، (اخبار رسمی): آغاز کسب وکار جدید، چالشی سخت، ناامید کننده و سرشار از نگرانی است. این کار به شجاعت و پایداری لجوجانه نیاز دارد. کارآفرینان باید برای برخورد با مشکلات عذاب آوری آماده باشند که تنها با استقامت و پافشاری سخت و مداوم برطرف میشوند.
کسب و کاری که شروع می کنید حتی الامکان باید مبتنی بر یک فکر تازه باشد. راه رسیدن به چنین ایده یا مفهومی تمرکز بر حل یک مشکل یا برآورده ساختن نیازی در جامعه است که اخیراً به آن توجه نشده است.
گام اول : آغاز کار، یک مبارزه است
هر کسب و کار تازه ای را که شروع میکنید، علاوه بر مشکلات معمول مشکلات خاص خود را دارد. هر کارآفرین در شروع کار مجبور است راه خود را از میان طیف بی پایان مشکلات باز کند. تمام این مسائل و مشکلات قابل حل هستند. کسانی که مقاومت میکنند و از مشکلات نمیهراسند از سیاهی بیرون میآیند. نکته مهمی که یک کارآفرین در آغاز کار باید آن را در نظر داشته باشد این است که گاه پول، پاداشی نیست که فوراً بدست آید. اما تجربه میتواند از مثقال طلا ارزشمندتر باشد. چرا که نرخ بهره بسیاربالایی دارد که قطعاً جایی به کار شما خواهد آمد. هرچه ثروت خود را دیرتربه دست آورید بیشتر قدرش را میدانید.
گام دوم : چگونه یک زمینه کاری مناسب بیابید؟
کسب و کاری که شروع میکنید حتی الامکان باید مبتنی بر یک فکر جدید باشد. راه رسیدن به چنین ایده یا مفهومی تمرکز بر حل یک مشکل یا برآورده ساختن نیازی در جامعه است که اخیراً به آن توجه نشده است. برای آن که گام دوم کارآفرینی را برداریم باید نکات زیر را رعایت کنیم :
۱- نیازهای شما نیازهای دیگران نیز هست. مردم خیلی بیش از آن چه متفاوت به نظر میرسند به هم شبیهاند. یأسها وامیدهای شماهمان یأسها وامیدهایی است که همسایه شما دارد. موفقیت شما به تجزیه و تحلیلی که از خود دارید یا شناختتان از دیگران بستگی دارد. اگر شما به طور جدی به دنبال موقعیت و موفقیت باشید شانس در خانه شما را خواهد زد. وقتی آماده میشوید آنچه را که به دنبالش هستید خواهید یافت اگر احتیاجات، خواسته ها و ناامیدیهای کوچک خود را دقیق بررسی کنید فرصتی را کشف خواهید کرد. در خانه، در محل کار، حتی در زمان تفریح باید هرروز به واکنش های خود توجه کنید، چرا ناراضی هستید؟ چه چیز شما را عصبی میکند؟ چه آرزویی دارید؟ دلتان چه میخواهد؟ احتیاجات شما نیازهای همگانی است از دیگران هم غافل نمانید. اطرافیان در محل کار یا خانه چه مشکلاتی دارند؟ شما چگونه میتوانید حلال مشکلات آن ها باشید؟ چگونه میتوانید نیازها و خواسته های آنان را برآورده کنید؟
۲- برای پیشرفت باید یک شکاف بازار بیابید، آنگاه کسب و کار شما هدفی خواهد داشت. تقلید از تلاشهای رقبا کاری بیهوده است. شما مراد خود را بیابید. به دیگران خدمت کنید. زندگی را برای مشتریان خود بهتر، سادهتر، شادتر و سودمندتر کنید به این ترتیب پول دار خواهید شد. کارآفرین باید در تولید کالا و ارائه خدمات بالاتر از حد وظیفه عمل کند. این طرز برخورد شکاف های بازار را بهتر از هر روش دیگری پر میکند. فرصت، چیزی بیشتر از ارائه یک روش بهتر برای ارائه خدمات و رفع نیاز های جامعه بشری نیست. در واقع از هردستی بدهید از همان دست پس خواهید گرفت. “هنری کایزر” کسی که تا کنون یکصد شرکت تأسیس کرده است در این خصوص توصیه میکند : هرچه خدمات بهتری ارائه کنید پیشرفت بهتری خواهید داشت. اگر هدف شما جسورانه و والا باشد میتوانید به دنبال خدمات جدیدتری برای رفع نیازهای دیگران باشید. اعتراف میکنم که هرگاه نیاز برطرف نشدهای میبینم شوق عجیبی به رفع آن پیدا میکنم. موقعیتهای ارائه محصولات و خدمات جدید همانند ایدهها و اشتیاقهای انسانی بی پایاناند.
اگر شما وسیلهای را اختراع میکنید در دنیای خالی مخترعان گرفتار نشوید، بیرون بروید و اختراعات را به اهل فن و سرمایه گذاران و دیگرمتخصصان نشان دهید. حتی اگر توصیههای ناامید کننده هم دریافت کنید مهم نیست لااقل به واقعیتهایی در مورد محصول خود پی میبرید.
از این اطلاعات به عنوان وسیلهای برای پیشرفت استفاده کنید. از درجا زدن در برنامههایی بزرگ و اساسی که یکی از مهمترین مشکلات جامعه بشری را حل خواهند کرد بپرهیزید. آنها معمولاً خورهی پولاند و بیشتر اوقات قابل اجرا هم نیستند. با پروژههای کوچک ولی مورد نیاز شروع کنید. ممکن است کار یا سرگرمی موقتی وجود داشته باشد که کسی را پولدار کند ولی اینها همه پدیدههایی گذرا هستند. شما چیزی میخواهید که ده سال یا بیشتربه تولید آن ادامه دهید دراین صورت است که سود واقعی بدست خواهید آورد. ایده شما برای ایجاد یک کسب و کار میتواند واجد یا فاقد مزایا باشد اما تا آن کسب و کار را راه نیاندازید نمیتوانید این نکته را ثابت کنید باید کار را شروع کنید و تصمیم بگیرید که یک کارآفرین باشید.
گام سوم : چگونه شرکت خود را راه اندازید؟
شما به عنوان یک کارآفرین باید محصول یا خدمت خاص خود را در چارچوب بازار در کنار محصولات و خدمات رقابتی دیگر به پادشاهان بازار عرضه کنید. این پادشاهان بازارهمان مصرف کنندگاناند. شما باید با کالاهای خدماتی پرمزیت این فرمانروایان را راضی نگه دارید. ”چارلز کترینگ” یکی از بزرگترین کارآفرینان نوآور دنیا در این خصوص میگوید : در کسب و کار آن کسی که هرگز دربارهاش فکر نمیکنید و او را نمیشناسید؛ اما هر لحظه کل جریان را کنترل میکند آن شخص مشتری شماست. همیشه گفتهام تمام سود و زیانی که در دفاتر یک تولید کننده دیده میشود حاصل تشویقها و تحذیرهای مشتریان است.
گام چهارم : چگونه کارمند بگیرید و روابط خود را تنظیم کنید؟
بعد از آن که شرکت خود را راه اندازی کردید بخشی از مشغله فزاینده شما استخدام، تعلیم، تربیت و نظارت بر کارمندان جدید خواهد بود. این کار شکوفایی شرکت شما را به همراه خواهد داشت.
گام پنجم : چگونه با تکیه بر سه اصل راه خود را هموار کنید؟
این سه اصل نه تنها دورنمای مورد نظر یک شرکت را مشخص میکند بلکه اصول مستحکمیرا برای اداره سازمان پایه میگذارد و عبارتند از :
اصل نخست : صداقت و درستکاری
هیچ شرکتی بدون صداقت تام نمیتواند در دراز مدت پیشرفت کند. هرگز این افسانه را باور نکنید که اعمال خلاف از عناصر معمول موفقیت در کسب وکار است. همه شرکتهای بزرگ به بالاترین حد درستکارند. بدون آن نمیتوان خدمتگزار صادقی بود. صداقت هرگز نباید بدون خلوص و تنها در حرف باشد. درستکاری باید ریشهای عمیق در شرکت جدید شما داشته باشد. برای موفقیت هیچ چیز حیاتی تر از آن نیست. “توماس واکر” میلیونر چوب بر ( الک بیش از ۹۰۰ هزار هکتار جنگل در مینه سوتا و کالیفرنیا) میگوید : «نه تنها آدمی میتواند درستکار باشد و ثروتمند شود؛ بلکه تقریباً ناممکن است که کسی ثروتمند شود مگر آنکه درستکار باشد.» این امانتداری درستکاری و تعهد است که موجب میشود مردم به شما اطمینان کنند و تجارت رونق پیدا کند و روابط کاری را فعال نماید. “هاروی فایرستون” بیز در این خصوص توصیه میکند : «یک کاسب موفق آن نیست که در یکی دوسال رونق بازار پول زیادی درآورد یا از خوش اقبالی از نخستین پیشگامان آن زمینه تجاری باشد؛ بلکه کسی است که در زمینه ای پر رقابت بدون داشتن هیچ برتری نسبت به رقبا صادقانه و قانونی از دیگران پیشی گیرد و حرمت خود و اجتماع را حفظ کند.»
اصل دوم : اجتناب از کمکهای دولتی
شرکت های تازه کار بیشماری سعی میکنند از دولت کمک مالی دریافت کنند. اگر ازاین فلسفه پیروی کنید قوانین طبیعت انسانی به ضرر شما خواهند بود. شما ناگزیر باید برای آنچه بدست میآورید بهایی بپردازید و این برایتان گران تمام میشود. به دست آوردن چیزی در قبال هیچ، پاداش شما را به تعویق میاندازد و حتی شاید آن را برای همیشه از شما بگیرد.
“هانری کایزر” دراین خصوص میگوید : «مردان قدرتمند و شجاع، نیاز به کمک مالی ندارند. آن ها فقط میخواهند امکان کار کردن، خلاقیت، پس انداز کردن، خرج کردن و رهایی از قیود را داشته باشند و به انرژی آزاد خود برای کسب وکار بزرگ زندگی احتیاج دارند.»
اصل سوم : سهیم کردن کارمندان در سود
وقتی شرکت شما به سودآوری میرسد باید در تقسیم آن با کارمندان سخاوتمند باشید. کارمندانی با دستمزدهای بالا پر انگیزهاند. اگر به کارمندان اجازه دهید به پاداشهای بالا برسند خودتان هم از این طریق منتفع خواهید شد. سایر سودها و پاداشهای شرکت را هم قسمت کنید.
گام ششم : چگونه بر نگرانی های خود غلبه کنید؟
آغاز کارآفرینی به شجاعت و همت بسیار کارآفرین نیاز دارد؛ اما زمانی که او در این مسیر قدم گذاشت هیچ امنیت و تضمینی وجود ندارد تنها مخاطره است و انبوهی از ناشناختهها. همه چیز روی یک مسیر خطی پیش نمیرود. او تنها به خود اعتقاد دارد. به ایدهای ایمان پیدا کرده و به رؤیایی نامحسوس به مثابه یک لنگر متکی شده است. احساسات مهیج و نشاط آوری که مدتی بر تازهکاران مستولی است جای خود را به شک و تردیدی عذاب آور میدهد. نداشتن یک شغل، چک حقوقی و امنیت ترس ایجاد میکند و اراده را سست میکند. نگرانی و فشار روحی کارآفرین را عذاب میدهد. از همان روز نخست ناراحتی و درد شروع میشود.
گام هفتم : چگونه کسب و کار جدید خود را اداره کنید؟
مرحله مهم و پایانی کارآفرینی مرحله ای است که یک کارآفرین کسب و کار جدید خود را راه اندازی کرده است و باید در این مرحله آن را اداره کند تا به اهداف مورد نظر خود نایل گردد.
نویسنده : علیرضا تاجریان
### پایان خبر رسمی