، تهران , (اخبار رسمی): دنیای پروژه مانند یک کشتی دارای یک کاپیتان و یک هدایتگر است. در اکثر سازمانها کاپیتان، مدیر پروژه است که همه چیز را سطح بالا میبیند و تحلیلگر کسب و کار و هدایتگر است. در ادامه به معرفی تکنیکها و ابزارهایی پرداخته خواهد شد که توسط تحلیلگر کسبوکار برای نگهداری پروژه در مسیر درست استفاده میشود.
دنیای پروژه مانند کشتی دارای یک کاپیتان و یک هدایتگر است. در اکثر سازمانها کاپیتان، مدیر پروژه است که همه چیز را سطح بالا میبیند و تحلیلگر کسب و کار، هدایتگر است. ابزارهایی مانند اتوماسیون اداری و BPMS و مدیریت فرآیندها، کمککنندههای بینظیری برای هدایت این کشتی است.
اصول تجزیه تحلیل کسب و کار
نقش تحلیلگر کسبوکار شکستن ایدهها، نیازها و الزامات است و از کنار هم گذاشتن این تکهها تصویری کلی به دست خواهد آمد. تحلیلگر کسبوکار به جمعآوری، مدیریت و تایید اطلاعات با هدف ساخت راهحلهای کسب و کاری برای حل مشکلات سازمانی میپردازد.
تحلیلگر کسبوکار به عنوان پلی بین پرسنل کسبوکار و پرسنل فنی خدمترسانی میکند. به ندرت سازمانی پیدا میشود که مشکلات زبان نداشته باشد. تیم فنی معمولا درباره جریان داده، توالی خطاها، مشخصات فنی مهندسی صحبت میکند. تیم کسب و کار درباره زمان چرخش، ترجیحات مشتری و مدیریت قابلیتها صحبت میکند. به دلیل وجود این تفاوتهای زبانی، پرسنل برای درک یکدیگر در سازمان تقلا میکنند و این دقیقا جایی است که تحلیلگر کسبوکار وارد عمل میشود. تحلیلگر کسبوکار به عنوان مترجم و تسهیلکننده خدمترسانی میکند.
مشخصات و مهارتهای مورد نیاز تحلیلگر کسب و کار
مشخصات و مهارتهای مورد نیاز برای اینکه یک شخص بتواند یک تحلیلگر کسب و کار خوب باشد، عبارتند از:
• کنجکاوی
• مهارتهای پرس و جو و گوش دادن
• مشاهده
• شنیدن گفتهها و ناگفتهها
• مصاحبه
• صبوری
• مهارت های ارتباطی
• سیاست
• اشتیاق و جدیت پایدار
• منطقی بودن
تجزیه و تحلیل کسب و کار چیست و تحلیلگر کسب و کار چهنقشهایی بر عهده دارد؟
دنیای پروژه مانند یک کشتی دارای یک کاپیتان و یک هدایتگر است. در اکثر سازمانها کاپیتان، مدیر پروژه است که همه چیز را سطح بالا میبیند و تحلیلگر کسبوکار، هدایتگر است. در ادامه به معرفی تکنیکها و ابزار هایی پرداخته میشود که توسط تحلیلگر کسبوکار برای نگهداری پروژه در مسیر درست استفاده خواهد شد.
در طی هر مرحله از پروژه، تحلیلگر کسب و کار نقشهایی را بر عهده دارد و اقداماتی باید توسط تحلیلگر کسب و کار انجام شود که در ادامه به ترتیب هر مرحله بیان خواهد شد.
- مرحله اول (شروع)
نقش۱) اعتبار سنجی اهداف
تحلیلگر کسب و کار وظیفۀ مدیریت اهداف کسب و کار و حصول اطمینان از معتبر بودن اهداف و مناسب بودن آنها برای سازمان را برعهده دارد. به هنگام شروع پروژه رویکردهایی برای تجزیه و تحلیل کسب و کار توسط تحلیلگر پروژه انجام میشود که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
رویکرد ۱ )ایجاد شرحی از محدود پروژه
مشخصکنندههای شرح محدوده پروژه شامل موارد زیر هستند:
• آنچه انجام خواهد شد.
• مناطقی که درگیر خواهد بود.
• مناطقی که درگیر نخواهد بود.
شرح محدوده باید بین افراد مهم ناحیه کسب و کاری به اشتراک گذاشته شود. این افراد مهم به عنوان ذینفعان کلیدی شناخته میشوند.
رویکرد ۲) شناسایی ذینفعان کلیدی
ذینفعان کلیدی شامل افراد زیر هستند:
• مدیران ارشد عموما به عنوان ذینفع کلیدی شناخته میشوند.
• متخصصین فن (آنها بخشی از تیم مدیریت نیستند)
• افرادی که بسیار آشنا به شرکت و فرآیندها هستند.
• اعضای تاثیرگذار تیم
با استفاده از اطلاعات رویکرد ۱(اطلاعات موجود در شرح محدوده پروژه) و گرفتن عقاید ذینفعان پروژه (اطلاعات رویکرد ۲)، فرآیند جزییتری از تحلیل کسب و کار میتواند انجام شود.
رویکرد ۳ ) ایجاد نیازمندیهای کسب و کار
نیازمندیهای کسب و کار شامل فهرست دقیقی است از آنچه باید برای تحقق کل دامنه پروژه انجام شود. جمعآوری الزامات کسب و کار توسط مصاحبه و جلسات طوفان فکری انجام میشود. راههای مختلفی برای دستیابی به اهداف کسب و کار وجود دارد که بهترین آنها شامل مراحل زیر است:
• تعیین نیازمندیها و خروجیها
•مستندسازی نیازمندیها
• بررسی و تایید نیازمندیها
گامهایی برای اینکه جمعآوری نیازمندیها آسانتر و کاراتر شود وجود دارد.
گام ۱) ایجاد یک وازه نامه از اصطلاحات (واژه نامه در طول پروژه به روز رسانی میشود)
گام ۲) برنامه زمانی با ذینفعان (برای جمعآوری نیازمندیهای آنها)
گام ۳) تعیین اینکه چگونه قرار است اطلاعات را از جلسات نیازمندیها به دست آورید.
• پرسش سوال
•کاوش
• نوشتن
هدف، به دست آوردن اطلاعات صحیح است.
گام ۴) دستهبندی نیازمندیها (ایجاد پکیج نیازمندیها )
پکیج نیازمندیها، اجازه میدهد تا بتوان انواع مختلف نیازمندیها را تشخیص داد. نیازمندیها شامل نیازمندیهای کسب و کار، ذینفعان، راهحل (کارکردی و غیر کارکردی) واگذار میشود.
نیازمندیهای ذینفعان با «کاربر درخواست کرده است…» شروع میشود. نیازمندیهای کارکردی/غیرکارکردی با «راه حل باید…» یا سیستم باید… شروع میشود.
گام ۵) اعتبار سنجی نیازمندیها
تکنیکهای اعتبار سنجی
•تفسیر کردن
•به کار بردن اصول پشتیبانی
گام ۶) قابل پیگیری ساختن نیازمندیها
رویکرد ۴ ) شناسایی معیارهای خاتمه در ذهنتان با پایان شروع کنید.
معیارهای خاتمه با اصطلاحات مرتبط با عملکرد کسب و کار بیان میشود، مانند:
•سطوح بهرهوری
•صرفهجویی یا افزایش سود
•انطباق با مقررات
•کارایی
•درصد بهبود
بیان مشکلات و فرصتهای کسب و کار وظیفه دیگری است که تحلیلگر کسب و کار در فاز شروع عهده دار آن است. تحلیلگر کسب و کار باید آنچه اکنون در حال انجام است را ببیند تا بتواند روشهای ارتقا را پیدا کند.
برای این کار ابتدا باید از تکنیکهای مختلف جمعآوری اطلاعات استفاده شود. استفاده از تکنیکهای مختلف کمک میکند تا چشماندازی با ارزشتر به آنچه در کسب و کار اتفاق میافتد ایجاد شود.
روشهای معمولی برای جمعآوری اطلاعات شامل موارد زیر است:
•مصاحبههای گروهی و فردی
•مشاهدات شغلی
•بررسی اسناد
•بررسی سیستمها
•مشاهده مکانهای مختلف
پس از جمعآوری اطلاعات با استفاده از روشهای مختلف، تحلیلگر کسب و کار باید میزان ادراک حامی پروژه را مشخص کرده و نواحی متداول برای بهیود را پیدا کند.
### پایان خبر رسمی