، شیروان , (اخبار رسمی): تاریخچه زنبورداری در ایران را از لحاظ زمانی نمیتوان به طور دقیق مشخص کرد. متأسفانه به دلیل ناتوانی بسیاری که در کشور ایران درباره ثبت وقایع مهم تاریخی وجود داشته، هیچ سند و مدرک معتبر و ارزشمندی که نشانگر تاریخچه زنبورداری در ایران و یا حتی تاریخ شروع زنبورداری جدید در ایران باشد، وجود ندارد.
به طور قطع و یقین زنبورداری در ایران نیز دارای پیشینه تاریخی است. مردم کشوری مانند ایران با این همه فرهنگ دیرینه و درخشان قطعاً از وجود زنبور عسل اطلاع کافی داشته و از فواید آن بهرهبرداری کردهاند.
شغل زنبورداری در ایران را امروزه میتوان به کیمیاگری که قرنها پیش تنها بین عده معدودی رواج داشت تشبیه کرد. کیمیاگران به علت منافع سرشاری که از این راه به دست میآوردند، رموز کارشان را سری نگاه داشته و تنها به فرزندان یا حتی فقط به یکی از فرزندان خود میآموختند تا این اسرار مگو را در خانواده خود حفظ کرده و شخص خارجی را هرگز به آن راه و دسترسی نباشد.
وضع زنبورداری در کشور ایران هم در حال حاضر خیلی بهتر از کیمیاگران سابق نیست. هم اکنون عدهای از زنبوردارها فقط با تعدادی از فنون زنبورداری آشنا بوده و سعی میکنند همه یا لااقل مهمترین قسمت آنها را سری نگهداشته و به کسی بروز ندهند.
یکی از قضایایی که موجب کشف آشنایی ایرانیان با زنبورعسل میشود مربوط به خنجر مفرغی است که از لرستان کشف شده و منقوش به شکل زنبور عسل بوده، این خنجر منتسب به ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است و در حال حاضر در موزه شهر بروکسل نگهداری میشود. همچنین در آثار باستانی منتسب به ۴۶۰ سال قبل از میلاد مسیح و به ویژه دوره هخامنشیان آثار مشخصی از زنبورداری در ایران آشکار شده است.
از زمانی که کندوهای جعبهای در ایران معمول شدند زنبورداران به تدریج به محسنات آنها پی برده و هر ساله تعداد زیادی از کندوهای بومی را به کندوهای جعبه ای تبدیل کردند، به طوری که امروزه آمار موجود و منتشر شده از طرف وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر این است که تعداد کندوهای جدید حدود هشت تا نه برابر کندوهای بومی و غیر جعبه ای ایران است.
رایج شدن کندوهای جعبهای در ایران نقطه عطفی در تاریخ زنبورداری کشور محسوب میشود؛ زیرا تعدادی از کسانی که قبلا زنبورداری را به عنوان حرفه دوم و سوم خود میدانستند کم کم به آن به عنوان شغل اصلی نگاه کرده و به صورت تجارتی در آوردند.
تاریخچه زنبورداری در ایران باستان
از روزگار پیش از کوروش کبیر نشانهای جهت تایید وجود زنبور عسل در ایران تا این زمان به طور دقیق به دست نیامده، اما این مسئله را نمیتوان گواهی بر نبود زنبور عسل در ایران باستان دانست، زیرا دقیقاً در همین وقت در مناطق هم جوار مانند سومر و بابل، عسل و زنبور عسل فراوانی وجود داشته و این مسئله در ادبیات و متونی که از آنها به جا مانده به طور آشکار دیده میشود.
در عین حال ناممکن است که در تمام کشورهای هم مرز با ایران زنبور عسل آن هم به طور فراوان وجود داشته باشد اما به ناگاه به طور کلی نسلش در ایران از بین رفته باشد.
همانطور که درباره تاریخچه زنبورداری در ایران و خصوصا در دوره هخامنشیان ذکر شد نگهداری زنبور عسل در آن روزگار رواج فراوانی داشته و در این روزگار به جای شکر از عسل استفاده میکردند. از وجود سنگ نوشته یا نقاشی مرتبط به زنبور عسل از دوران کوروش کبیر به بعد تا به امروز اطلاع دقیقی وجود ندارد. اما دلیل محکمی جهت ثابت کردن وجود زنبور عسل در ایران باستان وجود دارد و آن هم ادبیات است.
تاریخچه زنبورداری در ادبیات فارسی
با بررسی واژه «عسل» و همچنین «زنبور عسل» در اشعار و ادبیات به ویژه سرودههای بسیار قدیمی فارسی میتوان از وجود و قدمت زنبور عسل در ایران بیشتر آگاه شد، زیرا در صورتی که واژه «عسل» در ادبیات ایران یافت شود خود دلیلی بر این است که زنبور عسل در آن روزگار وجود داشته است، حال هر چه این ادبیات مرتبط به زمان قدیمیتری باشد بیانگر قدمت بیشتر زنبور عسل در این کشور است.
مسئله قابل بیان درباره سیر تحول زنبورداری در ایران این است که زنبورداری در کشور ایران تا حدود ۸۰ سال پس از آغاز زنبورداری نوین در کشورهای پیشرفته، به صورت سنتی و با کندوهای سبدی، کوزهای، تنه درختی، چلیکی و با لوازم بسیار ساده و ابتدایی انجام شده است.
شروع زنبورداری نوین در ایران
اینکه در چه سالی نخستین کندوی مدرن در ایران استفاده شده و یا زمان شروع زنبورداری مدرن در ایران مربوط به چه سالی است، آن هم به طور دقیق و مستند معلوم نیست، اما به طور حدودی میتوان گفت که از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ زنبورداری نوین در ایران شروع شده است. از آن زمان تا به حال به تدریج قسمتهای بسیار زیادی از کندوهای سنتی با کندوهای مدرن جایگزین شده است.
اگر بتوان گفت زنبور عسل از زمانهای قدیم در ایران وجود داشته که قطعاً همین طور است، میتوان گفت استان های شمالی کشور مانند: گرگان، مازندران و گیلان به دلیل سرسبز بودن و فراوانی دائمی گلها، قابلیت بیشتری جهت زندگی زنبور عسل از خود نشان دادهاند.
بارش فراوان در این مناطق سبب رشد و نمو انواع مختلف گلها و گیاهان شده و عرصه را برای زندگی زنبورعسل مناسب میکند. در استانهای مذکور از دیرباز زنبور عسل به صورت وحشی در جنگلهای انبوه زیسته و هنوز هم زندگی میکند. خیلیها به دفعات شاهد زندگی تعداد بسیار زیادی از جمعیتهای زنبور عسل در حفرههای تنه درختان در جنگلهای گیلان بوده است.
زنبورداری سنتی در ایران
زنبور عسل وحشی در جنگلها و به طور معمول در تنه درختان زندگی میکند. پایه این کندوها تنه درخت است که عمود بر سطح زمین است، اما در روستاهای ایران بعد از قطع کردن درخت آن را روی زمین میگذارند که در این صورت محور آن روبهروی سطح زمین میشود. این دگرگونی میتواند برای نخستین بار در ایران صورت گرفته باشد زیرا این حالت تنها در استانهای شمالی کشور و استان فارس مشاهده شده است. در هر حال این مسئله کار قابل توجهای در آسانسازی زنبورداری است.
در گذشته روسها نیز از تنه درخت جهت ساختن کندو استفاده میکردند، اما آنها کندو را عمود بر سطح زمین قرار میدادند به نحوی که محورش نیز عمود بر سطح زمین میشد.
برخی از مردم خوانسار معتقدند زنبورداری در آن منطقه قدمتی دستکم ۴۰۰ ساله دارد. زنبورداران این منطقه تا چند نسل از اجدادشان که به زنبور داری مشغول بودهاند را میشناسند و یا با نام آنها آشنایی دارند.
واردات ملکههای زنبور عسل اصلاح شده به کشور در حدود سال ۱۳۳۰ آغاز شد و حدود ۲۵ سال ادامه پیدا کرد. آنطور که ثبت شده اولین ملکه خارجی توسط زنبوردار با استعدادی به نام سرهنگ حسن ستاری که از زنبورداران اهل دماوند بوده از کشور آمریکا وارد ایران شده است.
پس از آن سالانه حدود ۵۰ هزار ملکه اصلاح شده به ایران وارد و تا سال ۱۳۵۵ بین زنبورداران توزیع شده است.
### پایان خبر رسمی