، تهران , (اخبار رسمی): تولیدکنندگان محتوای متنی، عموما دارای دایره واژگانی گسترده و غنیای هستند، اما این گستره غنی، تحت تاثیر مطالعه متنهای عمومی گاه آکنده از واژهای غیرفارسی است، در حالی که میتوان با اندکی مطالعه بیشتر و دقت در انتخاب واژگان متن، متنی زیبا، روان و فارسی نوشت.
برای فارسینویسی نیازی نیست تا متون کهن فارسی، متنهای تخصصی ادبی را مطالعه میکنیم و از آنها استفاده کنیم. برای این کار کافی است کمی دقت کنیم و وقت بیشتری برای نوشتن که محتوای متنی صرف کنیم
در قسمت اول این مقاله با عنوان چرا و چگونه محتوای متنی فارسی بنویسیم؟ درباره اهمیت نقش محتوای متنی در حفظ زبان فارسی گفته شد. در این قسمت از مقاله به بررسی راههای فارسینویسی و روشهایی که به خودکار شدن فرایند فارسینویسی برای نویسندگان میانجامند، پرداخته میشود.
دایره واژگانی
تولیدکنندگان محتوای متنی، عموما دارای دایره واژگانی گسترده و غنیای هستند، اما این گستره غنی، تحت تاثیر مطالعه متنهای عمومی گاه آکنده از واژهای غیرفارسی است، در حالی که میتوان با اندکی مطالعه بیشتر و دقت در انتخاب واژگان متن، متنی زیبا، روان و فارسی نگاشت.
توجه داشته باشید که فارسینویسی در این مقاله با مفهوم سرهنویسی تفاوت دارد. سرهنویسی جریانی است که بر استفاده از واژههای کهن فارسی دری، پهلوی و باستانی تاکید دارد، این جریان امروز کاربرد روزمره ندارد و بررسی دلایل درستی یا نادرستی آن در این مقاله کوتاه نمیگنجد.
به هر روی فارسینویسیای که در این مقاله از آن صحبت میگوییم، به این معنی است که در معادلگذاریها، انتخاب واژگان یا ساختهای دستوری از زیباترین، صحیحترین و فارسیترین گزینههای موجود بهره ببریم.
برای فارسینویسی نیازی نیست تا متون کهن فارسی، متون پهلوی یا متنهای تخصصی ادبی را مطالعه میکنیم و از آنها استفاده کنیم. برای این کار کافی است کمی دقت کنیم و وقت بیشتری برای نوشتن که محتوای متنی صرف کنیم.
شاید این فرایند در آغاز کار کمی دشوار به نظر برسد، اما پس از مدتی به صورت خودکار، جزو فنون نگارش و سبک نویسندگی تولید محتوا میشود. ضمن این که برای فارسینویسی نیازی به استفاده از واژههای پر طمطراق و نامانوس فرهنگهای واژگان کهن نیست. فارسی نویسی در عین این که به واژههای فارسی نیاز دارد، به کاربردی بودن، آسان و همه فهم بودن هم نیاز دارد. ضمن آنکه بسیاری از واژههای سنگینی که به تصور فارسی فاخر بودنشان از آنها استفاده میکنیم، در اصل فارسی نیستند.
همانطور که گفتیم برای فارسی نویسی باید دایره واژگانی را گسترش دارد. بهتر است برای این کار خواندن متنهای با هویت فارسی را شروع کنیم. متنهایی که برای همه مردم از همه اقشار نوشته میشوند و برای خواندن آنها نیاز به داشتن دانش ادبی خاصی نیست. این گروه از متنها بیشتر رمانهایی هستند که نویسندگان آنها به زبان فارسی و پیج و خمهای آن آشنایی دارند. برای مثال رمانهای عباس معروفی، رضا براهنی و منیرو روانیپور علاوه بر ارزش ادبی والایی که دارند، به گسترش دایره واژگانی زبان فارسی کمک میکنند. همچنین ترجمه رمانهای غیر ایرانی که مترجمان آنها به زبان فارسی اشراف کامل دارند، به افزایش گستره واژگانی کمک میکند، کتابهایی که مترجمانی چون مهدی سحابی، نجف دریابندری، لیلی گلستان و … ترجمه کردهاند، منابع خوبی برای آشنایی با واژههای فارسی هستند.
از نمونههای متنهای کهن فارسی، خواندن گلستان سعدی بر هر نویسنده و تولید کننده محتوا واجب است. همچنین متنهای سادهتری مانند مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری. چهار مقاله نظامی عروضی، به افزایش توان نویسندگی، گسترش واژگان، گشودن میدان دید تازه در نگارش متن میانجامد.
البته خواندن این متنها به این معنی نیست که یکبار آنها را بخوانیم و پس از آن هرگز به سراغ آنها نرویم، بلکه بهتر است هر چند وقت یکبار این متنها رو مرور کنیم تا کلمات آنها ملکه ذهن شود.
معادلگذاری و انتخاب واژهها در محتوای متنی
پس از افزایش دایره واژگانی با مطالعه متنهای مناسب، نویسنده و تولیدکننده محتوای متنی باید در فرایند معادلگذاری در متنهای ترجمه و انتخاب واژه در محتوای متنی تولیدی از این دایره به خوبی استفاده کند.
برای این کار کافی است تا هنگام نگارش محتوای متنی به جای در نظر داشتن یک واژه رایج، چندین واژه مترادف در ذهن خود آماده کند و فارسیترین آنها را انتخاب کند، البته این معنی نیست که اگر واژه فارسی نتوانست مفهوم مورد نظر نویسنده را منتقل کند، نویسنده به استفاده از آن، به صرف فارسی بودن اصرار کند. بلکه در فارسی نویسی باید انسجام، روانی، آسانفهم بودن و ساختار محتوای متنی را در اولویت قرار دهد. برای مطالعه بیشتر درباره ساختار محتوای متنیمیتوانید مقاله استانداردترین ساختار برای تولید محتوا چیست؟ را مطالعه کنید.
نمونههای کاربردی از اصلاح جملهها
برای درک بهتر این موضوع چندین مثال میآوریم، فرض کنید در حال نوشتن محتوای متنی هستید و میخواهید این جمله را بنویسید:
استفاده از گوشیهای هوشمند در دنیای مدرن غیر قابل اجتناب است.
واژههای استفاده شده در این جمله رایج است، اما در پایان جمله، کمی سنگینی احساس میشود، این سنگینی را ترکیب «غیرقابل اجتناب» به وجود آورده است و آغاز زیبای جمله را تحت تاثیر قرار داده است. برای حل این مشکل میتوان چندین معادل میتوان در نظر داشت که باید پس از سنجیدن تمام متن، از یکی از آنها استفاده کرد.
به طور کلی ترکیب «غیر قابل» در زبان فارسی چندان خوش آوا نیست و بهتر از ترکیبهای دیگری به جای آن استفاده کرد. در جملهای که برای نمونه آوردیم، میتوان به جای این ترکیب، از کلمه «اجتنابناپذیر» استفاده کرد:
استفاده از گوشیهای هوشمند در دنیای مدرن اجتنابناپذیر است.
درست است که در این ترکیب هنوز کلمه «اجتناب» عربی است اما در زبان فارسی یکی از راههای تاثیرپذیری صحیح از زبانهای دیگر، وامگیری واژه و ترکیب آن با ساختهای دستوری فارسی است. در فارسی امروز «اجتنابناپذیر» فارسی به شمار میآید، همانطور که پیشتر گفتیم ما در این مقاله قصد نداریم سرهنویسی را آموزش بدهیم، بلکه میخواهیم فارسینویسی به زبان روزمره و همه فهم را بررسی کنیم.
گزینه دیگری که برای پرهیز از استفاده از ترکیب «غیر قابل اجتناب» میتوان به کار گرفت، این که ساختار جمله را تغییر دهیم؛
در دنیای مدرن نمیتوان از گوشیهای هوشمند استفاده نکرد!
همانطور که مشاهده میکنید، با استفاده از یک فعل فارسی منفی، جمله به طور کلی تغییر کرد، کوتاهتر، روانتر و فارسی شد، در حالی که مفهوم خود را نیز حفظ کرده است.
البته توجه داشته باشید که برای تغییر جمله یا واژههای محتوای متنی باید به انسجام و قدرت انتقال مفاهیم جملهها یا واژهها دقت کنید.
نمونهای دیگر:
هزینه تعمیر این نوع گوشیها غیر قابل قبول و غیر قابل توجیه است.
اصلاح جمله:
هزینه تعمیر این نوع گوشیها، توجیه ندارد و پذیرفتنی نیست.
مثال دیگری که میزنیم، در همین جمله است، در این جمله از کلمه «مثال» استفاده شده است که عربی است، در حالی که واژه «نمونه» که فارسی است را برای آن در اختیار داریم. بنابراین فارسی این جمله میشود:
نمونه دیگری که میآوریم.
به جمله زیر توجه کنید:
عدم تطبیق رنگها در وسایل منزل باعث ایجاد عدمنظم میشود.
«عدم تطبیق» و تمام ترکیبهایی که با «عدم» ساخته میشوند، نادرست هستند و خوانش روانی ندارند. به جای استفاده از «عدم» میتوان، منفیسازهای زبان فارسی را به کار گرفت. همچنین به جای واژه «تطبیق» میتوان از واژه «هماهنگ» استفاده کرد. پس این جمله به این صورت اصلاح میشود:
ناهماهنگی رنگها در وسایل خانه باعث بینظمی میشود.
چند نمونه دیگر از اصلاح ترکیب «عدم» با معادلهای منفیساز فارسی
عدم داشتن: نداشتن
عدم ایجاد: ایجاد نشدن یا ایجاد نکردن
عدم وجود: نبودن
همانطور که مشاهده کردید، فارسینویسی چندان دشوار نیست، نیازی به مطالعه تخصصی ادبیات ندارد، همه ما این واژههایی که برای نمونه آورده شد را میشناسیم، معنای آنها را میدانیم، کافی است با کمی دقت به بهترین شکل از آنها در محتوای متنی خود استفاده کنیم، تا محتوایی روان، خلاقانه و به سبک خودمان خلق کنیم.
اگر شما هم تجربهای در زمینه فارسینویسی دارید، در ادامه این مقاله تجربه خود را برای ما بنویسید.
### پایان خبر رسمی