، تهران , (اخبار رسمی): ۱۲ هزار دفتر مشاور املاک در شهر تهران وجود دارد که با آگهیهای سایت دیوار، ضرر میکنند. در معاملات مسکن نباید واسطه را حذف کنیم در حالی که دیوار واسطه را حذف کرده است.
به گزارش اخبار رسمی به نقل از اتاق بازارگانی تهران، پشت فرمان نشسته و تلفن همراهش را روی پایهای در مقابلش قرار داده است. به هر طرفی که میپیچد، نگاهی به خطوط سبز و قرمز روی گوشی میاندازد و مسیرش را از روی نقشهای که برایش ترسیم شده، پیش میگیرد. هوا بارانی است و خیابانهای مرکز پایتخت قفل شدهاند. رنگهای روی نقشه، مسیر میانبری را از سمت خیابان انقلاب برای رسیدن به خیابان ۱۷ شهریور نشان میدهد و راننده با خوشحالی در آن میپیچد. مسیر روبهرو باز است و راننده سرعتش را بیشتر میکند، به سمت خیابان باریکی میپیچد و تا انتهای آن پیش میرود اما عصبانی میشود و میگوید: «چنان هم با اطمینان اینجا کشیده که آدم فکر میکند حتما بلد است.» راه میانبر او، به بنبست رسیده و باید میان باران و ترافیک، مسیر آمده را برگردد. برای دندهعقب گرفتن به پشت خم میشود و به مسافری که در صندلی عقب نشسته میگوید: «خوب است شما عجله ندارید. نقشه است دیگر، من خودم شهر را چندان بلد نیستم. از طریق همین نقشه جلو میروم. اما بعضی وقتها مسافرها عجله دارند و خیلی زیاد استرس میدهند.» مرد جوان، از طریق گوشی هوشمند و خودرویی نسبتا نو، چند وقتی است که در «اسنپ» مشغول به کار شده و روزهایش را با جابهجایی مسافرانی که درخواست آنلاین خودرو میدهند، میگذراند. او میگوید: «من نمیدانستم این مسیر اینقدر ترافیک دارد وگرنه قبول نمیکردم. همیشه در مرکز شهر میچرخم که درخواستها زیاد است، حالا امیدوارم سمت شرق که شما را پیاده کردم، باز هم درخواست ماشین به من برسد.»
مردی دیگر، میانسال است و اعتمادی به نقشههای دیجیتالی ندارد. او از طریق موبایل، تنها درخواستهای سفر را قبول میکند و هرازگاهی با پشتیبانی اسنپ تماس میگیرد و سؤالاتی درباره نحوه واریز پول اینترنتی میپرسد. گرد سپیدی روی موهایش نشسته و اگرچه از روشهای مدرن کسب درآمد میکند، اما هنوز چندان به آن خوشبین نیست و مسافری را که سوار کرده درباره چگونگی سفرش، سؤالپیچ میکند: «میگویند بخشی از هزینه سفری را که اسنپ به ما میدهد، شما نمیپردازید. درست است؟ مثلا الان برای من 16 و 500 زده.» مسافر برایش توضیح میدهد که او ۱۲ هزار و ۵۰۰ میپردازد، هزینه اسنپ برای مسافر همیشه ۳، ۴ هزار تومان ارزانتر است و البته همین مسیر را آژانسها کرایه ۲۰ هزار تومانی میگیرند. راننده از این توضیحات تعجب میکند و میگوید: «به خواهرم میگویم دیگر حق ندارد از آژانس استفاده کند. خیلی فرقش میشود. باید همهشان اسنپ بزنند.» به گفته این راننده اسنپ، این کسبوکار برای آنها هم سود زیادی به همراه دارد و بعضیها حتی از چند اپلیکیشن استفاده میکنند: «من هنوز با همین یکی هم کامل راه نیفتادهام اما بعضیها هستند که دو تا موبایل در ماشین گذاشتهاند. در یک طرف اسنپ دارند و در طرف دیگر تپسی، هرکدام را که زودتر درخواست برسد، قبول میکنند.» مردی که گرد خاکستری روی موهایش نشسته، از توضیح کاری که به تازگی یاد گرفته خوشش میآید و با صحبت برای مسافر، انگار هزینه و فایده خودش را میسنجد. او درباره خرید طرح ترافیک هم حرف میزند و میگوید: «روزانهاش زیاد نمیصرفد. وقتی روزانه میکنند هم سریع تمام میشود هم هزینه بیشتری باید بدهیم. اما هفتگی خیلی خوب است و کارمان را با هزینه مقرون به صرفه راه میاندازد. اکثرا در اسنپ با خرید همین طرح ترافیک هفتگی کار میکنیم.» اگر زمانی تکنولوژی تنها جوانترها را درگیر میکرد، حالا از هر سنی مشغول آن شدهاند و پول هم درمیآورند. البته در آن طرف ماجرا، روی دیگری هم جریان دارد. خانمی میانسال به تازگی با اسنپ آشنا شده و فرزندانش این برنامه را روی گوشیاش نصب کردهاند. البته علاقهای به استفاده از آن ندارد و با استدلالی مادرانه میگوید: «اگر من اسنپ استفاده کنم، بعد تکلیف آن پسر جوانی که در آژانس سر کوچه کار میکند، چه میشود؟» همین استدلال، تمام تقابلهای سنت و مدرنیته را که زمانی فقط در فرهنگ روزمره حضور داشت و حالا به نبض بازار نیز کشیده شده است، به شکلی عیان نشان میدهد.
سنت علیه مدرنتیه، یا مدرنیته علیه سنت؟
کسبوکارهای اینترنتی چند سالی است که در ایران به راه افتادهاند و اولین حضور جدی آنها در قامت سایتهای اینترنتی خود را نشان داد. دیجیکالا، نتبرگ و... با امکانات تخفیف و فروش آنلاین کمکم اعتماد مشتریان را جلب کردند و کار آنها به تبلیغات رسمی تلویزیونی نیز رسید. البته در ابتدا، همهچیز به کالاهای الکترونیکی محدود بود. دیجیکالا تنها محصولات کامپیوتری میفروخت و مشتریان نیز بیشتر از این طریق، به بررسی کالاهای مختلف میپرداختند. دو سال پیش، یکی از موبایلفروشهای میدان ولیعصر به مشتریای که از ارزانتر بودن کالایی مشابه در دیجیکالا صحبت میکرد، گفته بود: «این دیجیکالا ما را بدبخت کرده است. همه جنسهایش ارزانتر است و خب وقتی پول مغازه و... ندارند، طبیعی است که همین هم باشد.» اما طی دو سال گذشته همهچیز با سرعت زیادی تغییر کرده است و در دیجیکالا نیز از شیر مرغ تا جان آدمیزاد پیدا میشود. البته دیگر کار به دیجیکالا محدود نمانده است. بامیلو، شیپور و زنبیل نیز برای فروش کالاهای اینترنتی سر و صدا کردهاند و با طرحهای مختلف، اعتماد مشتریان را جلب کردهاند. اما باز هم هیچکدام از آنها، تهدیدی برای کسبوکارهای سنتی به شمار نمیرفتند، تا زمانی که پای اپلیکیشنهای موبایلی به بازار باز شد. دیوار، آلونک، اسنپ و تپسی به سادهترین شیوه در اختیار مردم قرار گرفتند و اینبار به جای کالا، خدمات عرضه کردند. خدماتی که بیشترین بخش اشتغال کشور در همانجا جریان دارد. شهریورماه ماهنامه «آیندهنگر» گزارشی از اسنپ به همراه مصاحبه با مدیران آن منتشر کرده بود. شهرام شاهکار، مدیرعامل و عضو هیئت مدیره اسنپ، سن زیادی ندارد و چند سال پیش به ایران بازگشته است. با شور و حرارت صحبت میکند و امید به آینده در لحن حرف زدنش نمایان است. از فراز و نشیبی که اسنپ طی کرد تا به اینجا برسد و از تغییر نامش صحبت میکند. او به «آیندهنگر» میگوید: «حدود دو سال پیش با تیم چهارنفرهای کار را آغاز کردیم. در ابتدا نام نرمافزار "تاکسییاب" بود که در خرداد 94 به "اسنپ" تغییر نام داد. دلیل تغییر نام این بود که سرویس را محدود به تاکسی نکنیم، چون این قابلیت را دارد که سرویسهای دیگری مانند سرویسهای لوکس، پیک موتوری و... را پوشش دهد. ایده اسنپ ایده جدیدی نیست؛ مانند سایر کسب و کارهایی که در ایران با کمی تاخیر شروع به فعالیت میکند. اوبر معروفترین برنامه در زمینه حمل و نقل است که از سال 2009 مشغول به کار شده است و ما با الگوبرداری از این برنامه و تطبیق آن با نیازهای فرهنگ ایرانی، استارت کار را زدیم.
در ایران و به خصوص شهری مانند تهران که افراد هرروزه در حال رفت و آمد هستند، جای خالی چنین نرمافزاری به شدت حس میشد. فراز و نشیب زیادی طی کردیم تا به نقطهای رسیدهایم که هزاران کاربر از این برنامه استفاده میکنند. اینجا همهچیز منعطف است و همه در حال جنب و جوش هستند.»
وقتی سؤال از میزان سرمایهگذاری اولیه شرکت میشود، شاهکار کمی تعلل میکند و در نهایت میگوید: «گروه اینترنتی ایرانیان سرمایهگذار 5 کسب و کار آنلاین مثل بامیلو و زودفود است. هزینه و سرمایه جزو اطلاعات محرمانه شرکت است که نباید گفته شود.» اصرار برای یافتن پاسخ از میزان سرمایه آنها فایدهای ندارد و شاهکار تنها با اشاره به میزان پرسنل ۱۰۰نفره میگوید: «حدود 100 نفر پرسنل تماموقت داریم و اشتغالزایی مستقیم اسنپ شاید در مقیاس چندین هزار باشد که اسنپ یا منبع اصلی درآمدشان است و یا کمکدرآمد و شغل چندم آنها حساب میشود. البته هیچیک از رانندگان در اسنپ استخدام نمیشوند و هیچ شرکتی حاضر به استخدام چندین هزار راننده نیست. شرکت اوبر از سال 2009 تاکنون با ارزش 60 میلیارد دلار باارزشترین شرکت خصوصی دنیاست؛ این شرکت یک نفر را استخدام نکرده و یک وسیله حمل و نقل آن نیز برای خودش نیست. کسبوکار مبتنی بر پلتفرم است و ما هم همین نوع را دنبال میکنیم.»
شاهکار در صحبت با «آیندهنگر»، از رانندگان بسیاری خبر میدهد که کار در اسنپ را به آژانسهای سنتیشان ترجیح دادهاند. او میگوید: «باید دلیل اینکه رانندگان اسنپ را ترجیح دادهاند، از خودشان پرسیده شود. اما چیزی که سرویس را جذاب کرده این است که اکثر کاربران راننده شغلشان رانندگی نیست و رانندگی شغل دوم یا سوم آنهاست و تعدادی از رانندگان دانشجو هستند؛ بدین صورت که روزها را در دانشگاه سپری میکنند و سپس برای درآمدزایی، اینجا فعالیت میکنند. کسانی که دنبال مسافر هستند اگر از سیستم هوشمند استفاده نکنند باید به روش سنتی در خیابان به دنبال مسافر باشند که خیابانهای به این شلوغی و ترافیک تهران را شلوغتر و بینظم میکند. صدای بوق تاکسیهای به دنبال مسافر همواره در خیابانهای شهر به گوش میرسد و بعضا رقابت رانندگان برای سبقت گرفتن از دیگری و زودتر سوار کردن مسافر به چشم میخورد. با سیستم هوشمند دیگر نیاز نیست رانندگان در شهر به دنبال مسافر باشند و به محض نزدیکترین درخواست مسافر، میتوانند آن را قبول کنند؛ یکی دیگر از مزایای اسنپ این است که راننده پس از رساندن مسافر به مقصد، نیاز نیست مجددا به آژانس برگردد و منتظر مسافر دیگری بماند. او میتواند همانجایی که مسافر را پیاده کرده است منتظر درخواست بعدی در نزدیکترین محل باشد به طوری که مقصد مسافر قبلی، مبدأ مسافر جدید خواهد بود. اوبر مطالعات علمی در این زمینه انجام داده که نشان داده است راهاندازی چنین برنامهای توانسته در کاهش ترافیک و آلودگی موثر باشد، البته اوبر شرکت بزرگی با چندین سال سابقه فعالیت است و هنوز جا دارد که ما بخواهیم به آن مرحله برسیم. البته ما هیچوقت نمیخواهیم یک کسب و کار جهانی را کپی کنیم. مزیت اسنپ این است که نرمافزار بومی نوشته شده و توانستهایم با داشتن دانش نسبت به فرهنگ بومی، نیازهای کاربران ایرانی را شناسایی کنیم.»
بحث استارتآپهایی مثل اسنپ و دیوار، «امنیتی» است؟
از این مصاحبه، ۵ ماه میگذرد و حالا سنتیها مقابل این جوانها قد علم کردهاند. مصاحبهها دیگر در فضای کارآفرینی صورت نمیگیرد و حتی عدهای تلاش میکنند بحث را «امنیتی» کنند. قاسم قربانیخواه، رئیس موسسات توریستی و خودرو کرایه میگوید: «ما به عنوان اتحادیه رسمی فعالیت این شرکتها را تایید نمیکنیم به خاطر اینکه نهتنها مالیاتی برای آنها تعیین نشده است بلکه رانندگان نیز مورد گزینش قرار نمیگیرند و انواع خودروها برای سرویسدهی پذیرش میشوند. این در حالی است که در اتحادیه حتی اتومبیلهایی که پلاک غیر از پلاک تهران دارند در این استان، اجازه حضور در واحدهای صنفی را ندارد اما به وفور انواع خودروها با پلاکهای شهرهای مختلف را در این سامانههای مجازی مشاهده میکنیم. همچنین این شرکتها با حذف شدن هزینههایی از این دست، قیمتهای پایینی برای ارائه خدمات به مشتری میدهند». او درباره مجوز فعالیت از طریق اپلیکیشنهای حمل و نقلی نیز مدعی میشود که «چندی پیش تعدادی از افرادی که در این حوزه فعال بودند، مجوزی را با اطلاع ما برای فروش به خود آژانسها و موسسات اتومبیل کرایه دریافت کردند تا به وسیله آن، سیستم ارائه خدمات به مشتری بهبود پیدا کند اما مدتی بعد دیدیم که خودشان وارد یک کسب و کار در همین زمینه شدند و این برنامههای موبایل را به راه انداختند.»
اما اعتراض به اسنپ به همینجا محدود نشد. پس از اعتراض آژانسداران تهرانی، نوبت به سازمان تاکسیرانی تهران رسید که با طرح موضوعات «امنیتی» خواهان برخورد با تاکسیهای موبایلی شد. میثم مظفر، رئیس سازمان تاکسیرانی شهر تهران میگوید: «قانون صراحتا اعلام کرده است که باید حمل و نقل درونشهری اعم از آژانسهای خودرو و تاکسیها زیر نظر شهرداری تهران فعالیت کند، امنیت این آژانسهای اینترنتی زیر سؤال است؛ هیچکس پاسخگوی امنیت و تایید صلاحیت اینگونه خودروها نیست و باید پلیس و سایر ارگانهای امنیتی به این مسئله ورود کنند.» او با اشاره به فعالیت گسترده آژانسهای موبایلی ادامه میدهد: «نحوه جذب و فعالیت رانندگان این خودروها مشخص نیست و از آنجایی که هیچگونه مجوز فعالیتی ندارند، لازم است ارگانهای ذیربط به این مسئله ورود کنند». اعتراض مدیرعامل سازمان تاکسیرانی اما در حالی مطرح شد که سالهای اخیر، مشکلات و اعتراضات بسیاری نسبت به خدمات تاکسیها در شهر تهران از در دسترس نبودن، افزایش کرایه، گردش دربستی و... از سوی شهروندان مطرح بوده اما اقدام چندانی برای ساماندهی آنها نشده است.
رئیس اتحادیه اتومبیل کرایه و موسسات توریستی، سیدحسن هاشمیتیرآبادی نیز گفته است: «برنامههایی مانند اسنپ سبب شده تا به صورت میانگین در حدود ۳۰ درصد درآمد رانندگان آژانسها کاهش پیدا کند. بحث ما بر سر این موضوع است که اسنپ اصلا مجوز ندارد و تنها مجوز برنامهنویسی گرفته است. این برنامه دقیقا مشابه برنامههای اسرائیلی است. موضوع دیگر آن است که چهکسی امنیت مسافران و سلامت رانندگان این دست از برنامهها را تامین و تایید میکند؟» اما بررسیهای «آیندهنگر» نشان میدهد شیوه جذب دقیقی نیز در این استارتآپهای آژانسی جریان دارد. شاهکار، مدیرعامل اسنپ دراینباره به «آیندهنگر» توضیحات کاملی ارائه داده و گفته است: «حداقل 50 درصد از داوطلبان برای کاربر راننده شدن در اسنپ، به دلایل مختلف پذیرش نمیشوند. یک بخش به دلایل سختافزاری برمیگردد، مثل اینکه فرد گوشی هوشمند مناسبی ندارد و یا طی بازرسیهای فنی و ظاهری مشخص میشود که خودروی او ایمن نسیت. دلایل دیگر به خود فرد داوطلب مربوط میشود؛ ابتدا با فرد مصاحبه شخصیتی میشود و سپس آموزش یکساعتهای میبینند که فرد آموزشدهنده دراین جلسه صلاحیت فرد را تایید یا رد میکند. تمامی مدارک نیز شامل کارت ملی، گواهینامه، بیمهنامه و معاینه فنی از کاربر راننده گرفته و احراز هویت میشوند. اگر فرد تمام این مراحل را با موفقیت پشت سر بگذارد میتواند به سیستم اضافه شود.»
اما اعتراضها به کسبوکارهای مدرن، با صحبتهای حسام عقبایی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک آغاز شده بود. او گفته بود: «اپلیکیشن دیوار را خراب میکنم.» عقبایی در گفتوگو با ایسنا چنین استدلال کرده بود: «دیوار از یک سو باعث ضرر به صنف مشاوران املاک شده و از سوی دیگر ریسک معاملات را بالا برده است. من به واسطه دفاع از صنف خودم، اپلیکیشن دیوار را خراب میکنم؛ چون مشاوران املاک را حذف کرده است. ۱۲ هزار دفتر مشاور املاک در شهر تهران وجود دارد که با آگهیهای سایت دیوار، ضرر میکنند. در معاملات مسکن نباید واسطه را حذف کنیم در حالی که دیوار واسطه را حذف کرده است. اما نرمافزارهایی مثل آلونک با مشاوران املاک در ارتباط هستند و این راه اصولی و صحیح است. ما از ابزارهای نوین و طرحهای جدید که بتواند به روند رشد معاملات کشور و بالا بردن صنایع مرتبط با ساختمان در حوزه دیجیتال و فضای مجازی کمک کند استقبال میکنیم. نهادهایی مثل سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان ثبت احوال، شهرداری، بانکها، وزارت نیرو، وزارت نفت و سازمان امور اقتصادی و دارایی باید با مشاوران املاک لینک باشند. هماکنون در معاملات خودرو، خریدار خیلی راحت میتواند وارد سایت شود یا حتی با تلفن همراهش اطلاعات مربوط به خلافی ماشین را بگیرد. اما متاسفانه در حوزه مسکن چنین شفافیتی وجود ندارد و خرید مسکن خصوصا برای خریدار و بعضا حتی برای فروشنده ریسک است.»
در شرایطی که چنین جدالهایی بین مدرنها و سنتیها جریان دارد، رئیسجمهوری در تازهترین گفتوگوی تلویزیونی با مردم، از اشتغال جوانان در «فضای مجازی» طرفداری کرده و این فضا را محل جدیدی برای کسب درآمد دانسته است. دولتیها به طور کلی روی خوش به این فضا نشان دادهاند. صادقزاده، سرپرست دفتر توسعه تجارت الکترونیک وزارت صنعت، معدن و تجارت در اینباره میگوید: «به طور عمومی شرکتهایی که تقاضای فعالیتهای بانکی را در فضای مجازی دارند باید پیش از هرچیز، مجوز بانک مرکزی و سپس نماد اعتماد تجارت الکترونیکی را بگیرند تا اجازه فعالیت در این حوزه را در فضای مجازی داشته باشند. همچنین شرکتهایی که قصد دارند کسب و کار حقیقی خود را وارد فضای مجازی کنند باید ابتدا مجوز صنفی مربوط به خود را در فضای واقعی دریافت و سپس اقدام به دریافت نماد اعتماد کنند. شرکتهایی مانند سرویسدهندگان حمل و نقل که در فضای مجازی مشغول شدهاند، باید مجوزهای لازم را داشته باشند که در صورت داشتن نماد اعتماد، مانعی برای فعالیت آنها وجود ندارد اما اگر اصناف و اتحادیه مربوطه به شکل فعالیتی که وجود دارد اعتراضی دارند، میتوانند به مراجع مربوطه شکایت کنند تا برای رسیدگی به این مشکلات، ما هم بعد از طرح موضوع وارد عمل شویم.»
به هر حال، سنت و مدرنیته دیگر به حوزه فرهنگ و جامعه محدود نمیشود؛ اقتصاد، بازار و مصرف را نیز درگیر کرده و صنفهای مختلف مقابل هم قد علم کردهاند. تا به اینجای کار، نیروهای مدرن پیروز بودهاند و سنتیها قافیه را باختهاند. بر اساس صحبتهای رئیس اتحادیه آژانسداران، درآمد آژانسها از زمان فعالیت اسنپ، ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است. دختر جوانی که در دانشگاه تهران تحصیل میکند و همزمان، فعالیتهای شغلی نیز دارد، میگوید: «من یک سالی است همه زندگیام با همین اپلیکیشنها میگذرد. در روز باید به سرعت بین محل کار و دانشگاه جابهجا شوم و با کرایه بالایی که تاکسیها دارند، اسنپ بهترین گزینه و بهصرفهتر است. نهارها هم از زودفود استفاده میکنیم. از طرف دیگر، وقت خرید هم ندارم. در حراج بلک فرایدی بامیلو، نزدیک ۴۰۰ هزار تومان لباس خریدم و از همهشان راضی هستم. البته پدرم معتقد است این کارها از نظر شرعی درست نیست و نباید کاسبی بقیه مردم را تخته کرد.»
استارتآپ به سبک ایرانی
دو سال پیش وبسایت هفتهنامه «اکونومیست»، برترین استارتآپهای جهانی را در ۵۰ کشور دنیا از نظر ارزش دلاری بررسی کرد. گوگل با ارزش ۴۱۰ میلیارد دلار در صدر جهان قرار داشت. در این ردهبندی همچنین مشخص شده که حداقل ۳۰ کشور جهان، یک استارتآپ با ارزش یک میلیارد دلاری دارند. «اکونومیست» دیجیکالا، آپارات و کافه بازار را نیز بر اساس «گزارش استارتآپ جهانی» سه شرکت اینترنتی بزرگ و برتر ایران معرفی کرد. به جز این ردهبندی، اطلاعات دیگری از ارزش دلاری استارتآپهای ایرانی و رتبهبندی آنها در دست نیست.
بزرگترین استارتآپ جهانی ایران Digikala.com
یازده سال از زمانی که دوقلوهای محمدی به فکر ایجاد سایت جامعی برای فروش و بررسی تخصصی افتادند، گذشته و حالا دیگر کسی نیست که کسبوکار اینترنتی آنها را نشناسد. اگر تا یکی، دو سال پیش تنها برای خرید گوشی، لپتاپ و... اولین مرجع بررسی تخصصی دیجیکالا بود، حالا در صفحه اول این سایت حتی صنایع دستی نیز به چشم میخورند. تبلیغات این استارتآپ ۱۵۰ میلیون دلاری نیز از سطح شهر و ایستگاههای مترو، به برنامه «خندوانه» رامبد جوان رسیده است. دیجیکالا که بنا به اعلام «اکونومیست» بزرگترین استارتآپ اینترنتی ایران به شمار میرود، حالا آنقدر شناخته شده هست که نیازی به معرفی آن نباشد. بر اساس دادههای سایت الکسا، دیجیکالا از نظر محبوبیت و بازدید روزانه رتبه 3 را در ایران و رتبه 367 را در جهان به خود اختصاص داده است.
سودهای میلیون دلاری فیلترینگ Aparat.com
فیلترینگ در ایران، برای اکثر کاربران اینترنت هزینه فیلترشکنها را به همراه داشت، اما برای محمدجواد شکوری مقدم به شرکتی ۳۰ میلیون دلاری رسید. در شرایطی که بیشتر سرویسهای ارائهدهنده خدمات ویدئویی مانند یوتیوب در ایران مسدود هستند، سایت آپارات در بهمنماه سال ۸۹ توسط شکوری مقدم راهاندازی شد. نسخه اندروید این سرویس یک سال بعد و IOS آن نیز دو سال بعد در اختیار کاربران قرار گرفت. در آذر ۹۲ اولین مسابقه در آپارات با عنوان «مهمان طهران» با همکاری شهرداری تهران برگزار شد. در اردیبهشت ۹۳ نیز با ایجاد حساب کاربری ریاست جمهوری ایران در آپارات، اولین کانال رسمی در این سرویس معرفی شد. آپارات نیمه اول سال ۹۳ را با نمایش مسابقات جامجهانی در تیرماه، تغییر لوگو در مرداد و برگزاری اولین دوره مسابقات در شهریورماه، با موفقیت گذراند. در آبان ۹۳ نیز تعداد بازدید روزانه ویدئوهای آپارات از مرز 4 میلیون بازدید روزانه عبور و رکوردی جدید برای این سرویس ثبت کرد. آپارات سال گذشته سرویسی برای استفاده کودکان و همچنین سرویس فیلیمو را برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی تهیه کرد. در سال ۹۴ نیز آپاراتیها با ارائه امکان «زیرنویس»، «پخش زنده برنامههای تلویزیونی» و برگزاری «دوره دوم مسابقات اعجوبهها»، فعالیت و رشد خود را در فضای وب ایران ادامه دادند. در سال ۹۵ اما آنها دست به خلاقیتی جدیدتر زدند و با استفاده از چهرههای مشهور تلویزیونی که اکثرا نیز در رسانه ملی ممنوعالتصویر هستند، برنامههای جدی تولید کردند. این کار به نوعی شبیه به تاسیس یک تلویزیون خصوصی در ایران بود و واکنش نشان ندادن به آن نیز، شائبه وابستگی آپارات را به نهادهایی خاص، تقویت کرد. در حال حاضر محبوبیت و بازدید روزانه این سایت بر اساس دادههای سایت الکسا، از دیجیکالا نیز بالاتر است. آپارات در رتبه 7 ایران و ۴۹8 در جهان قرار دارد.
زنبیل ۲۰ میلیون دلاری Cafebazaar.com
کپی کردن و بومی سازی ایدههای غربی، لزوماْ بد نیست. به خصوص اگر بحث فضای مجازی در پیش باشد و ایران، کیلومترها عقبتر از دنیا قرار گرفته باشد. تجربه موفق گوگلپلی، برای اولین بار در ایران به شکل زنبیلهای کوچک اندرویدی به اجرا درآمد. زنبیلهایی که از برنامههای اندرویدی پر شده و برای صاحبانشان ارزشی ۲۰ میلیون دلاری به همراه آوردهاند. رضا محمدی، حسام میرآرمندهی و تعدادی از دانشجویان دانشگاه شریف، بهمنماه ۸۹ این سیستم را طراحی کردند. در حال حاضر بیش از ۱۷ هزار نرمافزار کاربردی اندرویدی ایرانی تولید شده توسط 2 هزار توسعهدهنده در کافه بازار ارائه میشود. طبق آمار منتشرشده در اسفند سال ۱۳۹۳، این برنامه ۱۷ میلیون نصب فعال داشته و ۱۴ میلیون نفر نیز در آن حساب کاربری فعال داشتهاند. همچنین درآمد توسعهدهندگان از فروش و تبلیغات ۱۲ میلیارد تومان اعلام شد.
از خروس لاری تا چاپارخانه عباسی، روی شیپور و دیوار Divar.ir
رضا محمدی و حسام میرآرمندهی، دانشجویان دانشگاه شریف، دو سال بعد از اینکه کافهبازار در تمام گوشیهای اندرویدی جا خوش کرد، «دیوار» را راهاندازی کردند. اپلیکیشن اندرویدی که در ۴۳ شهر فعال است و به گفته مدیران آن، روزانه ۳۰ هزار آگهی روی آن قرار میگیرد. آگهیهایی که از خروس جنگی بوشهری تا چاپارخانه عباسی را برای فروش روی دیوار نصب کردهاند. از زنان خانهداری که به دنبال فروش لوازم بیاستفاده خود هستند تا جوانهایی که دنبال خرید و فروش گوشیها و لپتاپهای دستدوم میگردند، پای ثابت این برنامه با دستهبندیهای دقیق و کاربری آسانش هستند. سایت دیوار، دومین استارتآپ بزرگ دانشگاه شریفیها، بر اساس دادههای سایت الکسا رتبه ۱۲ ایران و ۹۲۵ را در جهان داراست. ۸۰ درصد کاربران آن هم مرد و با تحصیلات دانشگاهی هستند.
Sheypoor.com
اما چند وقتی است که «شیپور» هم با تبلیغات گسترده در صدا و سیما، سر و صدای زیادی بلند کرده است. شیپور با صدای بلندش، رتبه 75 را بر اساس محبوبیت و بازدید روزانه در ایران و 3751 را در جهان داراست. این صدا، حتی به شبکه سیانان نیز رسیده است. شهریورماه امسال سیانان گزارشی از خوشبینی صنایع ایران به رونق اقتصادی در سایه توافق هستهای منتشر و در آن با رضا اربابیان، مدیرعامل و موسس شیپور مصاحبه کرد. اربابیان در آن مصاحبه از ۱۵ برابر شدن شمار کاربران و درآمدزا نبودن استارتآپش خبر داده بود. او گفته بود: «از زمان راهاندازی وبسایت، سه سال است که کارمان را آغاز کردهایم اما هنوز درآمدزایی نداریم. فعلا تلاش میکنیم تا فرهنگ لازم را ایجاد کنیم. فرهنگ خرید کالای دستدوم پیش از این در ایران وجود نداشت.»
تخفیفهای میلیاردی، الگوهای تجارت جهانی در ایران Takhfifan.com Netbarg.com
سایت گروپان، در سال ۲۰۰۸ آغاز به کار کرد و تا سال ۲۰۱۰ موفق شد در قارههای امریکا، آسیا و اروپا نفوذ کند. در حال حاضر بیش از ۴۰ میلیون نفر از کل دنیا عضو این سایت هستند. گروپان با ۱۰ هزار نفر کارمند به حدی قدرتمند است که مدیران آن پیشنهاد ۶ میلیارد دلاری گوگل را برای خرید آن رد کردهاند. خرید گروهی به این صورت است که کاربران برای خرید یک کالا عضو میشوند و هرچه تعداد بیشتر شود، قیمت خرید آن کالا کمتر میشود.
این ایده اولین بار در ایران توسط سایت «تخفیفان» پیادهسازی شد. تخفیفان، اولین استارتآپ بزرگ ایرانی است که یک خانم آن را راهاندازی کرده و مدیریت میکند. نازنین دانشور، این سایت را سال ۹۰ راهاندازی کرد و منابع انسانیاش طی ۴ سال، از ۲ به ۶۰ نفر رسید و حالا بیش از ۲ میلیون کاربر از خدمات این سایت استفاده میکنند. پیتر تجلر، سفیر سوئد نیز سال گذشته از این استارتآپ بازدید کرد و گفت: «ما چهره جدیدی از ایران میبینیم که کاملا پیشرفته است، بازید از تخفیفان برای من بسیار جالب بود.»
مردادماه ۹۰، این سایت شروع به کار کرد و ۲۰ روز بعد از آن، «نتبرگ» فعالیتی مشابه را آغاز کرد. نتبرگ با ۲۰ میلیون سرمایه خانوادگی اولیه راهاندازی شد. علیرضا صادقیان، مدیرعامل نتبرگ گفته است طی ۴ سال برای کاربرانشان ۲ میلیارد تومان تخفیف گرفتهاند، که این میزان در ازای ۲۵۰ هزار عدد نتبرگ بوده است.
### پایان خبر رسمی