، تهران , (اخبار رسمی): مدتی قبل مطلبی به نام " انتخاب بهترین هدیهی تبلیغاتی" را در یکی از سایتهای معتبر خواندم. از آنجایی که سایت مذکور جزء وب سایتهای مورد علاقهی من است، مطلب را تا انتها خواندم. در آن متن به نکات دقیق و درستی در مورد هدایای تبلیغاتی اشاره شده بود؛ اما به قسمتی از آن نقدی دارم.
در قسمتی از متن آمده بود:
معمولاً در اواخر سال، یکی از دغدغههای مدیران در شرکتهای مختلف هدایای تبلیغاتی است. به صورت سنتی، بسیاری از شرکتها در ایران، سررسیدها و تقویمهای سال نو را به مشتریان، دوستان و شرکای تجاری هدیه میدهند. شرکتهای تبلیغاتی هم بازار خوبی دارند و انواع خودکار و ساعت و تقویم و جاسوییچی و... را با انواع رنگ بندی و کیفیتهای مختلف چاپ، روی میز ما و شما قرار میدهند و تلاش میکنند که ما را متقاعد کنند. هزینهی هدیهی تبلیغاتی در پایان سال، هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری است: ما هزینههای سنگینی برای سررسیدها و خودکارها و وسایل تبلیغاتی انجام میدهیم و خوب میدانیم که هدیهی شرکت ما خیلی سریع لا به لای هدایای سایر شرکتها گم شده و یا به عنوان دفتر یادداشت، به فرزندان جوانتر خانواده هدیه خواهد شد. به عبارت دیگر، هزینههای تبلیغاتی نوروزی، هزینهای است که اگر انجام ندهیم تاثیر منفی روی ذهن کارمندان و شرکتهای همکار و دارد. ولی اگر این هزینه را انجام هم بدهیم اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
به محض خواندن مطلب فوق یاد کتابی به نام "تفکر سریع و کند" اثر "دانیل کانمن" افتادم؛ ایشان جایزهی نوبل اقتصادی را کسب کردهاند و نکتهی جالب این است که تخصص این نویسنده در روانشناسی است. این کتاب یکی از بهترین مراجع در زمینهی تصمیم گیری است. کلیت مباحث مطرحه شده در کتاب گرچه جذاب، خواندنی و کاربردی است؛ ولی درحوصله این یادداشت نیست. من تنها به یک قسمت از این کتاب اشاره میکنم که کانمن در مورد آزمایشاتی صحبت میکنه که روی افراد مختلف انجام دادند. به طور مثال در بخشی که در مورد پیش ذهنیت و رفتار است، عنوان می شود:
روانشناسان از دیر باز به پیوستگی مفاهیم در ذهن انسان آشنائی داشته اند و عبارت "تداعی معانی" را برای آن به کار برده اند. به این معنی که یک ایده در ذهن انسان، ایدههای دیگر را نیز بیدار کرده و به خاطر میآورد. اولین مباحث مربوط به این موضوع به نظریه دیوید هیوم فیلسوف اسکاتلندی در قرن 18 بر میگردد. لیکن روانشناسان معاصر به این نتیجه رسیدهاند که هم پیوندی فقط مختص ایدهها نیست؛ بلکه مجموعههای متعددی از ایدهها، احساسات و نفسانیات، خاطرهها و تصاویر و رفتارها با یکدیگر پیوند دارند.
و در جای دیگری از کتاب مثالهای آورده میشود. به عنوان نمونه:
در برخی کشورها برای تصمیمهای داخلی شهر یا ایالت از رای گیری همگانی استفاده میشود. اگر موضوع رای گیری مثلاً افزایش مالیات بر مصرف برای افزایش بودجه مدارس باشد، هنگامی که رای گیری نیز در مدرسه انجام شده یا در حوزهها از طریق تلویزیون مدار بسته ویدویی کلاس درس و محیط مدرسه نشان داده شود، احتمال بیشتری وجود دارد که مردم به این تصمیم رای مثبت بدهند یا اگر در حوزههائی که در کلیسا یا محیط مشابه انتخابات برگزار میشود، احتمال بیشتری وجود دارد که کاندیداهای مورد نظر کلیسا رای بیاورند.
مسئله اینجاست که وقتی کوچکترین تصاویر، ایدهها و اتفاقات میتوانند در تصمیمگیری های افراد تاثیر گذار باشند؛ چطور ممکن است فردی که در زمان مناسبی یک هدیه دلنشین و مورد علاقهی خود را دریافت میکند و مدتها درمعرض آن هدیه تبلیغاتی قرار میگیرد، تداعیات مثبت و موثری از برند و پیام تبلیغ کننده نداشته باشد. شاید گفته دقیق تر در این خصوص این باشد که اگر هدایای تبلیغاتی درست کارشناسی نشوند از میزان تاثیرگذاری آنها کاسته شده و بازدهی مناسبی نخواهند داشت. بحث ما نحوهی عمل است و نه خود هدیه تبلیغاتی. در ثانی به پیشنهاد سایت مذکور بجای هدایای تبلیغاتی میتوان کتاب را هدیه داد. این گفته هرچند درست است اما کامل نیست. علت عدم تمایل عدهای از دریافت سررسید و اقلام مشابه آن به عنوان یک هدیه، تکراری بودن این قبیل اقلام است. وگرنه هنوز هم بسیاری از افراد از سررسید به عنوان یک وسیله کاربردی استفاده میکنند و از داشتن آن لذت میبرند. آیا با هدیه دادن مستمر کتاب و عدم ایجاد تنوع در نوع هدیه، کتاب را نیز تکراری نمیکنیم؟ و از ارزش آن نمیکاهیم؟
لطفا شما هم به این موضوع فکر کنید.
### پایان خبر رسمی