی از معضلات پیش رو است. با این همه به واسطه چاه نیمه چهارم برنامه منسجمی برای گسترش پوشش گیاهی در منطقه ریخته شده و در حال اجرا است که حجم زیادی از چالش ریزگردها را هم کم میکند."
مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان با اشاره به تدوین برنامه جامع مدیریت هامون اضافه میکند: "در این طرح مسائل مربوط به گردشگری هم دیده شده است. تمام توان مدیریتی و پتانسیلها را هم بررسی کردیم. این برنامه به سازمان گردشگری هم ارائه شده و بخشی از آن با توجه به حضور تشکلهای مردمی و همچنین جوامع محلی دیده شده است. بهمنماه امسال هم در روز جهانی تالابها، با حضور تشکلهای مردمی در منطقه این برنامه در فاز دیگری اجرا خواهد شد."
مثلث طلایی سیستان
معاون گردشگری سیستان و بلوچستان معتقد است که نه قلعه نو و نه هیچ روستای دیگری را نمیتوان منفرد از دیگر عناصر در این منطقه به توسعه امیدوار کرد. مجتبی میرحسینی در گفتوگو با ایانا معتقد است که کل واحدی به نام سیستان وجود دارد که باید پابهپای هم پیش برود چرا که توسعه هر جز، وابسته به جزئی دیگر است.
وی در ادامه میگوید: "مثلث طلایی سیستان، یعنی شهر سوخته، دهانه هخامنشی غلامان و کوه خواجه بهعنوان سه محور کلیدی در توسعه گردشگری استان در نظر گرفته شدهاند. در روستای قلعه نو ویژگیهایی مانند بافت پلکانی و همچنین بافت منسجم جدید و دارای هارمونی روستا با بافت کهن، آن را بهعنوان روستای شاخص در گردشگری استان محسوب کرده است."
او چاه نیمه چهارم را بهعنوان بخشی برای توسعه گردشگری ورزشی عنوان میکند و میافزاید: "این مناطق مانند یک بسته گردشگری عمل میکنند. ارگ سردار حسینخان ناروئی بهعنوان محل اقامتی در دستور کار است که در کنار مجوزهایی که قرار است به اقامتگاههای بومگردی داده شود، بهخوبی به محل اسکان گردشگران تبدیل خواهد شد. ایجاد این اقامتگاهها ضرورت دارد؛ چرا که میدانیم فواصل میان هر یک از این سایتها زیاد است."
ماندگاری یک میلیون گردشگر، زیر یک شبانهروز
میرحسینی توضیح میدهد: "در طول یک سال، یک میلیون گردشگر داخلی و خارجی به سیستان و بلوچستان ورود میکنند که بهطور میانگین اقامتی کمتر از یک شبانهروز دارند. یکی از اصلیترین برنامههای ما در سال آینده افزایش این نرخ تا یک شبانهروز است."
وی افزود: "در کنار پتانسیلهایی که گفتم صنایع دستی متنوع در استان و همچنین میراث معنوی و آیین و مناسک ما بهویژه در روستاها، یکی از توانهای بالقوه در حوزه گردشگری است."
سینما در نبرد با سیستان
این مسئول امر گردشگری در سیستان میگوید: "پیش از شروع خشکی فزاینده استان، اقتصاد بر پایه کشاورزی و دامپروری بود، اما با شروع خشکی همه این محورها از دست رفت. روستاها یکی پس از دیگری خالی از سکنه شدند و اکنون هم این روند مهاجرت ادامه دارد و گزینهای بهعنوان جایگزین برای اقتصاد فلج شده استان پیشنهاد نشد. تا این سالهای اخیر که بحث گردشگری فراگیر شد. با این همه ورای ریزگردها و خشکی و نبود زیرساخت و ساختار که همه نقشهای کلیدی دارند، یک موضوع دیگر عامل بازدارنده بزرگی است. سیستان چهرهای که مردم میشناسند، ندارد. در دهه 60 و 70، سیستان لوکیشن همه فیلمهایی شد که درباره قاچاق و خلاف در کشور ساخته میشد. همه قاچاقچیان با لباس بومی سیستانیها جلوی دوربین ظاهر میشدند. در سینما و تلویزیون، سیستان بهعنوان مرکز قاچاق و خلافهای کوچک و بزرگ معرفی شد و این دیدگاه هنوز مانده و باعث شده تمایل به دیدن این منطقه زیاد، اما تمایل به ماندن در آن اندک باشد. این چهره باید از سیستان زدوده شود.
میرحسینی یادآور میشود: "اینجا سرزمین تاریخ کشور است. گنجینهای از فرهنگ و هویت ایران را در خود جای داده است. این سیمایی از سیستان است که باید همه بشناسند. نه نبردهای آقای جمشید هاشمپور با تفنگها و اسلحهها بر پرده سینما."
گردشگری انبوه چارهساز است
میرحسینی به ایانا میگوید: "با برداشته شدن این دیدگاه میتوان گردشگران را به شکل انبوه به استان هدایت کرد. شاید این موضوع برای بسیاری از مناطق یک خطر به حساب بیاید، اما پهنه سیستان جوابگوی آن خواهد بود و تابآوری آن را خواهد داشت."
او ادامه میدهد: "به نسبت آنچه در حال حاضر به گردشگران ارائه میکنیم قیمتها بالا است. تنها افزایش تعداد گردشگر میتواند این بخش را جبران کند. از سوی دیگر عرضه و تقاضا را باید با هم پیش برد. نمیشود زیرساختارها و اقامتگاهها را آماده کرد و گفت حالا گردشگر بیاوریم. از سوی دیگر نمیتوانیم مانند حالا ادامه دهیم که گردشگران بیایند و حتی محلی برای اسکان نداشته باشند. این دو محور باید پابهپای هم پیش بروند."
مجتبی نورا، از فعالان نامآشنای توسعه سیستان است. بعید بهنظر میرسد پایتان به سیستان رسیده باشد و گذرتان به نورا نخورده باشد. نورا اهل سیستان است و سالها هم برای زنده نگه داشتنش تلاش کرده است. او در گفتوگو با ایانا بر بخشی از صحبتهای میرحسینی صحه میگذارد، اما چالشهای پیش روی گردشگری در سیستان را بسیار بیشتر از مباحث عنوانشده میداند. او معتقد است که تقریباً در سیستان چیزی سر جای خودش نیست.
نورا میگوید: "در همه این پهنه وسیع یک مرکز فروش صنایع دستی بهعنوان مکمل وجود ندارد. در مسافتهایی که کیلومترها از هم فاصله دارد محلهای اسکان و اقامت دیده نشده است. از طرف دیگر، با وجود این ادعا که فقط بادهای 120 روزه در نیمه نخست سال در سیستان ریزگرد به همراه دارد، در سالهای اخیر تجربه افزایش این بازه زمانی و گسترش ریزگردها با منشاء داخلی را داریم."
گسترش تبادلات میان ایران و افغانستان دریچه توسعه است
این راهنمای گردشگری میگوید: "بحث حقآبه هامون به این عنوان که افغانستان از ارائه اش جلوگیری کند مطرح نیست. در سالهایی ما بیش از سهم حق آبه را هم دریافت کردیم، اما بحث بر سر مدیریت این آب است. در برنامه محیط زیست برای ایجاد نیزار کوچکی در نزدیکی کوه خواجه به هامون آبرسانی میشود."
نورا اما ادامه مناقشه هامون را نه در موارد عادی سیاسی و دولتی بلکه در گسترش روابط فرهنگی میان ایران و افغانستان و همچنین حوزههای مدیریتی منابع میداند. وی میگوید: "این دو منطقه با وجود قرابت فرهنگی زیاد، دارای هستههای گفتوگوی فرهنگی نیستند و در بنیان منافع مشترک فرهنگی برایشان تعریف نشده است. حتی به گسترش و تبیین منافعی که دو کشور میتوانند برای هم داشته باشند هم توجهی نشده است. بهعنوان مثال افغانستان نیازمند انرژی است و سیستان، روستاها و کشاورزی آن تشنه آب. بادهای 120 روزه کویر بهترین محل تامین انرژی و برق استانهای مهمی مانند قندهار است. اگر ایران بتواند برق آنان را تأمین کند، بدونشک امتیازهای دیگری هم خواهد گرفت."
وی در ادامه گفت: "افزایش فضای گفتوگو میان این دو کشور، بهویژه اهالی روستاها و شهرهای دو سوی مرز میتواند تضمینکننده وابستگیهای مذهبی، سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی باشد. این رویهای است که در همه کشورهای جهان اتفاق میافتد."
سیستان میتواند ترانزیت گردشگری شود
رمضان از فعالان فرهنگی افغان است که سالها به واسطه جنگ در این کشور، ساکن گلستان است. او خلاف بسیاری از هموطنانش در ایران، نه جزو کارگران غیرمجاز به حساب میآید و نه بخشی از اتباع بلاتکلیف. او امروز، توانسته است در ایران تحصیل و ازدواج کند و در کنار بسیاری از فعالان مدنی ایران، برای ارتقا سطح زندگی پناهجویان افغان تلاش کند.
رمضان درباره امکان ایجاد تبادلات فرهنگی و اقتصادی استانهای مرزی افغانستان با سیستان میگوید: "وجود وابستگیهای قومی و فامیلی در این منطقه خود دلیلی برای اصرار بر شکل گیری این مبادله است. باید به سمتی حرکت کرد که در افکار عمومی افغانستان این ظن تقویت شود که گسترش مراودات با ایران، الزاماً به نفع افغانها است و در این باره کویر ایران میتواند منبع لایتناهی برای افغانستان شود. امری که میتواند اقتصاد و امنیت را برای دو سوی مرز و روستاهای آن ازجمله سیستان را در جهت مثبت دگرگون کند و توسعه زیرساختی آن را برای گسترش حوزههایی مانند گردشگری به همراه داشته، دریچهای برای ورود گردشگران به این منطقه پهناور و دروازهای برای ورود گردشگران به افغانستان باشد."
رمضان در پایان میگوید: "آیین و مناسک مشترک میان این دو منطقه، سبک زندگی ویژه در روستاهای سیستان و افغانستان، میتواند به برنامهها و فستیوالهای مشترکی ختم شود که توجه گردشگران بینالمللی را به خود جلب کند."
بهنظر میرسد ایدهها برای گسترش گردشگری روستایی در سیستان میتواند تا خارج از مرزهای کشور هم دنبال شود، اما آیا همت و ارادهای برای تحقق آن وجود دارد؟ آیا بار دیگر زندگی را میتوان به روستاهای کهن استان سیستان و بلوچستان بازگرداند؟ و دهها پرسش دیگر.
### پایان خبر رسمی