، بندر عباس , (اخبار رسمی): مشتریان انتظار روبهرو شدن با فروشنده بیروحیه و بی انرژی را ندارند. گاهی اوقات داشتن لبخند و داشتن یک احساس خوب و یک مقدار نشاط و شادابی میتواند یک فضا و یک موج مثبت را بین فروشنده و مشتری ایجاد کند و فروشنده میتواند این موج را به مشتری هم انتقال دهد و شرایط یک خرید راحت را برای مشتری ایجاد کند.
افرادی که در بازار فعالیت میکنند، شاهد این موضوع هستند که با آغاز هر صبح تمام فروشندههایی که شروع به فعالیت میکنند و مشغول فروش میشوند. هر فروشگاهی براساس نوع محصولی که دارد یک میزان درآمدی را از فروش به دست میآورد.
این نکته همیشه ذهن خیلیها را مشغول میکرد، هر وقت به هر دلیلی از بعضی از فروشندهها این سؤال که اوضاع فروش چطور بود را مطرح بپرسید، در جواب یک جمله آشنا شنیده میشود، «ای بد نیست»، اما در نقطه مقابل این نوع فروشندگان کسانی هم هستند که پاسخ متفاوتی را دارند و اظهار میکنند که راضی هستند و فروش خوب قابل قبولی دارند.
فروش متفاوت
دو نوع فروش و دو نوع کسب درآمد متفاوت در یک بازار و یک گروه مشتری که به آن بازار مراجعه کردهاند میتواند به عوامل زیادی بستگی داشته باشد که در ادامه تعریف مختصری از بازار، دو راهکار برای از بین بردن این نوع فروشهای متفاوت، بررسی میشود.
تعریف بازار
بازار از دیرباز تاکنون یک تعریف داشته است، مکانی است که فرایند عرضه و تقاضا در آن بهوسیله صاحبان کسب و کار و مشتریان صورت میگیرد، در گذشته بیشتر به شیوه مبادله کالا به کالا بوده است و امروزه به شیوه پرداخت وجه در قبال دریافت محصول یا خدمات است.
بهبود بازار
راز این موضوع که چرا گروهی از فروشندگان موفق هستند و در پایان زمان کاری اعلام میکنند که فروش خوبی را داشتهاند میتواند در این باشد که این دسته از فروشندگان اهمیت شناخت نیاز مشتری و کمک کردن به مشتری را خوب درک کردهاند.
برای اینکه بتوان نیاز مشتری را تشخیص داد باید به فکر ایجاد یک ارتباط خوب با مشتری بود و به دنبال پیدا کردن وجه اشتراکها با مشتری رفت. بهعنوانمثال، میشود در فروشگاه عرضه لباس آقایان یا بانوان، برای پیدا کردن وجه اشتراک با مشتری، اگر با مشتری از لحاظ سبک لباس پوشیدن، مسائل فرهنگی یا نوع آراستگی و یا شرایط سنی، نزدیک هستیم، میتوان از آن بهعنوان یک وجه اشتراک و ساختن یک فضای قابلاعتماد استفاده کرد.
تصور کنید بهعنوان یک مشتری برای خرید لباس وارد یک فروشگاه شدهاید و فروشنده هم همانطور که مشغول استفاده از تلفن همراه است سعی به پرسیدن سؤال از شما کند که چه چیزی نیاز دارید، در مقابل واکنش آن فروشنده چه حسی پیدا میکنید، طبیعتاً احتمال خرید از چنین فروشگاههایی پایین میآید و از آن فروشگاه خارج خواهید شد.
حالا با یک دید متفاوت به داستان نگاه کنید فروشندهای را تصور کنید که بعد از ورود شما به فروشگاه، آماده پاسخگویی و ارائه خدمت به است و با پرسیدن چند سؤال و ایجاد یک ارتباط و ساخت یک فضای قابلاعتماد، برای شناخت نیاز چند نمونه محصول خود را برای ارائه میکند و همسو میشود تا بتواند بهترین کمک را داشته باشد، احتمالاً به این نوع فروشندگان اطمینان میشود و خرید انجام میشود.
انگیزه داشتن در فروش
مشتریان معمولاً انتظار روبهرو شدن با یک فروشنده بیروحیه و بی انرژی را ندارند. گاهی اوقات داشتن یک لبخند و داشتن یک احساس خوب و یک مقدار نشاط و شادابی میتواند یک فضا و یک موج مثبت را بین فروشنده و مشتری ایجاد کند و فروشنده میتواند این موج را به مشتری هم انتقال دهد و شرایط یک خرید راحت را برای مشتری ایجاد کند.
درگیر کردن حواس پنجگانه مشتری
یکی از عوامل مهم در فروش که امروزه از آن بهخوبی در فروشگاههای بزرگ دنیا استفاده میشود درگیر کردن حواس پنجگانه است. بهعنوان مثال تصور کنید در یک روز گرم تابستان میخواهید وارد یک فروشگاه شوید که با طراحی خاصی درست شده است و مجبور هستید چند پله را بالا بروید و پله مورد نظر هم با یک روکش زیبایی طراحی شده است که از لمس کردن آن احساس خوبی پیدا میکنید و سپس بعد از ورود بوی خوب وانیل را استشمام و هوای خنک و مطبوعی را حس میکنید و صدای یک موزیک قشنگ به گوش میرسد و در ادامه به تماشای قفسهها مشغول میشوید که با نظم خاصی چیدمان شدهاند. همانطور که مشغول تماشا هستید فروشنده یک لیوان آبمیوه خنک نیز میآورد.
در مقابل چنین رفتاری چه واکنشی انجام میشود، تمام کاری که آن فروشنده انجام داده این بوده که سعی داشته بهوسیله درگیر کردن حواس پنجگانه، مدتزمان توقف را در فروشگاه زیاد کند تا بهراحتی بتوان تصمیمگیری برای خرید کرد.
پس بهراحتی میتوان با در نظر گرفتن چند راهکار ساده مثل شناخت نیاز مشتری، اعتمادسازی و انگیزه داشتن و درگیر کردن حواس پنجگانه فروش را بهبود ببخشید و در پایان روز کاری میزان رضایت بیشتر و بهتری را نسبت به فروش داشت.
### پایان خبر رسمی