اطلاعات تماس
[نمایش اطلاعات]
کد: 13951013212695797

احساس امنیت روانی چگونه حاصل می شود؟

کد: 13951013212695797

https://goo.gl/d2wFHT

، تهران , (اخبار رسمی): لازمه امنیت روانی را بهره مندی از شش نیاز درونی انسان است.

احساس امنیت روانی چگونه حاصل می شود؟

به گزارش اخبار رسمی به نقل از روابط عمومی نیروی انتظامی ،سردار سعید منتظرالمهدی،معاون اجتماعی ناجا در  یادداشتی به  به بررسی نیازهای درونی انسان برای بهره مندی از امنیت روانی  پرداخته است ، متن این یادداشتی  به این شرح است: همه ما انسان ها از کوچک تا بزرگ ، در کنار نیازهای جسمانی ( فیزیولوژیک ) چند نیاز " روان شناختی " داریم که عدم برآورده شدن بهینه و مطلوب آنها ما را گرفتار احساسات و هیجانات ناخشنودساز متعددی می سازد که از آن میان غم واندوه، احساس ناامنی و نارضایتی در صدر قرار می گیرند. آن نیازها که محقق نشدنشان این چنین آثار رنج آور در پی دارد عبارتند از: 1-نیاز به بقا و ماندن2-نیاز به پیوندجوئی و تعلق خاطر3-نیاز به پیشرفت و حرکت به سوی مقاصد پیش رو4-نیاز به قدرت و شایستگی و کفایت 5- نیاز به آزادی و خوداتکایی 6- نیاز به تفریح و سرگرمی

شواهد پژوهشی و بالینی نشان از آن دارند که تمامی این شش نیاز مهم روان شناختی ، سهم و نقش انکارناپذیر و معناداری در تبیین " احساس امنیت روانی " ، " سعادت " ، " رضایت از زندگی " و " شاد زیستن " ما دارند. یعنی چنانچه مانع ، یا موانعی بر سر راه تحقق و برآورده شدن هر یک از این چند نیاز پدید آید ، آنگاه قدری از میزان هر یک از این چهار حالت یا احساس درونی " فرو کاسته خواهد شد. اما ، بی هیچ گفتگویی از میان شش نیاز گفته شده ، سهم و نقش " نیاز به پیوند جویی و تعلق خاطر " برجسته تر و عمیق تر است. چه اینکه ، برآورده شدن این نیاز ، از طریق ارتباط کیفی و سودمند بادیگران ، به بستری برای برآورده شدن سایر نیازها تبدیل می شود و راه و مسیر پیشرفت و شایستگی و خوداتکایی و سرگرم شدن را هموار می سازد.

هر ارتباطی را نمی توان " ارتباط کیفی و سودمند " نام نهاد. از همین روی نه تنها نمی توان هر ارتباطی را مولد و بسترساز سعادت و رضایت و خشنودی تلقی کرد. بلکه بسیاری از ارتباط ها به عاملی برای " ناخشنودی " ، " رفتارهای تخریبی " و فرو شدن در ناامنی روز افزون تبدیل می شوند. از این روی ، رفتارسودمند دارای ملاک ها و شاخص های معین و مختلفی است و لاجرم با آگاهی از آنها می توان ارتباطات و پیوندهای کنونی و آتی خود را " کیفی و سودمند " ساخت.

شاخص های " ارتباط کیفی و سودمند " پر شمارند. لیکن از آن میان چند شاخص از اهمیت درجه اول برخوردارند. نخستین این شاخص ها " احترام به استقلال یکدیگر است " چنانچه در یک رابطه دو یا چند نفره ( اعم از روابط والدین – فرزندان ، زوج ها ، کارفرما ، کارمند، روابط دوستی و یا رابطه معلم و شاگرد ) ، فرصت تصمیم گیری از یکی از طرفین سلب شود و " کنترل بیرونی " به جای " کنترل درونی " نشانده شود ، بی تردید نمی توان از آن پیوند انتظار" خشنودی طولانی مدت " و رضایت خاطر مستمر داشت. شواهد فراوان نشان از آن دارند که یکی از علل مهم نارضایتی شمار پر شماری از زن و شوهرها " اعمال کنترل شدید و مستمر " از سوی یک یا هر دوی آنهاست " . از آن گذشته ، اعمال کنترل مستمر " احساس مسئولیت " را از فرد می ستاند و او را به سوی " مسئولیت گریزی " سوق می دهد.

دومین شاخص یا عامل موثر در یک " ارتباط کیفی و سودمند" ، بهره گیری مستمر از " محرک های تقویتی " و فرو نهادن " محرک های انزجارآمیز " است. مراد از "محرک های تقویتی " واژگان دلنشین و نغز و مثبتی هستند که بر زبان راندنشان " فضای رابطه " را سرشار از احترام و گرمی و طراوت می سازد. این گونه واژگان آنچنان مخاطب را به وجد می آورند و شادابی را به او ارزانی می دارند که او نیز ترغیب می شود تا در مقام واکنش از چنین واژگانی بهره جوید. سومین ملاک رابطه کیفی و سودمند ، ایجاد و خلق " تجارب مثبت " است. منظور از " تجارب مثبت " فراهم ساختن موقعیت ها و شرایطی است که طرفین رابطه ، هر دو از آن لذت می برند و علاقمند به تکرار و استمرار آن می باشند. سودمندی این نوع تجارب از آن رو است که فضای " درون مغز " و " درون ذهن " را تلطیف می کند و نگاه و نگرش به خود و جهان پیرامون و آینده را سرشار از " خوش بینی " و " امید " می سازد . سودمندی این تجارب به ویژه در بهبود روابط والد – فرزندی و زن و شوهری بیش از سایر انواع روابط است. در واقع، آنگونه که پژوهش ها نشان داده اند " ایجاد تجارب مثبت " مانع از آن می شود که والدین و فرزندان یا زن و شوهرها ، از یکدیگر فاصله بگیرند. لیکن ، در فقدان این گونه تجارب ، طرفین به تدریج از یکدیگر فاصله می گیرند و در صورت عدم اهتمام آنها برای خلق تجارب جدید ، این فاصله آنچنان ژرف می گردد که از میان راندنش غیر ممکن می شود. شاخص چهارمی نیز می توان برای روابط کیفی و سودمند جستجو کرد و آن شاخص ، ظرفیت گفتگو (دیالوگ ) است. در چنین پیوندی طرفین یاد گرفته اند که تعارضات ، تنش ها ، سوء تعبیرها و اختلاف دیدگاه ها را با " سخن گفتن " و دیالوگ برقرار کردن حل و فصل کنند و آنان در گفتگو با یکدیگر در پی یافتن نقاط مشترک و رسیدن به تفاهم هستند، از متهم ساختن و سرزنش یکدیگر می پرهیزند و با جان و دل  و در نهایت همدلی و مهربانی ، به حرف و سخن یکدیگر گوش فرا می دهند. سرانجام ، نمی توان از شاخص های ارتباط سودمند و کیفی " سخن گفت و از شاخص مهمی چون " خوش خلقی " و" روحیه بذله گویی" سخن به میان نیاورد. همه کم و بیش بر این واقعیت اذعان داریم که خوش خلقی، استمرار رابطه را تضمین می کند و " بدخلقی " و " گوشت تلخی " و عبوسی آن را به خطر می اندازد. چه ، بذله گویی و خوش خلقی احساس خوبی را در ما پدید می آورد و لاجرم آن احساس موجب ماندگاری رابطه می شود. لیکن " تلخی گفتار " و" عبوسی چهره " ، طرف مقابل را دچار رنجی طولانی می سازد و ممکن است به عاملی برای دست شستن از رابطه تبدیل شود. به همین سبب ، نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) به کرات ضرورت خوش خلقی را به مسلمانان یادآوری می فرمایند و " تکمیل اخلاق " را در صدر رسالت و پیامبری خویش قرار می دهد.
جان کلام :

از میان شمار پرشمار ، عوامل " درون " و " پیرامون " ما ، هیچ یک به اندازه " ارتباط " قادر نیستند احساسات و هیجانات ما را دستکاری کنند. چنانچه ارتباط کیفی و سودمند باشد هیجانات مطلوب و خرسند سازی برای ما به ارمغان می آورد و چنانچه ارتباط معیوب و تخریب گرانه باشد نه تنها سعادت و رضایت و خشنودی را از میان می ستاند بلکه حتی ممکن است ما را در دام انواع اختلافات روانی گرفتار سازد.

### پایان خبر رسمی

اخبار رسمی هویت منتشر کننده را تایید می‌کند ولی مسئولیت صحت مطلب منتشر شده بر عهده ناشر است.

پروفایل ناشر گزارش تخلف
درباره منتشر کننده:

ناجا

این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مى‌باشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است. اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است.

اطلاعات تماس
[نمایش اطلاعات]
منتشر شده در سرویس های:

شهر و جامعه | حقوقی و قانون