، (اخبار رسمی): برای تعریف مفهومی برند کار کمی سختتر میشود به این خاطر که از زمان پیدایش برند تاکنون تغییرات زیادی شامل حال آن شده و هر کس هم با توجه به نیاز و فعالیت خود آن را تغییر داده است. این صفحه نقش یک لغتنامه یا به عبارتی نقش واژه نامه برند را دارد که مدام در حال به روزرسانی است.
واژه برند از عبارت BRANDER (برندر) در زبان اسکاندیناوی گرفته شده که به معنای سوزاندن یا داغ کردن است. اما برای تعریف مفهومی برند کار کمی سختتر می شود به این خاطر که از زمان پیدایش برند تاکنون تغییرات زیادی شده است و هر کس هم با توجه به نیاز و فعالیت خود تعریف برند و برندینگ را تغییر داده است.
رویکرد مختلف به برند
به طور کلی هفت رویکرد مختلف به برند در بحث برندسازی وجود دارد که شامل رویکرد اقتصادی به برند، رویکرد شخصیت شناسی به برند، رویکرد هویتی به برند، رویکرد رابطه شناسی به برند، رویکرد مصرفی به برند، رویکرد فرهنگی به برند و رویکرد اجتماعی به برند.
منابع زیادی برای مطالعه در زمینه برند و برندینگ وجود دارد که متاسفانه بیشتر آنها فارسی نیستند به همین خاطر سعی شده در این مقاله اصطلاحات رایج برندینگ که بیشتر در حوزه مدیریت برند و برندسازی هستند و به نوعی واژه نامه برند محسوب میشوند گردآوری شود.
اصطلاحات رایج برندینگ
برند یا Brand
انجمن بازاریابی آمریکا، تعریف برند را به صورت زیر آورده است:
برند به معنای یک نام، نشانه، علامت یا ترکیبی از آنها Hست که هدف متمایز کردن یک کالا یا خدمت از سایر کالاها و خدمات یک فروشنده است و یا برای ایجاد تمایز میان کالا و خدمات یک فروشنده با کالا و خدمات سایر فروشندگان به کار گرفته شود.
قضاوت نسبت به برند یا Brand Judgments
منظور از قضاوت نسبت به برند، نظرات کاربران و مشتریان و یا ارزیابی آنها از برند است که در ذهنشان شکل گرفته میشود.
تصویر برند یا Brand Image
نگرش و تصور ذهنی مشتری براساس تداعیات ذهنیشان است که عملکرد برند تاثیر به سزایی بر آن دارد.
احساسات نسبت به برند یا Brand Feelings
واکنشهای مشتریان به برند که اغلب احساسی است و با جریانات اجتماعی ارتباط مستقیم دارد.
آگاهی از برند یا Brand Awareness
آگاهی از برند نشان دهنده توانایی ایجاد شده در مشتری برای شناسایی برند است تا در شرایط مختلف بتواند آن را تشخیص دهد.
معماری برند یا Brand Architecture
ساختاری از یک برند که در مراحل برندینگ شکل گرفته میشود و اغلب از میان سه سیستم پشتیبانی، یکپارچه و مستقل شکل گرفته میشود.
استراتژی برند یا Brand Strategy
استراتژی برند در واقع برنامه توسعه برند که طبق هدف و چشم انداز در نظر گرفته ایجاد میشود.
جایگاه یابی برند یا Brand Positioning
یعنی جایگاه یا موقعیتی که مخصوص یک برند است و در یک فضای کاملا رقابتی آن را به خود اختصاص میدهد.
تجربه برند یا Brand Experience
روشی که با استفاده از آن، برند به خوبی میتواند جایی در ذهن مخاطب برای خود ایجاد کند.
تعهد به برند یا Brand Commitment
تعهد به برند، میزان وفاداری مشتری به یک برند را در بر میگیرد و با تجربه برند ارتباط مستقیمی دارد.
سلسله مراتب برند یا Brand Hierarchy
سلسله مراتب برند به نوعی با معماری برند در ارتباط است و با بررسی روابط موجود میان محصولات و عناصر مختلف یک شرکت یا یک سازمان، تصویر کاملی از مسیر برندسازی ایجاد شود.
زیر ساز برند یا Brand platform
منظور از زیر ساز برند همان ساختار درون سازمانی است که به جایگاه یابی برند میتواند کمک کند.
برندسازی سببی یا Cause Branding
از شیوههای برندینگ که هدف اصلی آن ایجاد ارزش افزوده در ذهن مخاطب است.
تداعی برند یا Brand Associations
نگرش ذهنی عمیق یا همان تداعیهای ذهنی مصرف کننده است که شامل 4 فاکتور هویت برند، ارزش درک شده، تداعیهای سازمانی و تداعیهای محصول است.
سنجش مخاطب یا Audience Measurement
بررسی و ارزیابی واکنشهای مخاطبان هنگامی که با به هر نحوی با بردند مواجه میشوند مانند تبلیغات محیطی، نظرات افراد درباره محصول یا خود برند و …
کاوش برند یا Brand Exploratory
کاوش برند به معنای تحقیق و کاوش برای درک مشتری است که هدف اصلی آن ایجاد ارزش افزوده و شناسایی منابع مناسب برای برند است.
نقاط تماس یا Touch Point
نقاط یا مرزهای ارتباطی که میان برند و کاربر ایجاد میشود مانند بسته بندی محصول، وب سایت، شبکههای اجتماعی و غیره است.
عدم اثر بخشی تبلیغات یا Wear Out
منظور زمانی است که تبلیغات صورت گرفته برای یک برند، تاثیر گذاری خود را از دست میدهد. از جمله عواملی که موجب عدم اثربخشی میشوند شامل مکان و زمان نامناسب تبلیغ، استفاده از ابزار تبلیغاتی نامناسب، عمل نکردن به تعهد داده شده در تبلیغ و مواردی از این دسته است.
### پایان خبر رسمی